از نظر دستور زبان فارسی اشتباهه
از نظر دستور زبان فارسی اشتباهه
به خاطر اینکه تغریبن...
صورت اشتباه کلمه : تغریبن
صورت صحیح کلمه: تقریباً یا تقریبن ( استفاده از نون به جای تنوین مرسوم بین بعضی نویسندگان )
Last edited by V E S T A; 21-10-2013 at 22:46. دليل: نقل قول
... موجب به وجود اومدن حیاط شده
حیاط : (لغت نامه دهخدا)حیاط. [ ح َ ] (از ع ، اِ) محوطه و هر جای دیواربست و سرای و خانه و صحن خانه . (ناظم الاطباء). صحن و گشادگی خانه . در تداول فارسی ، فضائی وسیع و بی سقف ...
حیات: (لغت نامه دهخدا) . [ ح َ ] (ع اِمص ) عمر. زیست . زندگی . مقابل ِ ممات . زندگانی . (آنندراج ) : کی باشدت نجات ز صفرای روزگارتاباشدت حیات ز خضرای آسمان . خاقانی .و ...
صورت غلط : حیاط
صورت صحیح: حیات
Last edited by V E S T A; 21-10-2013 at 22:45. دليل: اضافه کردن نقل قول
یک قول رو کشتم ..
شکل اشتباه کلمه : قول
شکل صحیح کلمه : غول
قول (فرهنگ فارسی عمید) (قُ) [ ع . ] (اِ.) 1 - سخن ، کلام ، گفتار. 2 - آواز، گفتار ملحون . ج . اقوال .
غول(فرهنگ فارسی عمید) [ ع . ] 1 - (اِ.)موجودی افسانه ای که هیکلی درشت و ترسناک دارد. 2 - (ص .) بسیار بزرگ . ؛ ~ بی شاخ و دم (عا.) شخص درشت اندام و بی ریخت .
اون آدم ثابق نبود
شکل اشتباه کلمه: ثابق
این لغت در فرهنگ لغت فارسی وجود ندارد
شکل صحیح کلمه: سابق
لغت نامه دهخدا / سابق . [ ب ِ ] (ع ص )پیش . پیشین . پیشینه . قبل . قبلی . گذشته . درگذشته . اوّل . مقدّم . جلو. ضدّ لاحق . ج ، سابقون ، سابقین ، سبّاق : همی گوید بوالف ...
فواید نعناع
شکل اشتباه کلمه : نعناع
فرهنگ لغت عمید/(اسم) [عربی] ‹نعنا، نانا، نانه› (زیستشناسی) (na'nā') گیاهی با برگهای بیضی و دندانهدار، ساقههای بلند، و گلهای ریز سرخ یا بنفش که از سبزیه ...
شکل درست کلمه: نعنا
لغت نامه دهخدا/نعنا. [ ن َ ] (از ع ،اِ) نوعی از پودنه باشد و اصل آن نعناع است در عربی و پارسیان «ع » آخر را حذف کرده نعنا می گویند . (برهان قاطع). گیاهی معطر و مأکول از جنس پودنه که پذور نیز گویند. (ناظم الاطباء). پودینه . باغی . فودنج بستانی . فوتنج بستانی . پودنه .پونه . حثرما. (یادداشت مؤلف ). رجوع به نعنع شود.
غریضه اس ...
شکل نادرست کلمه : غریضه
این کلمه در لغت نامه وجود ندارد
شکل درست کلمه: غریزه
فرهنگ لعت عمید/(اسم) [عربی: غریزَة، جمع: غرائز] ‹غریزت› (qarize)
۱. (روانشناسی) ویژگی، توانایی، یا قابلیت وراثتی؛ طبیعت؛ سرشت.
۲. [عامیانه] حسی که به طور مبهم به شخص آگاهی میدهد.
۳. [عامیانه] میل جنسی: غریزۀ جنسی.
اتفاقی به پستی برخوردم که نظرم رو یک کلمه جلب کرد
وست
طرز صحیح نوشتار کلمه : وسط
.
شکل نادرست کلمه : قالبعرف قالب جامعه
لغت نامه دهخدا / قالب . [ ل َ / ل ِ ] (معرب ، اِ) معرب از کالبد. کالبد. (منتهی الارب ). شکل و هیأت .پیکر. هیکل . کالب . کلوب . (ناظم الاطباء). || آلت و ابزاری برای شک ...
شکل درست کلمه : غالب
لغت نامه دهخدا/ غالب . [ ل ِ ] (ع ص ) نعت فاعلی از غلبه . غلبه کننده . چیره . قاهر. پیروز. زبردست .
شکل نادرست کلمه : حظورحظور نداشت
این کلمه در لغت نامه وجود ندارد
شکل درست کلمه : حضور
فرهنگ فارسی عمید/(حُ) [ ع . ] 1 - (مص ل .) حاضر شدن . 2 - (اِمص .) وجود، ظهور. 3 - (اِ.) درگاه ، آست ان . ؛~ُ غیاب حاضر و غایب کردن ، شناختن کسانی که حاضرند و کسانی که غایبند.
هم اکنون 1 کاربر در حال مشاهده این تاپیک میباشد. (0 کاربر عضو شده و 1 مهمان)