يادمان باشد به دل کوزه آب، که بدان سنگ شکست... بستي از روي محبّت بزنيم!! تا اگر آب در آن سينه پاکش ريزند...آبرويش نرود...! يادمان باشد فردا حتما، ناز گل را بکشيم.. حق به شب بو بدهيم... و نخنديم ديگر به ترکهاي دل هر گلدان...!! وبه انگشت نخي خواهيم بست، تا فراموش نگردد فردا..! زندگي شيرين است! زندگي بايد کرد... و بدانم که شبي، خواهم رفت..!!!!!!!! و شبي هست که نباشد پس از آن، فردايي.....!!!! (فروغ فرخزاد )
اون دیگه منو دوست نداره ولی من تا آخر عمرم عاشقشم
فرهاد