یه سوالی ۱ ساله ذهنم رو به خودش درگیر کرده؛ چرا نقی به هما میگه بابا؟! ( : هما بابا : )
یه سوالی ۱ ساله ذهنم رو به خودش درگیر کرده؛ چرا نقی به هما میگه بابا؟! ( : هما بابا : )
چیز عجیبی نیست
ما هم یه فامیل پیر داریم به زنش و در کل هر کی رو میخواد صدا بزنه میگه ننه!!
مثلا میگه مهرداد ننه بیا![]()
محسن تنابنده از پایتخت دو میگوید/ با این محدودیت ها، نوشتن سریال کار سختی است
تلویزیون - محسن تنابنده بازیگر و فیلمنامه نویس معتقد است هر چقدر در تولید آثار تلویزیونی محدودتر باشیم، آثار ضعیف تری خواهیم داشت.
بهناز شیربانی: «پیامک از دیار باقی»، «پایتخت۱»، «چاردیواری» و «پایتخت۲» از جمله تجربههای محسن تنابنده در کنار سیروس مقدم به عنوان فیلمنامه نویس است. هر چند که او در سریال «پایتخت۱» با ایفای نقش «نقی» توانست خاطره خوبی از بازیاش در ذهن مخاطبان رسانه ملی باقی بگذارد. شاید همین موضوع مسئولیت محسن تنابنده را برای نوشتن سری دوم سریال «پایتخت» بیشتر کرد چرا که طبق گفته خودش همه چیز باید بهتر از سری پیشین این سریال میشد. «پایتخت۲» چند شبی است که روی آنتن شبکه یک سیما میرود اما پاسخ به این سوال که آیا این سریال میتواند موفقیت «پایتخت۱» را تکرار کند را باید به پایان تعطیلات نوروز و اتمام پخش آن موکول کرد.
محسن تنابنده در «پایتخت۲» علاوه بر سرپرست نویسندگان، عهده دار بازیگردانی مجموعه نیز بوده است. با او گپ و گفتی داشتیم که در ادامه میخوانید:
آقای تنابنده سریال «پایتخت۱» واکنشهای متفاوتی بین اقشار مختلف داشت، با همه این حساسیتها نوشتن سری دوم سریال برای شما سخت نبود؟
در فیلمنامه نویسی خصوصا برای تلویزیون مشکلات بسیار زیادی وجود دارد. برای اینکه قصهای را گسترش بدهید به هر طرف که حرکت کنید با انواع و اقسام مشکلات مواجه میشوید. خصوصا در حیطه طنز این مشکل بیشتر است چرا که شخصیتهای داستان با هر گویش و لهجهای که حرف بزنند به عدهای بر میخورد. اینها مشکلاتی است که برای ما وجود دارد. یا از طرف دیگر حرف زدن درباره خانمها و یا نوشتن برای آنها بسیار سخت است. با این شرایط و سخت گیریها فکر میکنم در حوزه سریال سازی به هیچ جا نمیرسیم و این را هم باید بپذیریم که عمدهترین کار کرد طنز بخش نقادانه آن است و هر چقدر در تولید آثارتلویزیونی محدودتر باشیم، آثار ضعیف تری خواهیم داشت.
همیشه صحبت از این است که تلاش کنیم مردم بیش از گذشته پای تلویزیون ملی که میگویند پاکتر است بنشینند. این حرف در صورتی محقق میشود که زمینههای عملی شدن آن فراهم شود. وقتی در نهایت محصول خوبی به مخاطب تحویل ندهید، از رسانه ملی دورتر میشود.
مسئولان سازمان بارها به این نکته اشاره کردهاند که یکی از نقاط ضعف سریال سازی نبود فیلمنامه خوب و قوی است، فکر میکنید در نهایت چه راهکاری باید اندیشیده شود که تولیدات بهتری در این زمینه داشته باشیم؟
متاسفانه در سالهای اخیر به بحث فیلمنامه و فیلمنامه نویسی خیلی ساده انگارانه و ساده لوحانه نگاه میشود و جالب اینجا است که همه میدانند تلویزیون با مشکل فیلمنامه خوب مواجه است و با معضل تولید اندیشه مواجه هستیم، در نهایت هیچ کاری هم انجام نمیشود. بعد انتقاد هم میکنیم که چرا برای تلویزیون اتفاقی نمیافتد؟ چرا تلویزیون جذب مخاطب ندارد؟ باید همه تلاشمان را بکنیم که به لحاظ فیلمنامه، تولید اندیشه و فکر کاری بکنیم. طبیعی است مادامی که فکری به حال این شرایط نشود، همه آثار تلویزیون کم مغز و زود گذر خواهند بود. جالب این است که مدیران هم متوجه این نقاط ضعف هستند، اما هیچ تلاشی نمیکنند.
چه شد که ایده حمل گلدستهای از شمال به جنوب کشور را برای سری دوم «پایتخت» انتخاب کردید؟
طی یکسال گذشته من درگیر بازی در فیلم «حضرت محمد (ص)» بودم و خیلی فرصت نوشتن فیلمنامه «پایتخت۲» را نداشتم. ولی همچنان سفرهایی را برای «پایتخت ۲» انجام میدادم. نوشتن برای سری دوم این مجموعه سختتر از قبل بود. باید تلاش میکردیم همه چیز چندین برابر «پایتخت۱» بهتر شود تا بتواند موفقیت آن را تکرار کند. حتی من سفری به تاجیکستان و عراق داشتم، چون قرار بود یک بخشی از قصه در آنجا روایت شود، اما به دلیل شرایط اقتصادی تلویزیون باید از خیلی چیزها چشم پوشی میکردیم.
آقای تنابنده بخشی از موفقیت سریال به دلیل تیم بازیگرانی است که به خوبی کنار هم چیده شدند و مورد توجه مردم قرار گرفتند فکر میکنید این موفقیت تا چه حد برگرفته از دانش تئاتری تیم بازیگران و یا شناخت شما از یکدیگر است؟
بخشی از آن به آشنایی ما برمی گردد و بخشی دیگربه اصولی پیش رفتن ماجرا برمی گردد. وقتی برای یک اثر انتخابی در مورد بازیگران صورت میگیرد، اگر انتخابها درست باشد، نتیجه کار بهتر خواهد شد. به نظر من تعداد بازیگران خوب هم بسیار محدود است و این کمبود گزینه باعث میشود که انتخابها سختتر انجام شود. سینما، تئاتر و تلویزیون کارهای گروهی هستند و نمیتوانید به تنهایی تصمیم بگیرید. این بخشی از کار خلاقانه محسوب میشود که بازیگران را درست انتخاب کنید تا بتوانید به آن منظوری که مد نظرتان است برسید.
شما بازیگری را از صحنه تئاتر آغاز کردید اما چند سالی است که دراین عرصه حضور ندارید، دلیل خاصی دارد؟
من تمام داشتههایم را مدیون تئاتر هستم، متاسفانه به دلیل مشغله زیاد کمی از تئاتر دور شدم، اما پیگیر اجراهای تئاتر هستم و از این طرق سعی میکنم ارتباطم را با تئاتر حفظ کنم. در سال جدید به احتمال زیاد درنمایشی حضور خواهم داشت
منبه : خبر آنلاین
خداییش من موندم این ارسطو خودش خونه زندگی نداره، همه ش خونه نقی پلاسه؟ // این قسمت به نظرم از ۲ قسمت قبلی بهتر بود ، از نظر خنده و...
من کشته مرده این کابوس های اسطو عم((:
اون لحظه که روی جوجه ها سس و نمک میزدن من همش میترسیدم نره تو گوش و چشم جوجه ها![]()
پس پس ش هم تو ساکه ؟!؟!![]()
این تصادف کرده قاطی کرده ؟ یا مشکل دیگه داره ؟ حتما توی این یکی سفر عاشق صاحب بار میشه..
لامصب خیلی باحاله ! ولی ضد حالش تبلیغ وسطش هست .فکر کنم 15 دقیقه وسطش رفت............
کلا شخصیت ارسطو پخته تر شده
دیروز تو همون سکانسی که تو آشپزخونه بودند و داشتند درباره اینکه موضع نقی و اون خانمه حرف میزدن دیالوگهای ارظطو خیلی باحال بود....قاطی کرده بود و میگفت : زن نمیخوام .نقی اگه یه بار دیگه این حرفو بزنی شیکمتو سفره میکنما ...
قرصهای بابا پنج علی رو میگن دیگه؛ اون که بله ، لطف داستان به همینه که ارسطو تحت تأثیر قرار بگیره و بخواد از صاحب بار خواستگاری کنه // خدا باعث و بانی تبلیغات رو شفا بده! آخه کی این تبلیغات رو نگاه میکنه؟ با اون شعرهای مسخره، بیشتر به درد کارتون میخوره
خوشبختانه سیروس مقدمی که پشت کار هست باعث شده خوش ساختی مجموعه حفظ بشه
اصلا کارکترای قصه اونقدر دوست داشتنی هستن که بدون توجه به قصه آدم پاش بشینه و لذت ببره
جای دست مریزاد داره به محسن تنابنده
گفتین آگهی دیشب که آگهی شروع شد من یه مجله برداشتم به خوندم یه داستان کوتاه جالب داشت همین طور خوندم و خوندم که اصلا حواسم پرت شد از پایتخت
ولی داستان که تموم شد همچنان آگهی ها ادامه داشت
پیشنهاد میکنم از امشب یه رمانی چیزی بغل دستتون باشه برای وسط پایتخت به درد میخوره![]()
هم اکنون 1 کاربر در حال مشاهده این تاپیک میباشد. (0 کاربر عضو شده و 1 مهمان)