تبلیغات :
ماهان سرور
آکوستیک ، فوم شانه تخم مرغی ، پنل صداگیر ، یونولیت
دستگاه جوجه کشی حرفه ای
فروش آنلاین لباس کودک
خرید فالوور ایرانی
خرید فالوور اینستاگرام
خرید ممبر تلگرام

[ + افزودن آگهی متنی جدید ]




صفحه 5 از 6 اولاول 123456 آخرآخر
نمايش نتايج 41 به 50 از 55

نام تاپيک: پابلونرودا

  1. #41
    حـــــرفـه ای
    تاريخ عضويت
    Jul 2008
    پست ها
    2,073

    پيش فرض

    مجالی نیست تا برایت جشنی به پا کنم
    که گیسوانت را یک به یک
    شعری باید و ستایشی.
    دیگران
    محبوب را مایملک خویش می پندارند
    اما من
    تنها می خواهم تماشایت کنم.
    قلب من
    گیسوانت را، یک به یک می شناسد.
    فراموشم مکن!
    و به خاطر آور که عاشقت هستم.
    مگذار در این دنیای تاریک بی تو گم شوم
    این سوگواران سرگردان یافته
    راه را نشانم خواهند داد
    به شرط آن که، دریغشان نکنی

  2. این کاربر از Ghorbat22 بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده است


  3. #42
    حـــــرفـه ای
    تاريخ عضويت
    Jul 2008
    پست ها
    2,073

    1 پابلونرودا و رئيس جمهور امريكا

    «پابلونرودا» شاعر انقلابى شيليايى و همرزم «سالوادر آلنده‏» از جمله شاعرانى است كه در مجموعه اشعار خود تصويرى از رئيس‏جمهور وقت امريكا و شيوه‏هاى سرنگونى يك انقلاب مردمى توسط عوامل سازمان سيا ارائه مى‏دهد. امروز نيز جهانيان شاهد همان شيوه‏ها و شعارها از سوى رئيس‏جمهورى و دولت امريكا با ساير ملت‏ها و دولت‏ها است.
    استكبار، تغذيه و پشتيبانى روزنامه‏هاى وابسته، دخالت در امور داخلى ساير كشورها به بهانه صلح، سازمان‏دهى اعتصاب‏ها، سازمان اپوزيسيون‏هاى اقشار مرفه... از ويژگى‏هاى امريكا و دولت اين كشور در نابودى انقلاب‏هاست كه پابلونرودا در آخرين مجموعه اشعار خود به نام «انگيزه نيكسون كشى و جشن انقلاب شيلى‏» به تصوير كشيده است.
    اين مجموعه، كه در سال 1973 و درست هشت ماه پيش از كودتاى امريكايى ژنرال پينوشه و كشته شدن آلنده به رشته تحرير درآمده است، هفت‏سال بعد در سال 1980 به چاپ رسيد.
    نرودا، كه تنها 12 روز پس از كودتا، زنده ماند و در 23، 1973 چشم از جهان فرو بست، دغدغه‏هاى شعراى انقلابى امروز را در برخورد با امريكا به منصه ظهور مى‏رساند.
    نرودا در مقدمه اين كتاب مى‏نويسد: «در اين كتاب، احضار، محاكمه و احتمالا نابودى مردى با سلاح سنگين شعر انجام مى‏گيرد; كارى كه براى نخستين بار به عمل آمد.»
    نرودا در اين مقدمه با نفى حربه هميشگى آمريكا در وارد كردن تهمت تروريست و حمايت (1) از تروريست توسط انقلابيون و دولت‏هاى انقلابى، دوگانگى برخورد امريكا با مقوله تروريست را در حمايت امريكا از قاتلان ژنرال اشنايدر به تصوير مى‏كشد و مى‏نويسد: «من مخالف سرسخت تروريسم هستم، نه تنها به علت آن‏كه تقريبا هميشه وسيله اجراى ظلم و جبن غير مسؤولانه‏اى بوده است، بلكه بدين علت كه نتيجه آن همچون خنجرهاى بران تندگذر، مردمى را كه در وضعيت اصلى دست نداشته‏اند زخم مى‏زند.
    با اين وجود، شرايط ميهن من، اعمال وحشتناكى كه آرامش سياسى ما را تيره گردانده، روح مرا مى‏آزرد. قاتلان ژنرال اشنايدر در شرايطى تحت نظر در خانه شخصى و يا استراحت در هتل‏هاى باشكوه خارجى به سر مى‏برند. محكوميت‏برخى خيانت‏پيشگان به كمتر از آنچه در كشورم به عنوان جريمه دزديدن يك مرغ مى‏شود، كاهش داده شده است.» (2)
    نرودا در پايان مقدمه خود مى‏نويسد: «از هيچ كس پوزش نمى‏طلبم. سرودهاى من در برابر دشمنان مردمم، به مانند سنگ‏هاى آرائوكانى‏ها سخت و تا زنده است. اين عمليات ممكن است عمليات كوتاه مدتى باشد، اما من آن را به انجام مى‏رسانم و به كهن‏ترين سلاح، شعر، توسل مى‏جويم. سرود و دفترچه توسط كلاسيك‏ها و رمانتيك‏ها به يك منظور به كار برده شده و هدف آن نابودى دشمن بوده است. حالا به جاى خود! مى‏خواهم شليك كنم!» (3)
    نرودا در اولين شعر اين مجموعه، به نام «با استمداد از والت ويتمن (4) مى‏آغازيم‏» سعادت كره زمين و ساكنان آن را در گرو مردن رئيس‏جمهور وقت امريكا مى‏داند و مى‏نويسد:
    هيچ كس بر زمين روى سعادت نخواهد ديد
    هيچ كس بر اين سياره كارى در خور نمى‏تواند كرد
    تا هنگامى كه آن دماغ همچنان در واشنگتن نفس مى‏كشد. (5)
    وى در اين شعر امريكا را به رغم پيشرفت تكنولوژى، آموزگار مشق آدمكشى و كاخ سفيد را مدرسه تروريست‏ها مى‏خواند و مى‏گويد:
    بى‏هيچ تاسفى به اجرا درمى‏آورم
    حكم تيرباران جنايتكارى در محاصره
    كه به رغم سفرهايش به ماه
    بر روى زمين، چندان آدم كشته است
    كه كاغذ از هم مى‏درد و قلم در هم مى‏شكند
    تا نام تبهكارى را رقم زند
    كه از كاخ سفيد، مشق آدمكشى مى‏كند. (6)
    نرودا در شعر «با مضامين ديگر بدرود مى‏گويم‏»، نيكسون را در دادگاه اشعارش محكوم به مرگ مى‏كند و با ناميدن او به «سوسك‏» تاخير در به اجرا درآوردن اعدام وى را موجب رنج‏بيش‏تر مردم شيلى و ويتنام مى‏خواند و مى‏گويد:
    اكنون رسميت دادگاه را اعلام مى‏كنم.
    پرسش در دستور اين است: بودن يا نبودن
    اگر جنايتكار را زنده بگذاريم
    مردم همچنان رنج‏خواهند ديد
    و اين جنايتكار كه رئيس‏جمهور هم هست
    همچنان مس شيلى را از گمرگ خانه‏هايش خواهد ربود
    و در ويتنام، شكم بيگناهان را خواهد دريد
    يك هفته هم صبر نبايد كرد
    و نه حتى يك روز ديگر
    چرا كه براى ستم‏هاى غيرانسانى اين سوسك است. (7)
    نرودا در شعر «سرود كيفر» از نيكسون به «شغالى پرت و بى‏خيال‏» ياد كرده و مى‏نويسد:
    مردمى كه نيكسون نادان
    بى‏آن‏كه حتى نامشان را بداند
    فرمان قتلشان را صادر كرد
    آن شغال پرت و بى‏خيال
    وى در شعرى «چهره يك مرد» را به «موشى‏» تشبيه مى‏كند كه درصدد جويدن شيلى است و مردم شيلى را كسانى مى‏خواند كه بر آنند به او «درس شرف‏» بدهند.
    اين موش مى‏خواهد شيلى را بجود
    و نمى‏داند كه شيليايى‏هاى كوچك
    مى‏خواهند به او درس شرف دهند (8)
    نرودا در شعر «يك درس‏» رسوا كردن جنايتكارانى چون رئيس‏جمهور امريكا را وظيفه شاعران مى‏داند و مى‏نويسد:
    بازگشت‏به نيكسون مرا شاد مى‏كند:
    چرا كه داورى جنايات بى‏امانى
    كه به فرمان يك جانى بدنام رخ مى‏دهد
    وظيفه شاعرى سرگردان است. (9)
    او در شعر «با يك شعر روشن‏» شعرهاى خود را به گلوله‏هايى تشبيه مى‏كند كه پيكر رئيس‏جمهور امريكا را نشانه رفته و او را از پاى درخواهند آورد...
    داريم نيكسون ديوانه سوراخ سوراخ مى‏كنيم
    با يك شعر روشن و قلبى راست‏بر هدف نشسته
    چنين است كه من مى‏گويم نيكسون بايد از پا در اوفتد
    با رگبارى از گلوله‏هاى خشن و دادخواه:
    خشابم را پر از شعرهاى ثلاثى كرده‏ام. (10)
    نرودا در شعر «صلح، اما نه صلح او»، «صلح‏» خواهى امريكا را توام با آباد كردن گورستان‏ها و حربه‏اى تبليغاتى براى كشتار انسان‏هاى بى‏گناه مى‏خواند و صلح‏خواهى واقعى را از آن ملت‏هايى چون ويتنام مى‏شمارد.
    صلح براى ويتنام! ببين چه كرده‏اى
    در آرامش گورستانى
    پر از مردگانى كه سوزاندى!
    با خطى از آتش كه تا ابد مى‏سوزد
    آنان كه به خاكشان سپردى، سراغت را مى‏گيرند
    نيكسون، دستان تواناى انقلاب
    تو را خواهد يافت، در هر كجاى زمين كه باشى
    و تن پليدت را درهم خواهد كوفت:
    و ويتنام است كه تو را به شكست مى‏كشاند.
    نيكسون، من صلح پيروزمندانه‏ات را باور ندارم!
    تجاوز تو دفع شد و به شكست انجاميد.
    اين صلح تو نبود، نيكسون خون‏آلود!
    نيكسون، رئيس‏جمهور خون‏آشام
    اين مدال پشيمانى از آن توست
    اين صلح ملت‏هاى معصومى است
    كه تو به آتش و رنج‏شان درافكندى
    اين صلح ويتنام است
    كه سفيران و اسناد تو واژگونه‏اش كرده‏اند
    صلح كشورى ست‏خون داده
    كه جهان را از برگ غارى پوشانده
    كه از خون ريخته‏اش رسته است. (11)
    وى در شعرى به نام «روزنامه طوطى‏ها» به نقش مخرب روزنامه «ال مركوريو» كه سياستى جز بر زبان راندن سخنان بيگانگان و ايجاد تفرقه نداشت، مى‏پردازد.
    و سركرده نيويوركى
    مدير پپسى كولا
    از همان‏جا براى نوچه‏هاى قديمى‏اش دستور مى‏فرستد
    روزنامه «ال مركوريو» هر روز اظهار لحيه مى‏كند
    و نيكسون سرمقاله‏هايش را تقرير مى‏كند.
    اين هم شد روزنامه شيليايى، مرده شور!
    آه چه آيه‏هاى ياسى، چه هرزه درآيى‏هايى
    كه اين طوطيان استاد ازل رقم مى‏زنند! (12)
    نرودا در شعر «پيروزى‏» اشاره به خائنانى مى‏كند كه با گرفتن پول از سرمايه‏داران و شركت‏هاى مس وابسته به امريكا، زمينه اعتصاب كارگران را فراهم مى‏ساختند.
    و معدن‏داران را به اعتصاب فرا خواندند
    و پول از نيكسون گرفتند:
    سى سكه نقره براى خائنان (13)
    نرودا در شعر «اينجا مى‏مانم‏» به سرمايه‏داران، خودباختگان فرهنگى امريكا و كسانى اشاره مى‏كند كه با شعار نبودن آزادى در شيلى، مجامع بين‏المللى و حقوق بشر را به دخالت در شيلى فرا مى‏خوانند مى‏نويسد:
    براى ما همه جايى هست در ديار من
    بگذار آنان كه خود را زندانى مى‏پندارند
    گورشان را گم كنند با ترانه‏هاشان
    دولتمندان هميشه بيگانه بوده‏اند
    بگذار عمه‏هاشان را بردارند و بروند ميامى!
    من اينجا مى‏مانم تا با كارگران هم‏آوا شوم
    در اين تاريخ و جغرافياى نو (14)
    نرودا عامل اصلى سقوط انقلاب شيلى را، آن دسته از مردمى مى‏داند كه دعوت به تسليم شدن در برابر امريكا مى‏كنند وى در شعر «خواندن، ركودو در كنار دريا» مى‏گويد:
    شيلى را همان مردمانى مى‏كوبند
    كه ما را به سوى تسليم مى‏رانند
    و برما چنگ و دندان مى‏يازند. (15)
    «نرودا» حامى اصلى معترضان را نيكسون و برپادارندگان «حزب ملى‏» را سرمايه‏داران و رانت‏خوارانى مى‏داند كه در صدد به حاشيه راندن و نابودى عامه مردم برآمده‏اند. وى در شعر «آى. تى. تى‏» مى‏گويد:
    و اعتصاب كارفرمايان را راه انداختند
    در حالى كه حامى اصلى‏شان نيكسون بود
    اين شكم‏سيران مى‏خواهند
    هر كس كه توى «حزب ملى‏» نيست
    از گرسنگى بميرد. (16)
    پابلو نرودا در شعرى به نام «هشدار ابدى‏»، ملت‏خود را به وحدت و ائتلاف دعوت مى‏كند و درباره «قشر مرفه و صاحبان سرمايه‏» كه سياست را با پول و قدرت را با شايعه‏پراكنى و غوغاسالارى مطبوعاتى گره زده بودند، مى‏گويد:
    ملت! در اين تند باد توفانى
    تو بايد مشتت را گره كنى و بدى را واپس برانى
    هر شب، كفتاران زوزه مى‏كشند
    و انقلاب شيلى را مى‏آلايند
    هر روز دشمن مى‏كوشد
    تا آتش انقلابى را خاموش كند
    و نيروهاى متحد پيروزى انقلابى را
    تجزيه كند
    و اين دشمنان تلخ‏كام نگونسار
    برآنند كه تاج افتخار پيروزى‏هاى ما را به خاك بسپارند. (17)
    بذر تفرقه و تنش روزنامه‏هاى وابسته، صاحبان سرمايه، مناديان شعار آزادى و سازمان‏دهندگان اعتصاب‏ها كه با پشتوانه مالى سازمان سيا به بار نشسته بود، موجب شد كه هنگام حمله كودتاچيان به مقر آلنده، آلنده تنها به استقبال مرگ رود و 12 روز بعد نيز سراينده مجموعه شعر، «انگيزه نيكسون كشى و جشن انقلاب شيلى‏» بدرود حيات كند تا نيكسون مدافع صلح! و آزادى! در آسايش با بمب‏هاى ناپالم درصدد برقرارى دمكراسى در جهان برآيد.
    و امروز جاى آلنده‏ها، در عصر توحش خالى است كه چگونه نيكسون‏ها با كمك صاحبان سرمايه، و انحصار رسانه‏هاى جهانى، و با شعار دمكراسى روشنفكران ساده‏لوح ساير كشورها را فريب داده و كشورهاى آزاد و مستقل را با هزاران برچسب از صحنه بين‏المللى خارج مى‏كند.
    پى‏نوشت‏ها:

  4. #43
    حـــــرفـه ای
    تاريخ عضويت
    Jul 2008
    پست ها
    2,073

    پيش فرض اشعار منتشر نشده‌ای از پابلو نرودا ، شاعر برنده نوبل ادبیات شیلیایی اخیرا از سوی یك مجموعه‌دار پیدا شده است.



    اشعار منتشر نشده‌ای از پابلو نرودا ، شاعر برنده نوبل ادبیات شیلیایی اخیرا از سوی یك مجموعه‌دار پیدا شده است. این اشعار كه به آلیسیا اوروتیا تقدیم شده سال ۱۹۶۹ نوشته شده‌اند. «روزنامه مركوریو» صاحب مجموعه عظیمی از آثار این شاعر شیلیایی است.وكیل این روزنامه خبر كشف اشعار منتشر نشده نرودا را تایید كرد.وی گفت: همه اشعار را خود پابلو نرودا امضا كرده و با بررسی دقیق دستخط او با دیگر نسخ شاعر، صحت واقعی بودن اشعار به تایید رسیده است.
    به گزارش فارس ، این اشعار منتشر نشده به گزارش روزنامه شیلیایی ال مركوریو از سوی یك مجموعه‌دار پیدا شده‌اند.
    این اشعار در ادامه شعرهایی است كه پابلو نرودا درباره عشق به آلیسیا سروده است.

  5. #44
    آخر فروم باز
    تاريخ عضويت
    Aug 2008
    پست ها
    2,279

    پيش فرض پابلو نرودا /\/\/\/\/\/\/\/ Pablo Neruda

    پابلو نرودا


    پابلو نرودا (۱۲ ژوئیه ۱۹۰۴- ۲۳ سپتامبر ۱۹۷۳) نام مستعار نویسندگی ريكاردو نفتالی ريس باسوآلت دیپلمات، سناتور و شاعر شیلیایی و برنده جایزه ادبیات نوبل بود. وی نام مستعار خود را از یان نرودا شاعر اهل چک انتخاب کرده بود.
    نام:

    نام اصلی او «نفتالی ریکاردو ریه‌س باسوآلتو» بود و نام «پابلو نرودا» را از روی نام نویسنده چک یان نرودا به عنوان نام مستعار خود انتخاب کرده بود. بعدها «پابلو نرودا» نام رسمی او شد.


    زندگی نامه


    او در شهر پارال در ۴۰۰ کیلومتری جنوب سانتیاگو بدنیا آمد. پدرش کارمند راه آهن و مادرش معلم بود. هنگامی که دو ماهه بود مادرش درگذشت و او همراه پدرش در شهر تموکو ساکن شدند.


    نرودا از کودکی به نوشتن مشتاق بود و بر خلاف میل پدرش با تشویق اطرافیان روبرو می‌شد. یکی از مشوقان او گابریلا میسترال بود که خود بعدها برنده جایزه نوبل ادبیات شد. نخستین مقاله نرودا وقتی که شانزده سال داشت در یک روزنامه محلی چاپ شد.


    با رفتن به دانشگاه شیلی در سانتیاگو و انتشار مجموعه‌های شعرش شهرت او بیشتر شد و با شاعران و نویسندگان دیگر آشنا شد. مدتی به عنوان کارمند دولت شیلی به برمه و اندونزی رفت و به مشاغل دیگر نیز پرداخت. بعد مامور به کنسولگری شیلی در بارسلون و بعد کنسول شیلی در مادرید شد. در همین دوره جنگ داخلی اسپانیا در گرفت. نرودا در جریان این جنگ بسیار به سیاست پرداخت و هوادار کمونیسم شد. در همین دوره با فدریکو گارسیا لورکا دوست شد.


    پس از آن نرودا کنسول شیلی در پاریس شد و به انتقال پناهندگان جنگ اسپانیا به فرانسه کمک کرد. بعد از پاریس به مکزیکو رفت. در آنجا با پناه دادن به نقاش مکزیکی داوید آلفارو سیکه‌ایروس که مظنون به شرکت در قتل تروتسکی بود، در معرض انتقاد قرار گرفت.


    در ۱۹۴۳ به شیلی بازگشت و پس از آن سفری به پرو کرد و بازدید از خرابه‌های ماچوپیچو بر او اثر کرد و شعری در این باره سرود.


    در ۱۹۴۵ به عنوان سناتوری کمونیست در سنای شیلی مشغول شد و چهار ماه بعد رسما عضو حزب کمونیست شیلی شد. در ۱۹۴۶ پس از شروع سرکوبی مبارزات کارگری و حزب کمونیست او سخنرانی تندی بر ضد حکومت کرد و پس از آن مدتی مخفی زندگی کرد. در سال ۱۹۴۹ با اسب از مرز به آرژانتین گریخت.


    یکی از دوستان او در بوئنوس‌آیرس شاعر و نویسنده گواتمالایی میگل آنخل استوریاس، برنده بعدی جایزه نوبل ادبیات بود. نرودا که شباهتی به آستوریاس داشت با گذرنامه او به پاریس سفر کرد. پس از آن به بسیاری کشورها سفر کرد و مدتی نیز در مکزیک بسر برد. در همین دوره شعر بلند آواز مردمان را سرود.


    در دهه ۱۹۵۰ به شیلی بازگشت. در دهه ۱۹۶۰ به انتقاد شدید از سیاست‌های آمریکا و جنگ ویتنام پرداخت. در ۱۹۶۶ در کنفرانس انجمن بین‌المللی قلم در نیویورک شرکت کرد. دولت آمریکا به دلیل کمونیست بودن از دادن روادید به او خودداری می‌کرد ولی با کوشش نویسندگان آمریکایی، بویژه آرتور میلر، در آخر به او ویزا دادند.


    در ۱۹۷۰ نام او به عنوان نامزد ریاست جمهوری مطرح بود اما او از سالوادور آلنده حمایت کرد.


    در ۱۹۷۱ برنده جایزه نوبل ادبیات شد.


    مرگ او در اثر سرطان پروستات چند روز پس از کودتای ژنرال پینوشه و کشته شدن آلنده رخ داد.


    آثار

    من هستم

    خاطرات من
    ما بسیاریم
    اشعار تکمیلی
    اقامت بر روی زمین
    سرودهای همگانی
    بیست سرود عاشقانه و یک غم آوا
    آوای جهانی
    تاریک و روشنا
    یادبودهای جزیره سیاه

  6. 2 کاربر از M O B I N بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده اند


  7. #45
    Banned
    تاريخ عضويت
    Apr 2008
    پست ها
    2,167

    پيش فرض

    شعرها تکراری اند که...

    لطفا پست های تکراری رو پاک کنید.

  8. #46
    حـــــرفـه ای Mohammad's Avatar
    تاريخ عضويت
    Sep 2004
    پست ها
    9,311

    پيش فرض

    شعرها تکراری اند که...

    لطفا پست های تکراری رو پاک کنید.
    دوست گرامی !
    این بار سومی هست که شما این پست رو تکرار می کنید !! مشکلی دارید ؟!
    بار اول تویه دلیل عرض کردم :

    دليل: با ذکر شماره پست اصلی از گزارش تخلف استفاده شود
    اگه پستی تکراری هست با ذکر شماره پست اصلی از گزارش تخلف استفاده کنید !

  9. 2 کاربر از Mohammad بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده اند


  10. #47
    آخر فروم باز pandemonium's Avatar
    تاريخ عضويت
    Feb 2006
    محل سكونت
    BWV 244
    پست ها
    1,779

    پيش فرض

    و من به آرامی دارم می میرم...


    شاید هم مدت هاست مرده ام و به آرامی دارم می پوسم...

  11. این کاربر از pandemonium بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده است


  12. #48
    حـــــرفـه ای Mohammad's Avatar
    تاريخ عضويت
    Sep 2004
    پست ها
    9,311

    پيش فرض

    و من به آرامی دارم می میرم...


    شاید هم مدت هاست مرده ام و به آرامی دارم می پوسم...
    لطفا منبع ( یا کتاب ) این شعر رو بفرمایید .

  13. این کاربر از Mohammad بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده است


  14. #49
    Banned
    تاريخ عضويت
    Jan 2009
    پست ها
    2,264

    پيش فرض

    زیر کوهانت از چه مراقبت میکنی ؟
    شتر به لاک پشت گفت .
    و لاک پشت پاسخ داد:
    تو به پرتقال ها چه می گویی؟
    آیا یک درخت گلابی
    برگ هایش بیشتر از خاطرات قدیم است ؟
    چرا برگ ها به خود کشی گردن می نهند
    وقتی احساس زردی می کنند ؟


    نرودا - کتاب "سوال ها"

  15. #50
    Banned
    تاريخ عضويت
    Jan 2009
    پست ها
    2,264

    پيش فرض

    بگو ببینم آیا گلِ سرخ برهنه است

    یا این تنها لباسی است که دارد؟

    چرا برگ ها دست به
    خودکشی می زنند

    زمانی که احساسِ
    زردی می کنند؟

    دانه های یاقوت چه گفتند

    وقتی با آبِ انار روبرو شدند؟

    آیا درست است که در لانه یِ مورچگان

    رؤیا نیز وظیفه است؟

    تنها برای انتظارِ برف است که

    باغ خود را برهنه کرد؟

    آیا قطار هایی که راه گم کرده اند

    از خجالت آب شدند؟

    میان آفتاب و پرتقال

    چند متر فاصله است؟

    چرا چتر ها همیشه

    در لندن گرد هم آیی دارند؟

    در تورِ آفتاب این همه

    پرنده اند یا ماهی؟

    آیا آن که همیشه در انتظار است بیشتر عذاب می کشد

    یا آن که هرگز در انتظارِ کسی نبوده است؟

    آیا این آرایشگران پاییزی اند که

    گل های داوودی را چنین پریشان کرده اند؟

    و زمانی که در بِسترِ بیماری بودم

    چه کسی به جای من زندگی کرد؟

    چگونه است ترجمه یِ

    زبانِ پرندگان؟

    و مورچه چه اعدادی

    تعدادِ سربازانِ کشته شده را تفریق می کند؟

    میانِ ارکیده و گندم

    دلش با کدام است؟

Thread Information

Users Browsing this Thread

هم اکنون 1 کاربر در حال مشاهده این تاپیک میباشد. (0 کاربر عضو شده و 1 مهمان)

User Tag List

قوانين ايجاد تاپيک در انجمن

  • شما نمی توانید تاپیک ایحاد کنید
  • شما نمی توانید پاسخی ارسال کنید
  • شما نمی توانید فایل پیوست کنید
  • شما نمی توانید پاسخ خود را ویرایش کنید
  •