تبلیغات :
خرید لپ تاپ استوک
آکوستیک ، فوم شانه تخم مرغی ، پنل صداگیر ، یونولیت
دانلود فیلم جدید
خرید فالوور ایرانی
خرید فالوور اینستاگرام
خرید ممبر تلگرام
ماهان سرور
دستگاه جوجه کشی حرفه ای
فروش آنلاین لباس کودک

[ + افزودن آگهی متنی جدید ]




صفحه 50 از 138 اولاول ... 4046474849505152535460100 ... آخرآخر
نمايش نتايج 491 به 500 از 1371

نام تاپيک: یاد ایام بخیر : كارتون‌های دوران كودكی ( پروفسور بالتازار و... )

  1. #491
    پروفشنال Mostafa_Amol's Avatar
    تاريخ عضويت
    Apr 2006
    محل سكونت
    آمل
    پست ها
    593

    پيش فرض

    سلام
    بچه ها من دوتا فیلم از دوران کودکی ام یادمه که خیلی دوستداشتم اما آخر هیچ کدومشون رو ندیدم چی ... راستش ته دلم مونده که ببینم آخرش چی شد
    یکی کاتون : جزیره ی دکتور ارنست (خانواده ی دکتر ارنست) بود
    و دیگری : نمی دونم دقیقا اسمش چی بود فقط یادم می آد یه پسری بود که لنگ می زد به اسم "سیلاس" و یه اسب هم داشت و ....
    من از کجا می تونم این دوتا رو گیر بیارم ؟
    اگه کمکم کنید ...خیلی ممنون می شم

  2. #492
    آخر فروم باز pedram_ashena's Avatar
    تاريخ عضويت
    Nov 2006
    محل سكونت
    من هم همانجام ;)
    پست ها
    3,303

    پيش فرض

    سروش رسانه زنگ بزنيد برايتان مياورند .فكر كنم

    ولي من آخرشون را ميگم
    دكتر ارنسنت:با كمك سرندپيتي قايق ميسازند و ميروند استراليا و به خوبي و خوشي زندگي ميكنند
    سيلاس:اسب مشكي اش را نگه ميداره و با خوبي و خوشي فرزند خوانده يك خانواده پولدار ميشه

  3. #493
    حـــــرفـه ای Ar@m's Avatar
    تاريخ عضويت
    Nov 2006
    پست ها
    3,300

    پيش فرض

    دكتر ارنسنت:با كمك سرندپيتي قايق ميسازند و ميروند استراليا و به خوبي و خوشي زندگي ميكنند
    چی؟
    الان داشتی شوخی می کردی یا جدی می گفتی؟؟؟
    سرندیپیتی که یه کارتون دیگه بود!!!
    دکتر ارنست یه خانواده بودن که آخرش با یه قایق جزیره رو ترک کردن ( آخرین تکرار: 7 سال پیش!)
    سرندیپیتی یه موجود دریایی بود که با یه بچه به اسم کنا که پدر و مادرش توی طوفان دریا غرق شدن دوست بود و توی جزیره ناشناخته زندگی می کرد ( الانم صبحها نشونش می ده !)

  4. #494
    آخر فروم باز pedram_ashena's Avatar
    تاريخ عضويت
    Nov 2006
    محل سكونت
    من هم همانجام ;)
    پست ها
    3,303

    پيش فرض

    چی؟
    الان داشتی شوخی می کردی یا جدی می گفتی؟؟؟
    سرندیپیتی که یه کارتون دیگه بود!!!
    دکتر ارنست یه خانواده بودن که آخرش با یه قایق جزیره رو ترک کردن ( آخرین تکرار: 7 سال پیش!)
    سرندیپیتی یه موجود دریایی بود که با یه بچه به اسم کنا که پدر و مادرش توی طوفان دریا غرق شدن دوست بود و توی جزیره ناشناخته زندگی می کرد ( الانم صبحها نشونش می ده !)
    آه ببخشيد.حق با شماست.سرندپيتي،هموني كه به شكلهاي مختلفي در ميامد صورتي رنگه.سرندپيتي عوض ميشه(اين جمله معروفش بود)

    خوب كارتون ديگه اي نميخواهيد؟؟

  5. #495
    آخر فروم باز cyrus_ln's Avatar
    تاريخ عضويت
    Mar 2007
    پست ها
    1,380

    پيش فرض

    آه ببخشيد.حق با شماست.سرندپيتي،هموني كه به شكلهاي مختلفي در ميامد صورتي رنگه.سرندپيتي عوض ميشه(اين جمله معروفش بود)

    خوب كارتون ديگه اي نميخواهيد؟؟
    پدرام خوبي.اوني كه عوض ميشد بارباپاپا بود نه سرنديپيتي.بنده خدا سرنديپيتي كي تغيير شكل داد.

  6. #496
    آخر فروم باز pedram_ashena's Avatar
    تاريخ عضويت
    Nov 2006
    محل سكونت
    من هم همانجام ;)
    پست ها
    3,303

    پيش فرض

    بين کارتون‌هاي اين شکلي ژاپني که آن موقع زياد از تلويزيون‌مان پخش مي‌شد، «مهاجران» و «خانواده دکتر ارنست» تمِ داستاني تقريبا مشابهي داشتند، خانواده‌هايي که زادگاهشان را ترک مي‌کردند و مي‌خواستند به استراليا مهاجرت کنند، با اين تفاوت که در «مهاجران»، خانوادة سالم به مقصدش مي‌رسيد و آن‌جا مشکلاتش شروع مي‌شد اما خانوادة دکتر از اقبال بدشان، سفر دريايي را انتخاب کردند و يکهو طوفان به کشتي‌شان زد و فقط کل خانوادة دکتر(؟) نجات پيدا کردند و به يک جزيرة متروک پناه بردند.




    داستانِ اين سري کارتوني محصول کمپاني «نيپون» با عنوان اصلي «فلون در جزيره‌اي عجيب» براساس رمان مشهور «خانواده سوئيسي رابينسون» نوشتة يوهان ديويد وايس است که تا حالا فيلم و سريال‌هاي زيادي از روي آن ساخته شده و يکي از شبکه‌هاي تلويزيوني خودمان هم سريال داستاني‌اي با عنوان «خانوادة رابينسون» پخش کرد. ماجرا اين‌طوري شروع مي‌شود که دکتر ارنست رابينسون با خانواده‌اش در شهر بِرنِ سوئيس زندگي مي‌کنند، روزي يکي از دوستان دکتر، از استراليا، نامه‌اي برايش مي‌فرستد و از دکتر مي‌خواهد که به استراليا سفر کند، بالاخره تعارف هم که بگيرنگير دارد و دکتر به اتفاق همسرش، آنا و پسر بزرگش، فرانتس و دخترش فلون (که راوي داستان هم است) و برادر کوچکشان، جک، سفر دريايي‌شان به استراليا را شروع مي‌کنند، اما از آن‌جا که دوستِ استراليايي دکتر ارنست، جد بزرگواري دارد، طوفان نمي‌گذارد مهمان‌هاي محترم‌اش به مقصد برسند! آن‌ها توي جزيره‌اي گير مي‌افتند اما از آن‌جا که دکتر قصه علاوه بر علم طب و پزشکي، تجربه‌هاي فراوان و متفاوتي دارد تمام چشم اميد ما و کل خانواده در طول داستان به قدرت و درايت دکتر است! اتفاق‌هاي جور واجوري که براي اهالي خانواده، توي جزيره پيش مي‌آيد، خوراکِ داستان‌هاي پنجاه اپيزودِ (هر قسمت 25 دقيقه) اين سري کارتوني نسبتا طولاني است. بعد از چند قسمت يک کاپيتان لاابالي به اسم مورتون که در يکي از قسمت‌ها مي‌خواست به بچه‌ها سيگارِ برگ درست کردن ياد بدهد و با واکنش تند همسر دکتر مواجه شد و پسربچة رنگين پوستي به اسم تام‌تام، که اوايل اصلا حرف نمي‌زد و کم‌کم صدايش درآمد، به کاراکترهاي کارتون اضافه مي‌شوند و البته حيوانِ سنجاب مانندِ عجيبي با نام«Petite Cuscus» که فلون و جک اسمش را مِرکِر گذاشتند.















    Last edited by pedram_ashena; 02-07-2007 at 10:17.

  7. #497
    حـــــرفـه ای Ar@m's Avatar
    تاريخ عضويت
    Nov 2006
    پست ها
    3,300

    پيش فرض

    کارتون فوتبالیست ها رو که همه می شناسن البته دو سری بود یکی سوباسا که شونصد قسمت ازش پخش شد یکی دیگه کاکرو و ماسارو و یوسوجی و ... که فقط 21 قسمت بود !این فوتبالیستهای مورد علاقه من بود البته درموردش مطلب پیدا کردم اما چون تلوزیون نصفه گذاشتش همیشه دلم می خواست آخرشو ببینم چی می شه توی یکی از این سایت های عربی هم لینکهای دانلودشو دیدم اما پولی بود حالا کسی می تونه یه سایت بهم معرفی کنه که بتونم دانلود کنم؟

  8. #498
    اگه نباشه جاش خالی می مونه rasool222's Avatar
    تاريخ عضويت
    Jan 2007
    محل سكونت
    كرمانشاه
    پست ها
    213

    پيش فرض

    من تمام اين 50 صفحه رو خوندم
    عزيزان دمتون گرم
    ميدونين من اكثر اين كارتونا رو تو ي تلويزيون سياه و سفيد 24 اينچ وستينگهاوس ديدم
    يادش بخير .....................

  9. #499
    اگه نباشه جاش خالی می مونه kopol_420's Avatar
    تاريخ عضويت
    May 2007
    محل سكونت
    فلک
    پست ها
    209

    پيش فرض

    سلام من توكف قسمت آخر اين كارتوون سرنديپيتي موندم و ملكه رو نديدم
    ميشه كمكم كنين تا عقده بچگي رو باز كنم

  10. #500
    آخر فروم باز pedram_ashena's Avatar
    تاريخ عضويت
    Nov 2006
    محل سكونت
    من هم همانجام ;)
    پست ها
    3,303

    پيش فرض دهکدة حيوانات

    بين سري‌هاي کارتوني که تلويزيون پخش مي‌کرد، «دهکدة حيوانات» و «پسر شجاع» شباهت‌هاي زيادي به هم داشتند.


    ساکنين دهکده در هر دو داستان، حيوان‌هاي مختلفي بودند شبيه انسان. از طرز زندگي‌شان گرفته تا لباس پوشيدن و راه رفتنشان مثل آدم‌حسابي‌ها بود. جدا از فرم قصه‌ها، شخصيت‌هاي دو قصه هم شباهت‌هاي زيادي داشتند. بچه‌ها دو دسته مي‌شدند: خوب‌ها (که خوب بودنشان بي‌نهايت روي اعصاب بود) و بدها (که ما با آن‌ها حال مي‌کرديم!). خودمان‌ايم، مي‌شد از جذابيت غيرقابل انکار تيم خلاف دراگو، گربه (تمام خانوادة گربه زنداني بودند به خاطر خلاف!) و روباه گذشت و مثلا ميشا و ناتاشا و ميلا را که کفر آدم را درمي‌آوردند، دوست داشت؟ يا يک تار موي شيپورچي عزيز و دوست‌داشتني را با صدتا مثل پسر شجاع با آن سارافون يك‌‌‌بندي‌اش که هنوز هم معطل مانده‌ايم كه چرا نمي‌اُفتاد، عوض کرد؟ شباهت‌هاي دو کارتون، باز هم بيشتر از اين حرف‌ها است. هر دو کاراکتر خوبِ نقشِ اصلي، پدرهاي فيلسوف و دنيا ديده‌اي داشتند و جالب است که هر دو هم پيپ مي‌کشيدند. باز هم بگويم؟ دوبلور جفت پدرهاي پسرشجاع و ميشا، پرويز ربيعي بود!




    عمدة تفاوت دو کارتون، اين بود که منفي بودن بچه‌بدها در «دهکدة حيوانات»، ريشه در خانواده‌هايشان داشت و مثل دار و دستة شيپورچي از بُته به عمل نيامده بودند. پدر دراگو و پدر و مادر روباه به بچه‌هايشان خط‌ مشي مي‌دادند و کل خانوادة گربه که اصلا مهمان هميشگي زندانبان فلک‌زدة دهکده بودند. ماجرا اين‌طور شروع مي‌شود که روزي خانوادة ميشا با قطار به دهکده مي‌آيند. سال‌ها است هيچ‌کس به آن منطقه نيامده و همه از روي کنجکاوي به ايستگاه مي‌آيند.


    پدر ميشا فکر مي‌کند همه براي خوشامدگويي به آن‌ها آمده‌اند. از مردم آن‌جا خوشش مي‌آيد و تصميم مي‌گيرد در دهکده بماند. کارتون «دهکدة حيوانات» توسط کمپاني نيپون در 26 قسمت (هر قسمت 26 دقيقه) تهيه شده. اما ميشا جور ديگري هم مشهور است. سال 1980 نشان المپيک مسکو بوده و طراحي به نام ويکتور چيژيکف که براي کتاب‌هاي کودکان نقاشي مي‌کرده، طرح اين سمبل ورزشي را داده است. «ميشا خرسه» يکي از اولين نشانه‌هاي ورزشي روسي است که موفق شد روي بسياري از کالاهاي تجاري قرار بگيرد و عامل فروشآن‌هابشود.





















Thread Information

Users Browsing this Thread

هم اکنون 1 کاربر در حال مشاهده این تاپیک میباشد. (0 کاربر عضو شده و 1 مهمان)

User Tag List

برچسب های این موضوع

قوانين ايجاد تاپيک در انجمن

  • شما نمی توانید تاپیک ایحاد کنید
  • شما نمی توانید پاسخی ارسال کنید
  • شما نمی توانید فایل پیوست کنید
  • شما نمی توانید پاسخ خود را ویرایش کنید
  •