میدونم منظورت طاهریان و سامانیان و ال بویه و قیام بابک علیه عباسیانه. حتما دوست من ممنون که که این پیشنهاد رو دادی پاک بادم رفته بود یکم بهم وقت بدید درباره ی اونا هم توضیح میدم.
میدونم منظورت طاهریان و سامانیان و ال بویه و قیام بابک علیه عباسیانه. حتما دوست من ممنون که که این پیشنهاد رو دادی پاک بادم رفته بود یکم بهم وقت بدید درباره ی اونا هم توضیح میدم.
کلا فکر میکنم عنوان تاپیک اشتباه هست چون مطالب دوستمون شاید 1درصد هم به تاریخ ایران اشاره نداره
وگرنه افسانه و داستانهایی مثل دعای باران و کشته شدن یک فرد در سرزمینی دیگر چه ارتباطی با تاریخ ایران داره کمی عجیبه
گذشتن از اون برهه از تاریخ و سرداران بزرگ هم فقط دلیلش این بوده فکر کنم زودتر به مبحث تاریخ یک تفکرمذهبی رسیده بشه و تاریخ ایران اصلا مطرح نیست
همون مطالب از تاریخ هم که درج شده پر از اشکال و دروغ و خطا هست حالا برخی موارد سهوی برخی کاملا عمدی
بهتره عنوان تاپیک به چیز دیگه تغیییر کنه تا کاربران اشتباه نکن در مطالب تاپیک
بله حق با شماست ولی چه اصراریه همه موارد در قالب یک تاپیک باشه، خیلی مشکله این همه مطلب رو در یک تاپیک جمع و جور کردن...خیلی ساده میتونیم برای هر کدوم از سلسله ها یا برهه های تاریخی یا افراد، تاپیک مستقل داشته باشیم. مثل همین بابک خرم دین...
مطالب بی ارتباط با مبحث و مسمای تاپیک که حذف شدن...
اگر فکر میکنیم مطالبی عدم حقیقت یا اشکالاتی داره بررسی و ذکر کنیم (چون اکثر موارد ذکر شده قرائت رسمی هم هست...پس خیلی ارزشمنده بررسی و دیدی دوباره به اونها.)
جایی هم میبینید از روی مبحثی عبور میشه هیچ تاپیکی در اختیار شخص خاصی نیست میتونید خودتون ذکر کنید و اضافه کنید.
به نظر منم بحث تاریخ خودش یه تالار جداگانه احتیاج داره و توی یه تاپیک نمیگنجه بحث به این مفصلی
من تخصصی در ضمینه تاریخ ندارم که بتونم موردی رو بررسی کنم و فقط یه مقدار کمی علاقه هست
ولی مثلا موردی که درباره مادها سوال کردم بهیچ وجه جایی دیگه اینو مدرکی براش ندیدم و هیچ سند و مدرکی براش نیست و حتی مدارکی بر رد این ادعا وجود داره
که چون به اون مقطع تاریخ بدلایل محیطی و منطقه ای بیشتر اشنا هستم برام سوال بود که بر اساس چه مدرکی این نظریه منتشر شده
دوستانی که علاقه و تخصصی دارن روی بحث تاریخ میتونن بحث ایجاد کنن و ما هم استفاده کنیم
.بله حق با شماست ولی چه اصراریه همه موارد در قالب یک تاپیک باشه، خیلی مشکله این همه مطلب رو در یک تاپیک جمع و جور کردن...خیلی ساده میتونیم برای هر کدوم از سلسله ها یا برهه های تاریخی یا افراد، تاپیک مستقل داشته باشیم. مثل همین بابک خرم دین...
بسیار عالی
پس بهتره بخش بندی بشه
قبل از ورود اریایی ها و ورود اریایی ها
تشکیل سلسه هخامنشیان (برای هر سلسله یک تاپیک)
و سردارهای بزرگ
.
دوستان من از همه ی شما عذر میخوام که همه ی هارو ول کردم رفتم سراغ صفویان این مربوط به قبل از صفویانه :
طاهریان
طاهریان نام اوّلین حکومت ایران پس از حمله اعراب بود که توسط طاهر سردار ایرانی تاسیس شد.اصل و نسب طاهریان
برخی آنها را از تبار منوچهر پادشاه باستانی ایران و برخی نسب آنها را رستم پهلوان اساطیری ایران و گروهی دیگر آنها را از قبیله خزاعه عرب دانستهاند و لی بیشتر محققین آنها را از خاندانهای کهن خراسان میدانند که بعد از سقوط ساسانیان نمایندهٔ گروه دهقانان خراسان بودند. حسین،جد مؤسس این سلسله، را جزء اولین دعوت کنندگان نهضت عباسی در خراسان میدانند. همچنین حسین بن مصعب پدر طاهر در زمان حکومت منصور عباسی موقعیت و اعتبار زیادی داشته است.
تاریخ سیاسی
حکومت طاهریان در سال ۲۰۵ ه.ق توسط طاهربن حسین ملقب به ذوالیمینین تأسیس شد و تا سال ۲۵۹ دوام داشت. طاهر بن حسین در سال (۱۸۱ ه.ق) از جانب علی بن عیسی، و الی خراسان، به حکومت پوشنگ منصوب شد. برخورد شدید او با خوارج و حمزة بن عبدالله خارجی و نیز همراهی او با هرثمه برای نبرد با رافع بن لیث به دستور هارون الرشید باعث انتخاب طاهر به فرماندهی سپاه مأمون شد. او درسال ۱۹۵ ه.ق برای مقابله با علی بن عیسی سردار امین انتخاب شد که در نبردی در قسطانه نزدیک ری او را شکست داد. در سال ۱۹۷ ه.ق نیز در رأس سپاه مأمون به محاصرهٔ یک ساله بغداد پرداخت؛امین را دستگیر و به قتل رساند. در سال ۱۹۹ ه.ق برای فرونشاندن فتنهٔ نصربن شبث خارجی به رقه در شام رفت و تا ۲۰۴ه.ق در آنجا بود. بعد از بازگشت از شام به عنوان رئیس شرطه بغداد انتخاب شد. بالاخره در سال ۲۰۵ه.ق مأمون، ولایت خراسان را به او سپرد و بعدها امارت سیستان، کرمان، قوس، طبرستان، رویان و ری نیز زیر نظر او بود.اما سال بعد نام مأمون را از خطبهها انداخت و برای او دعا نکرد و حتی در سکهها نیز نام او را ضرب نکرد و نوعی استقلال به هم رساند سرانجام بعد از یکسال و شش ماه حکومت در خراسان در سال ۲۰۷ ه.ق درگذشت. پس از طاهر،پسرش، عبدالله، از سوی مأمون بر خراسان گماشته شد. او در سال ۲۱۶ ه.ق خوارج خراسان را ریشهکن کرد و پس از برقراری آرامش نیشابور را مرکز حکومت خود قرار داد. وی از سوی خلفای بعدی،معتصم و و اثق نیز حمایت گردید. او در خراسان بناهای زیادی ایجاد و و قف مردم کرد و به توسعهٔ کشاورزی و آبیاری و حفر قنات پرداخت و کتابخانهٔ عظیمی نیز در نیشابور بر پا کرد. پس از درگذشت عبدالله، فرزندش طاهر، از طرف و اثق به حکومت خراسان منصوب شد.در دورهٔ او خوارج و عیاران بخشهایی از قلمرو او را تصرف کردند.در دورهٔ زمامداری محمدبن طاهر (۲۲۸ -۲۵۹ ه.ق) حسن بن زید علوی در طبرستان در سال ۲۵۱ ه.ق خروج کرد و بر اکثر بلاد دیلم و گیلان مستولی شد و از طرفی یعقوب لیث نیز بعد از ضبط سیستان بخشهایی از خراسان را تصرف کرد و به هرات لشکر کشید و و الی محمدبن طاهر را از آنجا بیرون کرده پوشنگ را که دارالسلطنهٔ طاهریان بود تصرف کرد بدین سان قلمرو طاهریان تجزیه شده محمد توسط یعقوب لیث صفاری دستگیر و سرانجام دولت طاهریان را منقرض نمود. اوضاع اجتماعی،اقتصادی و فرهنگی دورهٔ طاهریان خراسان در این دوره مورد توجه علویان و محل حضور آنها بود که و رود امام رضا (ع) به این حضور افزود. طاهریان پیرو مذاهب اهل سنت بوده از خلافت عباسی حمایت و قیامهای علوی را سرکوب میکردند. آنان زبان عربی را پذیرفتند.نثر و نظم در این دوره عربی است. تشکیلات اداری طاهریان اقتباسی از خلافت عباسی بود که نمونهای از دیوانسالاری عهد ساسانی بود.
منبع : ویکی پدیا
گویا خیلی وقته کسی سر به این تاپیک نمیزنه اگه بزنه هم
پست نمیذاره. دلم میخواست این تاپیک ادامه پیدا کنه که نشد
چون واقعا نمیشد کل تاریخ ایران واسلام رو توی یه تاپیک جا داد
اشتباه از من بود.
هم اکنون 1 کاربر در حال مشاهده این تاپیک میباشد. (0 کاربر عضو شده و 1 مهمان)