تبلیغات :
ماهان سرور
آکوستیک ، فوم شانه تخم مرغی ، پنل صداگیر ، یونولیت
دستگاه جوجه کشی حرفه ای
فروش آنلاین لباس کودک
خرید فالوور ایرانی
خرید فالوور اینستاگرام
خرید ممبر تلگرام

[ + افزودن آگهی متنی جدید ]




صفحه 5 از 7 اولاول 1234567 آخرآخر
نمايش نتايج 41 به 50 از 65

نام تاپيک: حميد مصدق

  1. #41
    حـــــرفـه ای saye's Avatar
    تاريخ عضويت
    Nov 2005
    محل سكونت
    mirror
    پست ها
    2,677

    پيش فرض

    غزل
    به خلوت بي ماهتاب من بگذر
    به شام تار من اي آفتاب من بگذر
    كنون كه ديده ام از ديدن تو محرم است
    فرشته وار شبي رابه خواب من بگذر
    نگاه مست تو را آرزوكنان گفتم
    بيا به پرتو جام شراب من بگذر
    اگر كه شعر شدي بر لبان من بنشين
    اگر كه نغمه شدي از رباب من بگذر
    فروغ روي تو سازد دل مرا روشن
    بيا و در شب بي ماهتاب من بگذر
    كرم كن و د كلبه ام قدم بگذار
    مرا ببين و به حال خراب من بگذر
    تو را كه طاقت سوز حميد يك دم نيست
    نخوانده شعر مرا از كتاب من بگذر
    ...

  2. این کاربر از saye بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده است


  3. #42
    حـــــرفـه ای magmagf's Avatar
    تاريخ عضويت
    Mar 2006
    محل سكونت
    esfahan
    پست ها
    14,650

    پيش فرض خون و جنون

    کسی با سکوتش
    مرا تا بیابان بی انتها جنون برد
    کسی با نگاهش
    مرا تا درندشت دریای خون برد
    مرا بازگردان
    مرا ای به پایان رساندیه آغاز گردان

  4. #43
    حـــــرفـه ای magmagf's Avatar
    تاريخ عضويت
    Mar 2006
    محل سكونت
    esfahan
    پست ها
    14,650

    پيش فرض بیوگرافی و زندگینامه

    حمید مصدق به سال 1318 در شهرستان شهر رضا به دنیا آمد و پس ازطی دوره ابتدایی و متوسطه وارد دانشکده حقوق و اقتصاد تهران شد و با اخذ مدرک لیسانس در سال 1348 در موسسه اقتصادی به عنوان محقق کار مشغول شد . در سال 1350 پس از گذراندن دوره فوق لیسانس در دانشکده حقوق دانشگاه تهران به عضویت هئیت علمی دانشگاه درآمد و به عنوان استادیار به تدریس پرداخت . حمید مصدق از سال 1353 عضو کانون وکلای دادگستری تهران بود و در کنار شغل وکالت و تدریس به سرودن شعر و انتشار مجموعه های شعری خود اشتغال یافت . وی درسال 1377 فوت نمود . تحصیلات رسمی و حرفه ای : حمید مصدق آموزش دبستان و دبیرستانی را در شهرضا و اصفهان به پایان برد . در سال 1338 به تهران آمد و رشته ی بازرگانی موسسه ی علوم و اداری و بازرگانی را به پایان برد سپس در دانشگاه به کار پرداخت و ضمن کار به تحصیل خود ادامه داد و از ذانشکده ی حقوق تهران موفق به دریافت لیسانس و سپس فوق لیسانس حقوق از دانشگاه ملی شد . مشاغل و سمتهای مورد تصدی : حمید مصدق پس از گذراندن لیسانس تا سال 1348 در موسسه اقتصادی به عنوان محقق کار کرد . از سال 1353 عضو کانون وکلای دادگستری تهران شد و به شغل وکالت اشتغال ورزید . فعالیتهای آموزشی : مصدق پس از گذراندن دوره ی فوق لیسانس ، به عضویت هیات علمی دانشگاه درآمد و به عنوان استادیار به تدریس پرداخت مراکزی که فرد از بانیان آن به شمار می آید : حمید مصدق به سال 1318 در شهرستان شهر رضا به دنیا آمد و پس ازطی دوره ابتدایی و متوسطه وارد دانشکده حقوق و اقتصاد تهران شد و با اخذ مدرک لیسانس در سال 1348 در موسسه اقتصادی به عنوان محقق کار مشغول شد . در سال 1350 پس از گذراندن دوره فوق لیسانس در دانشکده حقوق دانشگاه تهران به عضویت هئیت علمی دانشگاه درآمد و به عنوان استادیار به تدریس پرداخت . حمید مصدق از سال 1353 عضو کانون وکلای دادگستری تهران بود و در کنار شغل وکالت و تدریس به سرودن شعر و انتشار مجموعه های شعری خود اشتغال یافت . وی درسال 1377 فوت نمود . سایر فعالیتها و برنامه های روزمره : طبع شعرسرایی درمصدق زمانی شکل گرفت که او دربطن جامعه قرار گرفت و از درد و رنج مردم نگاشت . او در کنار شغل وکالت و تدریس در دانشگاه ، به کار سرودن شعر و انتشار مجموعه های شعری اشتغال یافت . آرا و گرایشهای خاص : خانم سیمین دانشور در مقدمه کتاب شعر مصدق نوشته است : «شعر مصدق خصلت سهل و ممتنع دارد یعنی در ظاهر بسیار ساده و روان به نظر می رسد و هر کس بخواند فکر می کند که این دریافت ها و احساس های خودش است که مصدق به نظم کشیده و عده ای تصور می کنند که آنها نیز می توانند به همان سادگی و روانی شعر بگویند ولی وقتی دست به قلم می برند ، در می یابند این گونه شعر سرودن کار چندان سهل وساده ای نیست . » شعر های « حمید مصدق » بیشتر طولانی و ویژگی او در سرودن منظومه بود .آثار: درفش کاویانی- آبی ، خاکستری ، سیاه- کاوه- رهگذار باد- دو منظومه- از جدایی تا 1357- سال های صبوری- تا رهایی- شیرسرخ- مقدمه ای بر روش تحقیق-

  5. #44
    اگه نباشه جاش خالی می مونه 68vahid68's Avatar
    تاريخ عضويت
    Jun 2007
    محل سكونت
    tehran
    پست ها
    214

    پيش فرض

    چگونه باز به ماتم نشست خانه ما
    هزار نفرین باد
    به دستهای پلیدی
    که سنگ تفرقه افکند در میانه ما

  6. این کاربر از 68vahid68 بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده است


  7. #45
    اگه نباشه جاش خالی می مونه 68vahid68's Avatar
    تاريخ عضويت
    Jun 2007
    محل سكونت
    tehran
    پست ها
    214

    پيش فرض

    من ندانم که کیم
    من فقط می دانم
    که تویی
    شاه بیت غزل زندگیم

  8. #46
    داره خودمونی میشه salma_ar's Avatar
    تاريخ عضويت
    Oct 2007
    محل سكونت
    شیراز
    پست ها
    163

    پيش فرض


    گیرم که آب رفته به جوی آید

    با آبروی رفته

    چه باید کرد ؟

  9. #47
    پروفشنال malakeyetanhaye's Avatar
    تاريخ عضويت
    Sep 2007
    محل سكونت
    in my mind
    پست ها
    804

    پيش فرض

    امشب
    خاک کدام میکده از اشک چشم من
    نمناک می شود ؟
    و جام چندمین
    از دست من نثاره خاک می شود ؟
    ای دوست در دشتهای باز
    اسب سپید خاطره ات را هی کن
    اینجا
    تا چشم کار می کند آواز بی بری ست
    در دشت زندگانی ما
    حتی
    حوا فریب دانه گندم نیست
    من با کدام امید ؟
    من بر کدام دشت بتازم ؟
    مرغان خسته بال
    خو کرده با ملال
    افسانه حیات نمی گویند
    و آهوان مانده به بند
    از کس ره گریز نمی جویند
    دیوار زانوان من کنون
    سدی ست
    در پیش سیل حادثه اما
    این سوی زانوان من از اشک چشمها
    سیلی ست سهمناک
    این لحظه لحظه های ملال آور
    ترجیع بند یک نفس اضطرابهاست
    افسانه ای ست آغاز
    انجام قصه ای
    اینجا نگاه کن که نه آغازی
    اینجا نگاه کن که نه انجامی ست
    این یک دو روزه زیستن با هزار درد
    الحق که سخت مایه بدنامی ست

  10. این کاربر از malakeyetanhaye بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده است


  11. #48
    پروفشنال malakeyetanhaye's Avatar
    تاريخ عضويت
    Sep 2007
    محل سكونت
    in my mind
    پست ها
    804

    پيش فرض

    چون دشت آب نور
    چون عطر پونه بودم
    در ژرفنای شب
    آمد نسیم و رایحه ام را برد
    تا ساحل سپیده صبح ستاره سوز
    تا آسمان روز
    چون راز سر به مهر نهان دارم
    وان شور بخش واژه نامت را
    من دره عمیق غمم در من
    پرواز ده طنین کلامت را
    من پرواز کرده ام
    از بامهای دنیا
    تا دامهای دنیا

  12. این کاربر از malakeyetanhaye بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده است


  13. #49
    اگه نباشه جاش خالی می مونه
    تاريخ عضويت
    Aug 2010
    پست ها
    335

    پيش فرض از اینجا تا مصیبت / از منظومه سال های صبوری

    گلي جان سفره دل را
    برايت پهن خواهم كرد
    گلي جان وحشت از سنگ است و سنگ انداز
    و گرنه من برايت شعرهاي ناب خواهم خواند

    در اينجا وقت گل گفتن
    زمان گل شنفتن نيست
    نهان در آستين همسخن ماري
    درون هر سخن خاري ست

    گلي جان در شگفتم از تو و اين پاكي روشن
    شگفتي نيست ؟
    كه نيلوفر چنين شاداب در مرداب مي رويد ؟

    از اينجا تا مصيبت راه دوري نيست
    از اينجا تا مصيبت سنگ سنگش
    - قصه تلخ جدائي ها
    سر هر رهگذرش مرگ عشق و آشنايي هاست
    از اينجا تا حديث مهرباني راه دشواري ست
    بيابان تا بيابانش پر از درد است
    ***
    مرا سنگ صبوري نيست
    گلي جان با توام
    سنگ صبورم باش!
    شبم را روشنائي بخش
    گلي، درياي نورم باش


    به شادروان مهــــدی اخـــوان ثالـــث

  14. این کاربر از Maryam j0on بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده است


  15. #50
    آخر فروم باز
    تاريخ عضويت
    Jun 2010
    پست ها
    1,588

    پيش فرض شکستن

    دردی،


    ــ عظیم دردی‌ست


    با خویشتن نشستن،


    در خویشتن


    شــ. ـ ـــکـ ـ ـسـ ـ ـتــ ـ ـن


    . . .
    Last edited by Masoud-Susa; 16-09-2011 at 13:59.

  16. این کاربر از Masoud-Susa بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده است


Thread Information

Users Browsing this Thread

هم اکنون 1 کاربر در حال مشاهده این تاپیک میباشد. (0 کاربر عضو شده و 1 مهمان)

User Tag List

برچسب های این موضوع

قوانين ايجاد تاپيک در انجمن

  • شما نمی توانید تاپیک ایحاد کنید
  • شما نمی توانید پاسخی ارسال کنید
  • شما نمی توانید فایل پیوست کنید
  • شما نمی توانید پاسخ خود را ویرایش کنید
  •