تازه هر چی بگذره هم بیشتر عاشق میشی عزیزممن عاشق این مردای مصیبت زده ام
برم یه دونه پیدا کنم
دستت درد نکنه ادامه بده لطفا دوست خوب خوبم
آهان چقدر دیگه مونده تا ته داستان؟
رفتی پیدا کنی بیشتر بیار برای خواهرات لازمه
خواهش میکنم.......قابلی نداشت............حالا حالاها باید بیای دخملم
آفریم مهدی جانخیلی وقته که میخواستم اینو بگم،ولی الان دیگه وقتشه:
من از اول چیزی که تو ذهنم اومد اینه که داستان میخواد بگه بر خلاف فکر خود فیروزه یا خیلی از ماها همیشه آدمای ضعیف تر مورد تحقیر آدمای بالاتر از خودشون قرار نمیگیرن،بعضی وقتها مثل همین داستان میبینیم ارسلانی که به نظر فیروزه سطح خانوادگیشون خیلی بالاتر از خودشونه چقدر تحقیر میشه،اونم توسط کسی که فکر میکنه خودش میخواد مورد تحقیر قرار بگیره واین خیلی جالبه.!!!!
__________________
دقیقا داستان می خواد همین و بگه............اما یک جاهایی مرسه که دیگه این جریان شدیدتر میشه و به نظر خود من یکم غیر واقعیه.........البته این فقط نظر منه و قلم نویسنده محترمه