چرا حق دارم چون رزيدنت اويل جا اقتاده و حالت اسم خاص پيدا كرده
ولي sample به راحتي ترجمه پذيره و هيچ كس هم به اون نمي گه سمپل توي فارسي ميگن "نمونه" (اعم از آزمايشگاهي و غيره)
![]()
چرا حق دارم چون رزيدنت اويل جا اقتاده و حالت اسم خاص پيدا كرده
ولي sample به راحتي ترجمه پذيره و هيچ كس هم به اون نمي گه سمپل توي فارسي ميگن "نمونه" (اعم از آزمايشگاهي و غيره)
![]()
ای بابا چه گیری دادی به sample
اصلا من می خوام بگم sample sample sample sample sample sample sample sample sample sample sample sample sample sample sample sample sample sample sample sample sample sample sample sample sample sample sample sample sample sample sample sample sample sample sample sample sample sample sample sample sample sample sample sample sample sample sample sample sample sample sample sample sample
در ضمن فایلی که ترجمه کردی تکراریه
هرجور راحتي خواستي يه 8-9 صفحه ديگه هم بنويس
من براي يه دست شدن و حرفه اي شدن ترجمه ها گفتم.
كار گروهي به هر حال ملاحظات گروهي هم لازم داره
=================================
Alert Order:
Pictures: Leon
Recently there has been information that a
United States goverment agent is here
investigating the village.
Do not let this American agent get in contact
with the prisoner.
For those of you not yet informed, the prisoner is
being held in an old house beyond the farm. We will
transfer the prisoner to a more secure location in
the valley when we are ready. The prisoner is to
stay there until further notice. Meanwhile, do not
let the American agent near the prisoner.
We do not know how the American goverment
found out about our village. But we are
investigating.
However, I feel that this intrustion at this
particular time is not just a coincidence.
I sense a third party other then the United States
goverment involved here.
My fellow men, stay alert!
-Chief, Bitores Mendez
دستور آماده باش
عكس پس زمينه فايل: ----
اخيرا اطلاعاتي به دست آمده كه نشان مي دهد يك مامور دولت ايالات متحده وارد منطقه شده و در حال جستجوي روستا است.
به اين مامور آمريكايي اجازه ندهيد هيچ گونه ارتباطي با زنداني برقرار كند.
براي آن دسته از شما كه هنوز در جريان نيستيد، زنداني در يك خانه قديمي دورتر از مزرعه نگهداري مي شود. البته در اولين فرصت و هنگامي كه آماده شديم وي را به مكان امن تري منتقل مي كنيم ولي تا آن زمان بايد در همين محل بماند پس در طي اين مدت به هيچ وجه به مامور آمريكايي امكان نزديك شدن و برقراري ارتباط با زنداني را ندهيد !
ما هنوز نمي دانيم دولت ايالات متحده چگونه روستاي ما را پيدا كرده است ولي در حال بررسي هستيم.
گرچه من حس مي كنم چنين رويدادي در اين زمان به خصوص تصادفي نيست.
به نظر من ميرسد كه عامل سومي غير از دولت ايالات متحده در اين جريان وجود دارد.
افراد من؛ همگي هوشيار باشيد !
فرمانده بيتورز مندز
Last edited by yellow storm; 14-08-2007 at 00:31.
Chief's Note:
As instructed by Lord Saddler, I have the agent in
confinement, alive. Why keep him alive? I do not
fully understand what the Lord's intentions are.
I would, however, think he'd keep them sepreate;
not confine them together as has been ordered.
I don't expect Luis would trust a stranger but if
by chance they did cooperate, the situation could
get a bit more complicated.
If for some reason, an unknown third party is
involved, I don't think they'd let a chance like
this slip by.
But maybe it's all Lord Saddler's ploy - leaving
us vulnerable so that this third party will surface,
if they even exist that is...
It's an unlikely possibility, but if a prowler is
already amoungst us, then our plans could be ruined.
I guess the Lord thinks it's worth the risk if
we're able to stop whatever conspiracy is at work.
At any rate, it's the Lord's call.
We will trust his judgment as always
يادداشت فرمانده:
بر طبق راهكار لرد سادلر، من مامور آمريكايي رو زنده دستگير كردم و در اختيار دارم. ولي چرا بايد اونو زنده بذارم؟ من دقيقا هدف و منظور لرد رو متوجه نميشم.
هرچند به نظرم لرد مايل هست كه مامور آمريكايي از اون (سرا) جدا نگه داشته بشه و اون دو تا با هم در يك محل زنداني نباشن.
ولي فكر نمي كنم لوييس (سرا) به اين غريبه اعتماد كنه. اما اگه هم به طور اتفاقي اين دو قصد همكاري با هم رو داشته باشن موقعيت يه مقدار پيچيده تر ميشه.
و اگه به هر دليلي عامل ناشناس سومي توي اين جريان درگير باشه فكر نمي كنم موقعيتي مثل اين رو با آسوني از دست بده.
البته شايد اينها همه برنامه لرد سادلر باشه كه ما رو در ظاهر آسيب پذير جلوه بده تا اون عامل ناشناس خودش رو نشون بده. البته اگه چنين عاملي واقعا وجود داشته باشه ...
اين احتمال خيلي بعيده ولي اگر واقعا فرد ديگه اي هم كنجكاو و درگير اين ماجرا باشه، نقشه هاي ما رو خراب و ناقص مي كنه ...
به نظرم لرد فكر مي كنه ارزشش رو داره كه ما از هر امكاني براي خنثي كردن توطئه ها عليه نقشه خودمون استفاده كنيم.
با هر حساب، دستور دستور لرد هست و ما به تصميمات و قضاوت اون مثل هميشه اعتماد مي كنيم.
------------------------------------------
------------------------------------------
محاوره اي ترجمه كردم كه راحتتر باشه خوندنش.
دو تا فايل اول بيشتر زبون رسمي مي طلبيد.
البته دو تاي قبلي انگار تكراري هست كه شرمنده نديدم.
بايد پست اول ليست فايلهايي كه ترجمه شده رو قرار بدين تا تكراري نشه.
Last edited by yellow storm; 14-08-2007 at 02:37.
مثل اینکه ما زودتر گفتیم میخواییم Chief's Note رو ترجمه کنیم!!![]()
صفحات قبل رو نگاه کنی بد نیست!![]()
اين ترجمه ي همون فايليه كه ---- بعد از بيهوش شدن توي اون كلبه پيدا ميكنه
نامه ي ناشناس
در پشت آبشار وسيله ي مهمي پنهان شده اگر تو بتوني داخل آبشار بشي ميتوني اشلي رو از داخل كليسا بيرون بياري . ولي من بهت هشدار ميدم كه مسيري كه به كليسا ختم ميشه مثل قدم زدن در پارك نيست .
انها وسيله اي دارن كه به اون E1 Gigante ميگن و اون رو مقدس ميدونن و تو بايد آن رو منظم كني .
و درباره ي اتفاقي كه روي بدنت مي افته ... من خيلي دوست دارم كه بهت كمك كنم اما باعث تاسفه كه اين كار از قدرت من خارجه.
برای خودم متاسفم که میخواستم تو این تاپیک پست بدم.
اینجا هیشکی به حرف دیگری گوش نمیده.
متاسفانه حق با شماست ! به نظر من مدیران رو در جریان بزارید بهتره !برای خودم متاسفم که میخواستم تو این تاپیک پست بدم.
اینجا هیشکی به حرف دیگری گوش نمیده.
سلام
تاپيك جالبي شده منم مي خوام توي ترجمه ها همكاري كنم با شما.
براي شروع ترجمه ي اين متن رو ميذارم:
Closure of the Church:
Picture: The Lake
Regarding the two fugitives, the apprehension of Luis is our top priority; the American agent a distant second.
What Luis stole from us is far more important than the girl.
Unless we get it back, the girl will beocome useless to us. We must get it back to execute our plan to the end.
If it gets in the wrong hands, the world would become a totally different place than what Lord Saddler has envisioned.
At all costs, we mustn't let that happen.
Nevertheless, we're not letting go of the girl. To ensure that the agent does not get to her, I have locked the church door where the girl is being held.
Anyone who needs access to the church must first get approval by Lord Saddler.
There is a key beyond the lake but it should be safe now that the "Del Lago" has been awakened
by our Lord. No one will get across the lake alive.
Plus, our same blood courses through the agent's veins. It'll be a matter of time before he
joins us. Once he does, there will be nobody else left that will come looking for the girl .
End
تدابير امنيتي براي كليسا
عكس پشت نامه: درياچه
از دو نفري كه اخيرا فرار كردن، دستگيري لوييس مهمترين اولويت ماست و دستگيري مامور آمريكايي فعلا خيلي در اولويت نيست.
همينطور چيزي كه لوييس از ما دزديده اهميتش چندين برابر بيشتر از دختره هست.
چون اگر اونو پس نگيريم دختره هم ديگه به دردمون نميخوره پس بايد هر چه زودتر پيداش كنيم تا بتونيم نقشمونو تا به آخر درست پيش ببريم.
اگر اون شي به دست آدماي نادرستي بيفته دنيا هم متفاوت از اون چيزي ميشه كه لرد سادلر توي نقشه هاي خودش تصور كرده بود و مي خواست اجرا كنه.
پس به هيچ قيمتي نبايد بذاريم چنين اتفاقي بيفته.
ولي با تمام اين حرفها، ما دختره رو هم آزاد نخواهيم كرد و براي اين كه مطمئن بشيم مامور آمريكايي اونو پيدا نمي كنه درب كليسايي كه توش زنداني هست رو قفل كرديم. و هر كس كه بخواد به كليسا دسترسي پيدا كنه بايد اول موافقت لرد سادلر رو داشته باشه.
البته يه كليد ديگه هم اون طرف درياچه هست ولي محل اون الان ديگه بايد امن باشه چون اون "دل لاگو" ي عظيم الجثه الان توسط لرد عزيز ما بيدار شده و به همين خاطر هيچ كس نمي تونه زنده از اون درياچه عبور كنه و كليد رو به دست بياره.
به علاوه، خوني همسان با خون ما الان داره توي رگهاي اون مامور آمريكايي مي چرخه و فقط كمي زمان لازمه تا اونم عضوي از ما بشه. و وقتي كه اين اتفاق بيفته ديگه كسي باقي نميمونه كه بخواد دنبال دختره بياد.
پايان.
--------------------------
--------------------------
اينم متن فايلي كه Maggy عزيز ترجمه كرده، گفتم شايد بخواين داشته باشين:
Anonymous letter:
There's an important item hidden in the falls.
If you are able to get it, you might be able to
get Ashley out of the church.
But I'll warn you, the route to the church isn't a
walk in the park by any means. They've deployed
what's called an "El Gigante", so God bless.
About what's been going on in your body...
If i could help you, I would.
But unfortunately it's beyond my power.
Last edited by Alisma; 15-08-2007 at 17:10.
Sera and the 3rd party:
The whereabouts of Sera are still unknown.
Most likely he's using an old secret passage taught to him by his grandfather who used to hunt in this region long ago.
I'm pretty certain that he's hiding our property somewhere in the forest.
If his grandfather was still alive, I would have used him to find Sera...
But how did he find out about the egg injected into his body?
-And the fact that he was able to remove it before it hatched is concerning.
Another factor that concerns me is that Sera escaped with our property just before the American agent arrived. I don't believe that was just a coincidence.
There has to be another player involved in this.
In order to settle this whole situation, we have to capture Sera and wait for the effects of the drug to wear off before we inject him with another egg.
Once this is done, whoever is behind all of this will surface. Nobody shall interfere with our plans. Those who do shall suffer severe consequences.
(لوييس) سرا و مهاجم سوم
اين كه سرا الان در كدوم محدوده و كجا مي تونه هنوز مشخص نشده.
به احتمال زياد اون داره از گذرگاه سري كه توسط پدربزرگش به اون ياد داده شده استفاده مي كنه، چون پدربزرگ سرا خيلي وقت پيش ها توي اين منطقه به شكار مي رفت.
من كاملا مطمئنم كه اون شي اي رو كه متعلق به ماست رو يه جايي توي جنگل پنهان كرده.
اگر پدربزرگش هنوز هم زنده بود از اون استفاده مي كردم تا بتونم سرا رو پيدا كنم ...
فقط نمي دونم اون از كجا فهميد كه يه سلول تخم (انگل) به بدنش تزريق شده؟
- و اين واقعيت كه اون مي تونه تخم رو قبل از باز شدن توي بدنش، خارج كنه نگران كننده هست.
مساله ي ديگه اي كه منو نگران مي كنه اينه كه سرا دقيقا قبل از رسيدن مامور آمريكايي با شي مورد نظر فرار كرده كه اين به نظرم نمي تونه فقط يه تصادف باشه.
حتما فرد ديگه اي هم توي اين جريان هست كه ما نمي دونيم.
براي اين كه بتونيم موقعيت رو تحت كنترل بگيريم بايد سرا رو پيدا كنيم و اونو نگهداريم تا اثرات دارو آشكار بشه و ما مجبور نشيم تخم انگل ديگه اي به اون تزريق كنيم.
و وقتي كه اين كار انجام شد، فردي كه پشت اين ماجراست خودشو نشون مي ده بالاخره.
هيچ كس نمي تونه توي اجراي نقشه هاي ما اخلال ايجاد كنه و اونايي كه سعي به چنين كاري داشته باشن عواقب بدي در انتظارشون خواهد بود.
هم اکنون 1 کاربر در حال مشاهده این تاپیک میباشد. (0 کاربر عضو شده و 1 مهمان)