تبلیغات :
ماهان سرور
آکوستیک ، فوم شانه تخم مرغی ، پنل صداگیر ، یونولیت
دستگاه جوجه کشی حرفه ای
فروش آنلاین لباس کودک
خرید فالوور ایرانی
خرید فالوور اینستاگرام
خرید ممبر تلگرام

[ + افزودن آگهی متنی جدید ]




صفحه 5 از 7 اولاول 1234567 آخرآخر
نمايش نتايج 41 به 50 از 64

نام تاپيک: مفهوم اتساع زمان در نسبیت خاص

  1. #41
    کـاربـر بـاسـابـقـه saviss's Avatar
    تاريخ عضويت
    Jan 2006
    محل سكونت
    Far far away
    پست ها
    2,247

    پيش فرض

    منظور تعریف نبود. منظور علت جاذبه بود. خب معلوم است که هر چیزی ، چیز دیگر را به خودش بکشد جاذبه دارد. عین دختر و پسر (ها!!)

    مورد دیگر منظورم این بود که جاذبه نیوتنی باید بین دو جسم جرم دار اتفاق بیافتد اما جاذبه فیزیک نوین روی هر چیزی اثر می گذارد.
    طبق کلاسیک و جرم نداشتن نور نباید جذب بشود اما طبق نوین باید جذب بشود که میشه.

    ولی طبق جمله شما الانه که همه فیزیک دان های پایه گذار و حتی هاوکینگ با اون وضعش بیاد این تاپیک را قفل کند.

    با این حال فکر کنم آقای آرش بهتر بتوانند توضیح دهند
    سلام
    این که باهم جورنشد .. ..اگرکه طبق نظریات نوین نورهم جرم داره....(نظریه ی ذره ای بودن نور)....خب پس جاذبه هم روش اثرمیگذاره دیگه...(مثلا این روهم بهش میگیم خمیدگی وغیره وغیره...(که من باهاش موافقم....حتی فکرمی کنم نورهم کمی تاقسمتی نیروهم واردکنه به سطحی که بهش میتابه..هرچندکه اون نیرو خیلی کم وقابل محاسبه نباشه..(که فکرمیکنم محاسبه شده جدیدا)...درسته؟)
    سلام

    وقتی اینجا میام هم فوق العاده خوشحال میشم، هم خیلی سردرگم میشم. خوشحال از این جهت که اشتیاقی برای اموختن و مباحث علمی می بینم و سردرگم از بابت سوال های بسیار زیاد دوستان که هر کدام نیاز به جواب مفصلی داره.
    خوب خوشبختانه نویسنده ی خود مقاله اعلام حضور کرده و می تونه جواب گو باشه.
    من هم دانشجوی ارشد فیزیک هستم و خوشحال میشم که به سوالات جواب بدم. ولی برای این که یک سوال کاملا جواب داده بشه بهتره که بهتره یکی یکی جلو بریم. انبوه سوال ها = بی جواب ماندن.
    خوب من برای شروع فقط یک نکته ی کوچک اشاره می کنم:
    saviss عزیز مرجع لخت، مرجع ثابت و ساکن نیست. مرجع لخت به مرجعی گفته می شود که شتاب نداشته باشد. اما می تواند سرعت ثابت داشته باشد. حالا ممکنه این سرعت ثابت برابر صفر باشه که در نتیجه ساکن میشه و یا غیر صفر باشه که متحرک میشه. اما نباید حرکت تند شوند، کند شونده یا دورانی داشته باشه.
    مرسی محمدجان
    اما من اینو نگرفتم...
    غیر صفر باشه
    خب دراین صورت که شتابش منفی میشه...
    =========
    توضیح:
    از همه ی دوستای عزیزم عذرمیخوام...
    امیدوارم که تصورنشه میخوام کل کل کنم ویا چیز!!دیگه...
    فقط هدفم روشن شدن ذهنم و آشنائیی با مفاهیم جدید هست...
    ======
    مدت زیادی هست که با مفاهیم فیزیک سرو کله نزدم...
    این تاپیک رو یک جور به عنوان کلاس درسی (به یاد دانشگاه)وبرای باز آموزی بهش نگاه میکنم...
    ========
    مرسی از همگی
    Last edited by saviss; 18-01-2008 at 08:51.

  2. #42
    داره خودمونی میشه arash_m's Avatar
    تاريخ عضويت
    Apr 2006
    پست ها
    22

    پيش فرض

    سلام.لطفا مطالب زیر را تا آخر بخوانید!

    در مورد قضیه ناتمامی گودل باید گفت که این قضیه ، یک قضیه ریاضی است و بحث در مورد آن واقعا در حد من نیست. ولی اگر بخواهید یک تصویر کلی از آن داشته باشید ، می توان آن را به زبان ساده چنین گفت: در ریاضی بعضی قضایا وجود دارند که نمی توان آن را ثابت کرد،حتی با وجود اینکه این قضایا بر اساس تعاریف و اصل موضوع ها هستند .
    در مورد مرجع متحرک : نسبیت خاص، فقط مرجع لخت را بررسی می کند. در مورد مرجع غیر لخت نسبیت عام نظر می دهد که در اینجا نمی توان در مورد نسبیت عام و مراجع غیر لخت بحث کرد. (چون نسبیت عام به سادگی نسبیت خاص نیست!) البته مرجع متحرک به معنی غیر لخت نیست و مرجع لخت نیز به معنی مرجع ساکن نیست.مرجع لخت، سیستمی است که در آن شتاب ، صفر اندازه گیری میشود. یعنی یک مرجع متحرک با سرعت ثابت نیز یک دستگاه لخت محسوب میشود.(چون شتاب آن صفر است.)
    ضمنا این که گفتید: مرجع متحرک چون بر خلاف نور حرکت می کند، نوری را نمی بیند چندان درست نیست. هر ناظری که بر خلاف جهت انتشار نور حرکت کند، باز هم نمی تواند با سرعت نور حرکت کند.( طبق نسبیت) بنابراین نور به او می رسد.
    در مورد سیاه چاله ها : این که نیرو بر مفهوم سرعت نور غلبه کند، گزاره ی اشتباهی است. از نظر فیزیکی هیچ دلیلی وجود ندارد که فرض بالا را رد کنیم. حتما با مفهوم سرعت فرار آشنایی دارید. سرعت فراری که برای سیاه چاله بدست می آید فراتر از سرعت نور است. اگر در فرمول سرعت فرار دقت کنیم دیده میشود که دلیل این سرعت فرار بالا جرم زیاد ستاره و کوچک بودن شعاع آن است. در حقیقت گرانش و نسبیت عام اصل ثبات سرعت نور را نقض نکرده. بلکه مناطقی در جهان را شناسایی کرده که برای فرار از آن احتیاج به سرعت فرا نور داریم. حال طبق نسبیت چون سرعت فرا نور وجود ندارد ، نمی توان از دام چنین اجرامی گریخت.
    در مورد اثبات ثبات سرعت نور: این مطلب را ماکسول ، چند سال پیش از اینشتین ثابت کرد که سرعت انتقال میدان های الکترو مغناطیسی محدود یه سرعت نور است. اینشتین نیز از این مطلب در نسبیت خاص استفاده کرد و آن را به عنوان اصل موضوع پذیرفت. ولی از آنجا که ماکسول ثبات نور را برای میدانهای گرانشی اثبات نکرده بود ، نسبیت خاص نمی توانست تکیل کننده نظریه گرانش نیوتن باشد. چون نیوتن سرعت انتشار میدان گرانشی را بینهایت در نظر گرفته بود. این تناقض بین نسبیت خاص و نظریه گرانش نیوتن در سال 1915 و در نظریه نسبیت عام اینشتین حل شد.
    فکر کنم اگر به کتب الکترو مغناطیس ( به خصوص کتابهایی که برای رشته فیزیک تدریس می شوند) مراجعه کنید بتوانید اثبات ثبات سرعت نور را ببینید.

    در مورد انبساط جهان ،مقاله ای در سایت دانشجویان فیزیک فردوسی دارم که فکر کنم ابهامات موجود را برطرف کند.
    لطفا به لینک زیر مرجعه کنید: ( خوشحال می شوم نظراتتان را در مورد مقاله زیر بگویید.)
    کد:
    برای مشاهده محتوا ، لطفا وارد شوید یا ثبت نام کنید
    و اما سایر سولات :
    1.چجوری سیاهچاله فضا را خم می کند که نور بر نمی گردد؟
    فکر کنم با یک مثال بتوانم مطلب را روشن کنم. فرض کنید درون یک چاه گلوله ای وجود داردو می خواهید آن را بیرون بیا ورید. اگر گلوله با سرعت مناسبی حرکت کند می تواند روی دیواره چاه حرکت کند و خارج شود. در غیر اینصورت، گلوله تا حد مشخصی بالا آمده و سپس به چاه باز میگردد. سایه چاله نیز مثل یک چاه در اعماق فضا زمان است و دیواره چاه نیز همان فضا زمان خمیده است. ولی برای خروج از این چاله فضایی باید سرعت فرا نور داشت. پایین ترین نقطه این چاله نیز همان ستاره مرکزی است.
    2.گراویتون این وسط چکاره است؟
    گراویتون ذره میدان گرانشی است . به این ذرات در انگلیسی messenger particles یا ذرات پیغام بر گویند . یعنی ذراتی که میدان گرانشی را به تمام کاینات منتقل می کنند. مثلا بدن شما چگونه می فهمد که در میدان گرانشی زمین است؟ پاسخ این سوال به همین گراویتون ها بر میگردد. این ذرات مجازی ، میدان گرانشی زمین را ایجاد وآن را به تمام نقاط منتقل میکند.
    در مورد علت جاذبه:
    اتفاقا همین چند روز پیش با یکی از اساتید دانشگاه در همین مورد صحبت می کردم که جواب جالبی را شنیدم.
    من اعتقاد داشتم که علت جاذبه همان گراویتون ها هستند. ولی همانطور که در بالا اشاره شد، گراویتون ها تنها ذرات مسنجر هستند و نمیتوانند به عنوان دلیلی برای جاذبه مطرح شوند. و اما جواب استاد:
    تمام پدیده هایی که در گیتی رخ می دهند ، حکمت دارند. ولی وظیفه فیزیک شناسایی حکمت ها نیست و فیزیک تنها حقیقتهای جاری در جهان هستی را بررسی می کند. مثلا نمیتوان پرسید که چرا در قانون گرانش نیوتن ، توان شعاع .0.5 است. این حقیقت حکمتی دارد که وظیفه بررسی آن در حیطه فیزیک نیست.......
    اگر باز هم سوالی بود ، در خدمتم.( البته اگر بتوانم جواب دهم!)

  3. #43
    کـاربـر بـاسـابـقـه saviss's Avatar
    تاريخ عضويت
    Jan 2006
    محل سكونت
    Far far away
    پست ها
    2,247

    پيش فرض بااجازه

    عالیه
    آرش جان
    با اجازه ی شما من متن مقاله شما را نقل قول میکنم...
    هرچندکه درک وتفسیرش حداقل سه روز زمان می بره...
    اما به خوندنش میارزه
    هنگامیکه نیوتن قانون گرانش خود را تنظیم می کرد شاید تصور نمی کرد که یکی از اساسی ترین جنبه های این نظریه را درنظر نگرفته باشد.
    طبق قانون جهانی گرانش نیوتن ، دو جسم متناسب با عکس مجذور فاصله همدیگر را جذب می کنند.بنا به این قانون جهان نمی تواند حالتی ایستا داشته باشد و این نکته ای بود که نه تنها نیوتن بلکه بسیاری از دانشمندان قبل از اینشتین به آن توجه نکرده بودند.تمام اجرام موجود در کاینات باید هم را جذب کنند.بنابراین جهان در حال انقباض است. البته این نتیجه گیری چندان درست نیست.علت این نکته را در ادامه این مقاله خواهیم یافت.
    اینشتین در 1915 نسبیت عام خود را عرضه کرد و تصور ما را از گرانش متحول کرد.او به خوبی متوجه شده بود که گرانش باعث ایجاد جهانی منقبض شونده خواهد شد. از طرفی او به شدت خواهان جهانی ایستا بود.بنابراین برای جلوگیری از ایجاد جهانی در حال انقباض در معادلات خود ثابتی را وارد کرد که به ازای مقداری خاص، معادلات او جهانی پایا را پیش بینی می کرد.این تفکر او تا سال 1929 ادامه پیدا کرد.در آن سال ادوین هابل (که قبلا با رصدهای دقیق خودفهمیده بود که توده های ابر کم نور در آسمان که تا آن زمان تصور میشد که سحابی هستند ، کهکشانهای بزرگی متشکل از چندین هزار ستاره هستند)کشف بزرگی را انجام داد که پایه کیهانشناسی مدرن امروز است.
    در اینجا بد نیست به طور خلاصه به چگونگی انجام این کشف نیز اشاره شود.بنا بر اثر دوپلر،اگر طیف نوری که از یک منبع نور مانند ستاره می آید، به سمت طول موجهای بلند(به سمت قسمت قرمز طیف) جابه جا شود منبع نور در حال دورشدن از ناظر و در صورتیکه به سمت طول موجهای بلند (به سمت قسمت آبی طیف) جابه جا شود، منبع نور در حال نزدیک شدن به ناظر است. ادوین هابل با بررسی هایی که روی کهکشانهای نسبتا دور (برای جلوگیری از خطای گرانشی) انجام داد، به نتیجه ای شگفت انگیز رسید.تمام کهکشانها در حال دورشدن از هم بودند و سرعت دور شدن آنها از هم متناسب با فاصله ی آنها بود.یعنی کهکشانهای دورتر با سرعت بیشتری از هم دور می شوند.تاثیر این کشف در حرکت روبه جلوی علم کیهان شناسی کاملا برجسته است و به نوعی می تواند به عنوان مبدا پیدایش کیهانشناسی مدرن محسوب شود.این کشف پیامدهایی همچون ارایه نظریه انفجار بزرگ (Big Bang) داشت: اگر زمان را به عقب برگردانیم در لحظه ای خاص همه ی اجرام موجود در کیهان بایستی به هم نزدیک باشند.همچنین پیشرفت Big Bang Theory ، به کارهای بزرگی در زمینه کیهانشناسی انجامید.در اینجا قصد بحث درباره انفجار بزرگ را نداریم. بنابراین به موضوع اصلی برمیگردیم . این قانون نتیجه واضح دیگری نیز داشت:"جهان در حال انبساط است." خوب! احتمالا شتاب گسترش کاینات بایست(به دلیل نیروی گرانش) منفی باشد.بنابراین پس از مدتی گسترش کاینات متوقف شده و به علت وجود جاذبه کهکشانها شروع به جذب هم می کنند و در نهایت جهان منقبض می شود.در این حالت بار دیگر جهان به نقطه ای تکینه خواهد رسید.نتیجه چنین است :جهان همانگونه که با انفجاری بزرگ آغاز شده بود، با تخریبی بزرگ به پایان خواهد رسید((BIG CRUNCH .
    اینشتین به محض اینکه خبر قانون هابل را شنید خود را به رصد خانه ای که هابل در آن کار می کرد رساند و ملاقاتی را با او انجام داد.پس از پایان این ملافات اینشتین یکی از مشهورترین جملات خود را به زبان آورد :" ثابت کیهان شناختی بزرگ ترین استباه من بود! " و به این صورت ثابت کیهانشناختی از معادلات اینشتین حذف شد. این حرف تا چه حد درست بود؟ و یا اینکه ثابت کیهان شناسی تا چه حد درست بود؟
    ادوین هابل در قانون خود ثابتی به نام ثابت هابل داشت.اندازه گیری ثابت هابل مستلزم رصدهای دقیق کهکشانی است، از طرفی اندازه گیری ثابت هابل اهمیت فراوانی دارد. چرا که ثابت هابل مشخص کننده ی سرعت انبساط جهان است و همچنین معکوس ثابت هابل برابر با عمر کیهان است.به همین دلیل کیهان شناسان کوشیده اند تا ثابت هابل را با دقت زیادی تعیین کنند.
    تا اینکه در سال 1998 ، انقلابی در برداشت ما از سرنوشت جهان بوجود آمد.در این سال تلسکوپ فضایی هابل بزرگترین خدمت خود به بشر و علم را در طول چندین سال فعالیت خود انجام داد.گروهی از کیهانشناسان با بررسی یکی از معروفترین تصاویر هابل موسوم به تصویر ژرف هابل نتیجه گرفتند که شتاب گسترش کاینات مثبت است! گمان میکنم که اگر اینشتین در سال 98 زنده بود جمله خود را به این صورت اصلاح می کرد: جمله ثابت کیهان شناختی بزرگترین اشتباه من بود، بزرگترین اشتباه من بود! بنابر این کیهان شناسان به معادلات اینشتین برگشتند و بار دیگر ثابت کیهان شناختی را در آن قرار دادند.البته با عددی که موجب گسترش کیهان می شود.(اینشتین عددی را قرار داده بود که به ازای آن، جهان ایستا شده بود.) در صورتیکه این شتاب منفی بود، گسترش جهان پس از مدتی متوقف و به دلیل گرانش بین کهکشان ها منقبض می شد.درست مثل اینکه با یک اتومبیل با شتاب مثبت حرکت می کنید.واضح است که در این حالت نمی توانید اتومبیل را متوقف کنید و سرعت ماشین هر لحظه بیشتر می شود. دلیل شتاب مثبت کاینات چیست؟ به نظر می رسد نیرویی قوی تر از گرانش و در جهت دافعه عمل می کند.(پاد گرانش) . کیهان شناسان بر این نیروی مرموز که هنوز از ماهیت آن اطلاعی نداریم ، نام ارژی تاریک را گزارده اند. اهمیت انرژی تاریک در سرنوشت کاینات بسیار زیاد است.به همین دلیل شناخت ماهیت آن در پیشگویی سرنوشت کاینات اهمیت زیادی دارد.طبق بررسیهایی که انجام شده انرژی تاریک همراه با گسترش کاینات افزایش یافته است و هم اکنون 70درصد محتوای کل عالم را تشکیل می دهد. جمله اخیر به این معنی است که هرچه از عمر جهان می گذرد، این نیروی پاد گرانش بصورت شدید تری عمل می کند.پیش بینی می شود هنگامیکه جهان به دو برابر سن فعلی خود برسد، انرژی تاریک، 95درصد محتوای عالم را تشکیل می دهد!
    به این صورت سرنوشت دردناکی در انتظار جهان است. بد نیست که قدری نیز به این موضوع بپردازیم:
    طبق نظریه Big Crunch جهان به طور متناوب ایجاد و نابود میشود. درصورتیکه جهان میتوانست منقبض شود این نظریه درست بود. چون بعد از مدتی جهان در نقطه تکینه جمع می شود(تخریب بزرگ) و بار دیگر در انفجاری بزرگ پدید می آید.در این صورت،( طبق نظریه تکامل داروین) ممکن است موجودات دیگری روی سیاره ای تکامل یابند و انسانهایی را پدید آورند و این چرخه تا بینهایت ادامه پیدا میکند.
    ولی این نظریه با کشف مثبت بودن شتاب گسترش کاینات کاملا رد شد. کشف سال 1998 و مطرح شدن انرژی تاریک سناریوی جدیدی برای سرنوشت جهان مطرح شد. جهان فقط یک بار بوجود آمده و سرنوشت آن سرما و تاریکی است. این مطلب که جهان فقط یک بار بوجود آمده ، پیامد های فلسفی بسیاری دارد و برای من بزرگترین جذابیت مساله است. چون این موضوع به بحث خدا، شناخت تدریجی آفریدگار از طریق علم و... بر میگردد در اینجا قصد بحث درباره آن را ندارم و احتمالا در آینده مقاله ای در این مورد در سایت قرار خواهم داد.
    به بحث سرنوشت کاینات بر می گردیم : انرژی تاریک، نقش نیروی پاد گرانش را در جهان ایفا می کند.پس وقتی قوی تر میشود موجب دور شدن شدید کهکشانها با سرعت زیاد خواهد شد.این روند تا آنجا ادامه پیدا می کند که سرعت انبساط کاینات ازسرعت نور هم بالاتر خواهد رفت . یعنی نوری که که از یک کهکشان بیرون می آید هیچوقت به ما نخوهد رسید.درست مثل مورچه ای که روی سطح بادکنک در حال حرکت باشد.اگر سرعت باد شدن بادکنک از سرعت مورچه بیشتر باشد، مورچه هیچ حرکت مفیدی در رفتن به جلو انجام نخواهد داد. مثالی دیگر در این مورد که از اعتبار علمی بیشتری برخوردار است، افق رویداد سیاهچاله است .چون سرعت فرار از سطح سیاه جاله از سرعت نور بیشتر است و طبق نسبیت نمیتوان با سرعت بیشتر از سرعت نور سفر کرد.بنابر این هیچ چیز نمی تواند از افق رویداد سیاهچاله فرار کند.
    خوب! وقتی فوتونی از کهکشان ها به فضای میان کهکشانی وارد نشود، با دنیایی کاملا تاریک روبرو خواهیم بود.این نقش مهمی است که انرژی تاریک در سرنوشت جهان ایفا میکند.البته جای نگرانی نیست! قبل از اینکه جهان به چنین مرحله ای برسد زمین نابود شده است!!حدود 5 میلیارد سال دیگر، وقتی خورشید رو به نابودی می رود، به دلیل افزایش حجم خورشید، زمین از بین خواهد رفت.
    یکی از دانشمندان جمله ی جالبی را در مورد سرنوشت گیتی گفته است :" به جای آنکه از سرنوشت گیتی ناراحت باشیم و افسوس بخوریم ،باید به خود ببالیم که تا آنجا قوانین فیزیک را فهمیده ایم که می توانیم آینده جهان تا چند میلیارد سال دیگر را به تصویر بکشیم."
    نویسنده :آرش میرحسینی
    متشکرم

  4. #44
    کـاربـر بـاسـابـقـه saviss's Avatar
    تاريخ عضويت
    Jan 2006
    محل سكونت
    Far far away
    پست ها
    2,247

    پيش فرض

    می بخشیدازپست مجدد...(عرض کردم که باید دوسه روزی برای هضمش وقت گذاشت)
    اما اگرنظریه ی جهان تاریک رودرنظربگیریم وبهش معتقدباشیم...
    دراون صورت با یک تناقض روبرو میشیم...
    خب حد چگالی چی میشه؟
    طبق نظریه ی جهان تاریک.تمام ذرات عالم بایدبه حالت فشرده(ودریک نقطه)جمع بشند....
    یک چیزی شبیه همون اتفاقی که توی سیاه چاله ها میافته....
    امامن فکرمیکنم سرانجام ...باتوجه به جرم زیاد و نیروی گرانش وحشتناکه انباشته شده...مجددا بایک بیگ بنگ دیگه روبروخواهیم شد....چون انرژی زیادی خواهیم داشت...واین اانباشته شدنانرژی توی یک نقطه خواهی نخواهی منجربه چیزی میشه به اسم بیگ بنگ مجدد...
    آیادرست حدس میزنم؟
    Last edited by saviss; 19-01-2008 at 10:23.

  5. #45
    داره خودمونی میشه arash_m's Avatar
    تاريخ عضويت
    Apr 2006
    پست ها
    22

    پيش فرض

    مقاله رو به دقت بخونید. تقریبا کامل است.

  6. #46
    حـــــرفـه ای Mohammad Hosseyn's Avatar
    تاريخ عضويت
    Apr 2005
    محل سكونت
    ...
    پست ها
    5,651

    پيش فرض

    با سلام ...
    می بینم که بحث جوش خورده ... خیلی خوبه ... من که دارم خیلی چیزا یاد می گیرم ...

    خوب من پست به پست میام جلو و نظراتم رو می گم ( گرچه که در کنار اساتید جسارته !)



    چجوری سیاهچاله فضا را خم می کند که نور بر نمی گردد؟
    یعنی مانند خطوط آهنربا که به در قسمت مرکزش به طور عمود واردش می شود ، فضا نیز همانطور خم می شود که نور وارد سیاه چاله شده . پس طبق همان خاصیت خطوط باید از آن طرف خارج شود.

    گراویتون این وسط چکاره است؟ این که فقط فعلا روی کاغذ است.
    فراموش نکنید که سیاهچاله نیز ابتدا روی کاغذ بود و بعد کشف شد.
    خوب من اون طوری که عقل ناقصم به یاد میاره گراویتون رو کوانتم مطرح می کنه و خمیدگی رو نسبیت .
    پس فکر کنم نباید با هم قاطی بشن ...

    طبق نسبیت سیاهچاله خیلی پیچیده می شه ... جسم پر جرمی که خمیدگی اون در فضا آنقدر زیاده که به نظر می رسه این صفحه (فضا-زمان ) را سوراخ می کند و ... . حالا فکر نمی کنم ربطی به این داشته باشه که نور از اونور در بیاد . نور روی سطح جسم باقی می مونه .

    اما گراویتون بحثش فرق می کنه ... این گراویتون ذره ای کوانتومی هست که عامل گرانش هستند و رساننده ی پیامی مبنی بر وجود گرانش هستن ... یعنی الان این گراویتون هایی که از زمین به ما می رسد عامل این جاذبه ای است که ما احساس می کنیم .

    ایضا....هرچندکه هضمش خیلی سخته ودورازذهن.....حتی تصورش هم تن آدم رو میلرزونه...برگشتن همه چیز بحالت ماده ی چگال اولیه...
    خوب دیگه ... فیزیکدانی که تنش نلرزه فیزیکدان نیست ... از اینچیزا تو این دنیا زیاده ...



    سلام

    وقتی اینجا میام هم فوق العاده خوشحال میشم، هم خیلی سردرگم میشم. خوشحال از این جهت که اشتیاقی برای اموختن و مباحث علمی می بینم و سردرگم از بابت سوال های بسیار زیاد دوستان که هر کدام نیاز به جواب مفصلی داره.
    خوب خوشبختانه نویسنده ی خود مقاله اعلام حضور کرده و می تونه جواب گو باشه.
    من هم دانشجوی ارشد فیزیک هستم و خوشحال میشم که به سوالات جواب بدم. ولی برای این که یک سوال کاملا جواب داده بشه بهتره که بهتره یکی یکی جلو بریم. انبوه سوال ها = بی جواب ماندن.
    خوب من برای شروع فقط یک نکته ی کوچک اشاره می کنم:
    saviss عزیز مرجع لخت، مرجع ثابت و ساکن نیست. مرجع لخت به مرجعی گفته می شود که شتاب نداشته باشد. اما می تواند سرعت ثابت داشته باشد. حالا ممکنه این سرعت ثابت برابر صفر باشه که در نتیجه ساکن میشه و یا غیر صفر باشه که متحرک میشه. اما نباید حرکت تند شوند، کند شونده یا دورانی داشته باشه.
    به به ... ببین کی اینجاست ... محمد جان اگه خوشحال می شی پس چرا اینقدر کم سر می زنی ...
    این محمد ما واقعا یکی از اساتید هستن ... همیشه تو تاپیکهای اینجوری حل کننده ی مشکلاتن ...
    محمد جان خوشحال میشیم نظرات شما رو بشنویم .




    سلام
    این که باهم جورنشد .. ..اگرکه طبق نظریات نوین نورهم جرم داره....(نظریه ی ذره ای بودن نور)....خب پس جاذبه هم روش اثرمیگذاره دیگه...(مثلا این روهم بهش میگیم خمیدگی وغیره وغیره...(که من باهاش موافقم....حتی فکرمی کنم نورهم کمی تاقسمتی نیروهم واردکنه به سطحی که بهش میتابه..هرچندکه اون نیرو خیلی کم وقابل محاسبه نباشه..(که فکرمیکنم محاسبه شده جدیدا)...درسته؟)
    saviss جان و زاهدی جان ... من آخر نفهمیدم مشکل شما سر چیه ؟ ...
    اینکه علت جاذبه چیه ؟
    خوب نظریه های مختلف براش دلیل های مختلف آوردن ... نظریه ی های فیلسوف های یونانی و ... یا نظریه ی فیزیک کلاسیک یا نسبیت یا کوانتم ... هر کدوم یه چیزی می گن (شاید یه جاهایی با هم مشترک باشن )

    و این مطلب هم در مورد اثر نور بر جسمی که بهش تابش می شه :

    در اواخر قرن 19هانريش هرتز مشاهده نمود كه هرگاه نور فرابنفش به كلاهك فلزي الكتروسكوپ باردار با بار منفي بتابد الكتروسكوپ خنثي ميشود يعني نور فرودي ميتواند الكترونهاي اضافي را از الكتروسكوپ جدا كند . در سال 1905 ميلادي انيشتين با استفاذه از نظريه كوانتمي نور توانست چگونگي بوقوع پيوستن اين پديده را توضيح دهد.
    منبع : هوپا .


    خب دراین صورت که شتابش منفی میشه...
    کجاش صفر می شه ؟ وقتی می گی سرعت ثابت پس شتابی وجود نداره و وقتی می گی سرعت ثابت برابر است با صفر پس بازم شتابی نیست ... پس کجاش شتاب منفی می شه ؟
    شتاب زمانی منفی هست که جسم در طی زمان کاهش سرعت داشته باشه .



    ضمنا این که گفتید: مرجع متحرک چون بر خلاف نور حرکت می کند، نوری را نمی بیند چندان درست نیست. هر ناظری که بر خلاف جهت انتشار نور حرکت کند، باز هم نمی تواند با سرعت نور حرکت کند.( طبق نسبیت) بنابراین نور به او می رسد.
    آرش جان درسته که حرف ایشون در واقعیت ممکن نیست ، اما خوب ایشون قصد داشتن بحث رو فقط ذهنی مطرح کنن (البته اگه من درست منظورشون رو فهمیده باشم ) .. پس به نظر می رسه که حرفشون می تونه درست باشه ! اینطور نیست ؟


    این که نیرو بر مفهوم سرعت نور غلبه کند، گزاره ی اشتباهی است. از نظر فیزیکی هیچ دلیلی وجود ندارد که فرض بالا را رد کنیم
    شما که تو جمله ی دوم جمله ی اولتون رو نقض کردید !!!
    چطور دلیل فیزیکی ندارید که ردش کنید ، اما می گید که اشتباست ؟
    خوب من نفهمیدم کجای این جمله اشتباهه " در یک سیاهچاله ، نیروی گرانش آنقدر زیاد است که نور هم برای فرار از این نیرو سرعت لازم را ندارد "
    می شه کامل تر توضیح بدید تا متوجه بشم ؟!


    در مورد علت جاذبه:
    اتفاقا همین چند روز پیش با یکی از اساتید دانشگاه در همین مورد صحبت می کردم که جواب جالبی را شنیدم.
    من اعتقاد داشتم که علت جاذبه همان گراویتون ها هستند. ولی همانطور که در بالا اشاره شد، گراویتون ها تنها ذرات مسنجر هستند و نمیتوانند به عنوان دلیلی برای جاذبه مطرح شوند. و اما جواب استاد:
    تمام پدیده هایی که در گیتی رخ می دهند ، حکمت دارند. ولی وظیفه فیزیک شناسایی حکمت ها نیست و فیزیک تنها حقیقتهای جاری در جهان هستی را بررسی می کند. مثلا نمیتوان پرسید که چرا در قانون گرانش نیوتن ، توان شعاع .0.5 است. این حقیقت حکمتی دارد که وظیفه بررسی آن در حیطه فیزیک نیست.......
    اگر باز هم سوالی بود ، در خدمتم.( البته اگر بتوانم جواب دهم!)
    چرا ما نتونیم گراویتون رو علتی بر گرانش بدونیم ؟ حالا یا خود گراویتون و یا اون پیامی که انتقال می ده ...
    خوب وقتی می بینم که گراویتون هست ، گرانش هم هست و وقتی نیست گرانش هم نیست ... خوب پس چطور اون رو علت ندونیم ؟

    شاید من منظور شما و استادتون رو خوب متوجه نشدم و الان دارم این حرف رو می زنم . اما به نظر من فیزیک علمیست که می تونه تمامی سوالات رو جواب بده ... حالا این سوال چه حکمت باشه چه چیز دیگه ای ... یه جورایی انگار این فیزیک حد و مرز نمی شناسه و کسی هم نمی تونه براش این حد رو تعیین کنه . الان فیزیک تو همه چیز دست برده ، فلسفه رو چپ و راست رد می کنه ، تو مسائل مذهبی هم دست می بره و یواش یواش متافیزیک رو هم فیزیکی می کنه و حتی تاثیرش تو توضیح مسائل تو پزشکی و شیمی و ... هم هست .


    طبق نظریه Big Crunch جهان به طور متناوب ایجاد و نابود میشود. درصورتیکه جهان میتوانست منقبض شود این نظریه درست بود. چون بعد از مدتی جهان در نقطه تکینه جمع می شود(تخریب بزرگ) و بار دیگر در انفجاری بزرگ پدید می آید.در این صورت،( طبق نظریه تکامل داروین) ممکن است موجودات دیگری روی سیاره ای تکامل یابند و انسانهایی را پدید آورند و این چرخه تا بینهایت ادامه پیدا میکند.
    ولی این نظریه با کشف مثبت بودن شتاب گسترش کاینات کاملا رد شد


    مقاله ی واقعا جالبی بود آرش جان ... من قبلا خونده بودمش ... اما زیاد چیزی ازش نفهمیدم (گرچه الانشم نفهمیدم ) ... اما یه چند مورد نظر و سوال :

    در مورد متن بالا که نقل و قول کردم ، به نظر من این قضیه ی انرژی تاریک مشکوکه ... من هنوز پیش فرضم روی همون بیگ بنگ و بیگ کرانچ هست . (حالا دلیلش یه چیزیه که خودش بحث ها داره !!) اما من این قسمت مثبت بودن شتاب گسترش رو دقیقا نفهمیدم ؟ یعنی اینکه تا آخر جهان این شتاب مثبته ؟ بخاطر اینکه این انرژی تاریک هی داره بیشتر می شه ؟ !؟! اصلا این انرژی تاریک از کجا میاد که بیشتر می شه ؟ یه توضیح ساده و تکمیلی اگه می شه بهم بدی ؟ (البته اگه زحمتی نیست ! )


    انرژی تاریک، نقش نیروی پاد گرانش را در جهان ایفا می کند.پس وقتی قوی تر میشود موجب دور شدن شدید کهکشانها با سرعت زیاد خواهد شد.این روند تا آنجا ادامه پیدا می کند که سرعت انبساط کاینات ازسرعت نور هم بالاتر خواهد رفت . یعنی نوری که که از یک کهکشان بیرون می آید هیچوقت به ما نخوهد رسید
    یعنی چی ؟! یادم میاد همین چند پست بالا خودتون این موضوع رو رد کرده بودید ؟ یه توضیح دیگه در این مورد می دید لطفا ؟


    طبق نظریه ی جهان تاریک.تمام ذرات عالم بایدبه حالت فشرده(ودریک نقطه)جمع بشند....
    چرا من برعکس شما برداشت کردم ؟!؟؟؟
    اینطوری که آرش جان گفتند ما هیچ وقت برگشتی نداریم و تا آخر می ریم ...


    امامن فکرمیکنم سرانجام ...باتوجه به جرم زیاد و نیروی گرانش وحشتناکه انباشته شده...مجددا بایک بیگ بنگ دیگه روبروخواهیم شد....چون انرژی زیادی خواهیم داشت...واین اانباشته شدنانرژی توی یک نقطه خواهی نخواهی منجربه چیزی میشه به اسم بیگ بنگ مجدد...
    آیادرست حدس میزنم؟
    خوب حرف طرفداران نظریه ی "بیگ بنگ و بیگ کرانچ (دنیایی که با یه انفجار شروع می شه و دوباره با یه بازگشت به همون شکل اولیه بر می گرده ) " همینه تقریبا ... حالا آیا این رفت و برگشت ها ادامه داره و هی اتفاق می افته رو نمی دونم ... به احتمال شما باید همین طور باشه !


    در اخر هم خیلی خوشحالم که دارم کنار دوستان و البته اساتید بحث می کنم و خیلی چیزها هم یاد گرفتم ... اگه یه وقت چیز اشتباهی گفتم ببخشید ، چون همه ی حرفهام اطلاعاتیه که خودم بدست آوردم و قصدم هم اینه که اطلاعاتم رو کامل کنم نه اینکه ادعا داشته بام ...
    موفق باشید .

  7. #47
    حـــــرفـه ای مرتضی nvcd's Avatar
    تاريخ عضويت
    Aug 2006
    محل سكونت
    بابل
    پست ها
    2,274

    پيش فرض

    سلام دوستان....

    منم مثل محمد جان این موضوع ربط داشتن انرژی تاریک به انبساط عالم رو نفهمیدم .....

    دوستان می شه یه توضیحی یا مقاله ای بزارند ...

    راستی یه سوال

    سرعت گراویتون چجوریه؟.... اونم مثل فوتون سرعت نور باید داشته باشه .... درسته ؟

  8. #48
    کـاربـر بـاسـابـقـه saviss's Avatar
    تاريخ عضويت
    Jan 2006
    محل سكونت
    Far far away
    پست ها
    2,247

    پيش فرض

    سلام
    saviss جان و زاهدی جان ... من آخر نفهمیدم مشکل شما سر چیه ؟ ...
    همیشه توی مباحث فیزیک اینجوربحث ها پیش میاد(چون اتفاقا فیزیک برخلاف ظاهرش خیلی هم پیچیده ست وقوانینش متغیر...وصدالبته نسبی)درنتیجه مشکل خاصی نیست
    جریان فقط اختلاف دیدگاه هاست...که اون هم طبیعیه...
    من فعلا دارم دوتامقاله مختلف ازجای دیگه میخونم(هردوهم یکجورائی هم ارز وهمچنین متضاد)...شایدهردوشو اینجا گذاشتم...اما مفصل هستند
    برای همین هست که یک کم جریان قاطی پاتی شده...
    فکرمیکنم بحث اصلی بین طرفداران انبساط ابدی عالم وطرفداران برگشت پذیر بودنش باشه
    مقاله ی واقعا جالبی بود آرش جان ... من قبلا خونده بودمش ... اما زیاد چیزی ازش نفهمیدم (گرچه الانشم نفهمیدم )
    راستش من هم ازروزی که مقاله آرش روخوندم دارم راجع بهش فکرمیکنم...(البته به عنوان یک مبتدی که توی زمان تحصیل فقط یک مقداراطلاعات ومطالعه سطحی داشتم)ولی حالا که مجددا دارم با مفاهیم روز آشنامیشم...فکرکنم که هضمشون سخت باشه...یک کم(البته اینو به حساب تسلیم شدن به نظریه ی انبساط ابدی عالم نذارین ها)
    فقط هرچی میگردم میبینم که استفن هاوکینگ هم ظاهرانظریه ی تکینگی رو تاییدکرده..
    اگرکه کسی خبرتازه تری داره بگه تابعدبه بحث اصلی برسیم

  9. #49
    داره خودمونی میشه arash_m's Avatar
    تاريخ عضويت
    Apr 2006
    پست ها
    22

    پيش فرض

    آرش جان درسته که حرف ایشون در واقعیت ممکن نیست ، اما خوب ایشون قصد داشتن بحث رو فقط ذهنی مطرح کنن (البته اگه من درست منظورشون رو فهمیده باشم ) .. پس به نظر می رسه که حرفشون می تونه درست باشه ! اینطور نیست ؟

    [/RIGHT]
    منظور من هم ازنظر تیوریک و ذهنی بود. این محدودیت تئوری است که بر جهان قرار داده شده است.
    متاسفانه الان وقت پاسخ گویی به تمام پرسش ها را ندارم. حتما در زمان مناسب توضیحات تکمیلی را قرار خواهم داد.
    ضمنا در مورد انرژی تاریک هم توضیح خواهم داد. انرژی تاریک جذاب ترین و به روز ترین مبحث کیهان شناسی است که نگاه ما را نسبت به سرچشمه و سرنوشت جهان به کلی دگرگون کرد.
    Last edited by arash_m; 20-01-2008 at 22:06.

  10. #50
    کـاربـر بـاسـابـقـه saviss's Avatar
    تاريخ عضويت
    Jan 2006
    محل سكونت
    Far far away
    پست ها
    2,247

    پيش فرض

    ضمنا در مورد انرژی تاریک هم توضیح خواهم داد. انرژی تاریک جذاب ترین و به روز ترین مبحث کیهان شناسی است که نگاه ما را نسبت به سرچشمه و سرنوشت جهان به کلی دگرگون کرد.
    ممنون
    و
    ومنتظریم
    اگرکه این نظریه صحیح دربیاد کل دیدگاه هارو به هم میریزه...
    اما با اجازه...
    من هنوزهم از نظریه ی انقباض عالم دفاع می کنم...
    امیدوارم که بی ادبی نکرده باشم...
    میدونیدکه اینجوراختلاف سلیقه ها توی عالم فیزیک طبیعیه...
    توهین نباشه

Thread Information

Users Browsing this Thread

هم اکنون 1 کاربر در حال مشاهده این تاپیک میباشد. (0 کاربر عضو شده و 1 مهمان)

User Tag List

قوانين ايجاد تاپيک در انجمن

  • شما نمی توانید تاپیک ایحاد کنید
  • شما نمی توانید پاسخی ارسال کنید
  • شما نمی توانید فایل پیوست کنید
  • شما نمی توانید پاسخ خود را ویرایش کنید
  •