گفتوگو با فخرالدين صديق شريف
شوق پرواز حس زندگی دارد

محسن غلامي
بازياش همواره متناسب با چهره آراماش بوده که اين هم حسني است براي فخرالدين صديق شريف که هم کارنامهاي از کاراکترهايي با وجهه مثبت اعم از «اخراجيها» را داشته و هم سابقه بسيار در نقشهاي تاريخي همچون «کلاهپهلوي»؛ که البته در انتظار پخش است. تازهترين نقشش را ميتوان در سريال «شوق پرواز» ديد که نقش پدر شهيد عباس بابايي را برعهده دارد. اين بازيگر درباره چرايي و چگونگي حضورش در نقش مذکور با به گفتوگو نشسته که در ادامه آورده ميشود.
نقشهايي که تاكنون بازي کردهايد معمولاً يا تاريخي بودهاند يا کاراکترهايي هستند که براي مخاطب چهره مثبتي را نمايش ميدهد. آيا «شوق پرواز» را هم مانند ديگر پيشنهادات ديديد يا متفاوت بود؟
البته تفاوت داشت. ببينيد به هرحال پروژهاي مربوط به يکي از مفاخر ملي ماست آن هم شخصي همچون شهيد بابايي که کمتر کسي است که حداقل اسمي از او نشنيده باشد.
يعني نقطه قوت کار را بايد زومکرد بر شخصيت محوري فيلم؟
مسلماً بازي در فيلمي مرتبط با فردي بزرگ که خود را فداي اين سرزمين کرده، براي هرکسي همچون من ارزشمند است و همين امر هم ملاک اصلي بازيام بود. همينطور هم که معتقدم «شوقپرواز» به خاطر تيم و فيلمنامه قوي کار شايستهاي است.
نسبت به کارگردان فيلم چطور؟
البته يکي از دلايل حضور در اين فيلم خود آقاي يدالله صمدي بود که در کارگردانياش ناخودآگاه جنس زندگي و حقيقت روي کارهايش ديده ميشود. گرچه نبايد جذابيت فيلمنامه را ناديده گرفت که در نهايت هم احساس وظيفه کردم تا نقشي را در «شوق پرواز» ايفا کنم.
بنابراين حداقل از طرف شما اعتماد کامل وجود داشته!
با شرايطي که عرض کردم مطمئناً بله! وقتي سه عامل؛ قصه، کارگردان و تيم بازيگري در مجموع يک فيلم از کيفيت خوبي برخوردار باشد، هر بازيگري به فيلم اعتماد ميکند، اما اگر يک جزء از اين مثلث ضعف داشته باشد در کلِ کار خلل ايجاد ميشود. اين چنين هم «شوق پرواز» واقعاً از اين قوت برخوردار بود.
اتفاقاً به گمان منِ بيننده، «شوق پرواز» برخلاف برخي آثار قبلي، از تيم بازيگري مکملي برخوردار بوده که با هم تناسب چهره و نيز کيفيت نقشآفريني خوبي دارند.
به نکته دقيقي اشاره کرديد. در اين مورد، عوامل از هيچ نکتهاي براحتي عبور نکردهاند. حتي نقشهاي کوتاه هم توسط بازيگران چهره ايفا شده که خود نقطه قوتي براي فيلم است که هم مخاطب ميپسندد و هم واقعاً پتانسيل کار را بالا برده است.
به تيم بازيگري اشاره شد ولي براي هر بازيگري مهم، نقش مقابل است که در اين مورد خانم جعفرزاده نقش مادر شهيد را ايفا کردهاند. اين ارتباط نقش را چطور ديديد؟
اتفاقاً جنس بازي خانم جعفرزاده حسي و زيرپوستي و کاملاً متناسب با اين نقش بود. همانطور که مخاطب هم ميتواند نقش مادر واقعي را از بازي وي احساس کند.
ولي گريم وي در زمان کودکي عباس کمتر به تيپ شخصيتي نقش مقابل که شما باشيد، تناسب دارد!
براي خانمهاي بازيگر واقعاً نميتوان چندان مانور گريم را ديد. قبول داريد؟
بله البته. با اين حساب نظر بنده را در کل تأييد نميکنيد؟
فکر نکنم تا اين حد به چشم آيد و اين اعتقاد را ندارم. منتها بايد اين نکته را هم توجه کرد که وقتي بازيگر در طول يک فيلم بخواهد چند دوره سني را تجربه کند، امکان دارد که گاه گريم موردنظر به شخص نيايد.
نکته ديگر در مورد فيلمهايي مانند «شوق پرواز»، تزريق حسي است که بايد به مخاطب منتقل شود و اين کار را سختتر ميکند يعني بازيگر بايد آن اعتماد قبلي مثلاً به شهيد بابايي را پاسخ دهد. اين نکته را ميپذيريد؟
واقعاً همين گونه است. زماني که داستان روي شخصت گمنامي زوم کند، قضيه فرق دارد. اما شهيد بابايي به سبب وجهه اعتبار در ذهن همه مانده و اين کار را براي من بازيگر و فيلمساز سختتر ميکند تا نگاه آنان را تغيير ندهيم.
که حساسيت نسبت به نقش در قبال بيننده را هم بالا ميبرد!
بله، حساسيت بالايي براي بازيگر و فيلمساز وجود دارد. بايد رعايت کرد و بازيگر هم از وجود واحساسش مايه بگذارد. بنابراين در کنار ايفاي نقش، آن تلقين واقعيت، وظيفه را نيز سنگينتر ميکند.
فضاسازي فيلم هم نکته جالبي دارد که نمونه آن را ميتوان در نمايش کوچه، خانه و... مقطع زماني مذکور ديد.
به گمان خودم حس زندگي را در فيلم ميتوان ديد. کوچه پسکوچهها، مدرسه و... توانسته آن مقطع زماني را واقعيتر جلوه دهد.
در ارتباط با نقش خودتان به عنوان کاراکتر پدر شهيد، براي ايفاي بهتر و واقعيتر، جز فيلمنامه اتکا به مرجع ديگري هم داشتيد؟
نهچندان چون در اوايل فقط اطلاعاتي بود که قبلاً خودم خوانده بودم ولي بيشتر اين آگاهي از وضعيت شهيد بابايي و پدرشان را از کارگردان گرفتم که در طول فيلم به خوبي در اختيارم ميگذاشت.
به عنوان سؤال آخر اينکه «شوق پرواز» و مانند آن تا چه اندازه ميتواند پاسخگوي نياز مخاطب تلويزيون باشد و جذابيت لازم را بهوجود ميآورد؟
چرا که نه؛ مهم اين است که نگاه صادقانه به تاريخ و روايت آن داشته باشيم تا برقراري ارتباط با مخاطب تضمين شود. سلايق را هم بايد در نظر داشت که بسته به هر مقطع زماني به هر حال متفاوت است. در همين «شوق پرواز» نخستين مسئله حفظ صداقت و معنا و مفهوم جنگ تحميلي بوده که وقتي راجع به شخصيتي مؤثر در دفاع از کشور بحث ميشود بايد با بيننده صداقت داشته باشد. بنابراين فيلمساز بايد آينه جامعه خودش باشد تا پرداختش به موضوع براي مخاطب قابل هضم بشود.
روزنامه ایران 28 مهر 1390
_________________________________