بهار بیتو
بهار نیست
هفت سین واژگونهای است
که سینهای آن
مثل دندانهای مرده
بیرون زده است...
بهار بی تو
سرآغاز ناچاری است
سال کبیسهای
که از کوچه میگذرد
و نمیداند
چگونه به پایان برسد
-آرزو نوری-
Photo: Spring awakening by Muna Nazak
بهار بیتو
بهار نیست
هفت سین واژگونهای است
که سینهای آن
مثل دندانهای مرده
بیرون زده است...
بهار بی تو
سرآغاز ناچاری است
سال کبیسهای
که از کوچه میگذرد
و نمیداند
چگونه به پایان برسد
-آرزو نوری-
Photo: Spring awakening by Muna Nazak
روزگار عجیبی شده. روزگار درد. بدون درمان
-آرزو نوری-
دلتنگی شبیه تو نیست
گاه و بیگاه در می زند
هر جا دلش خواست می نشیند
و با حسادت عجیبی
درباره تو حرف می زند
-آرزو نوری-
Last edited by - Saman -; 25-11-2014 at 12:32.
قفس بی پرنده ای بودم
خنده نه، طرح خنده ای بودم
زیر چرخی که زندگانی بود
من فقط چرخ دنده ای بودم
-آرزو نوری-
Last edited by - Saman -; 25-11-2014 at 12:31.
سی و سه بار گریه می کنم
تا راس ساعت دلتنگی
نصف جهان باشم
رودخانه
حرفی برای گفتن ندارد
دخترها
آواز می خوانند
و پل بزرگ
به کوچکی حنجره هایشان می خندد!
-آرزو نوری-
Photo: Death of A River by Mojgan
Last edited by - Saman -; 25-11-2014 at 12:31.
دريا
جنگل!
جنگل
دريا!
بيهوده مي پيموديم
سرنوشت
زودتر از ما
راه افتاده بود
-آرزو نوری-
با اینکه عاشقانه تو را دوست داشتم
اما به گفته های تو ایمان نداشتم
صد بار آمدی که بگویی فقط مرا
هر بار روی صورتکم خنده کاشتم
سرمست خنده های تو بودند دیگران
من خاطرات گمشده را می نگاشتم
دست خودم نبود که بدبین نباشم و ...
مرزی میان عقل و جنون می گذاشتم
شکر خدا که سنگ شدم، سخت و ناامید
پایان تلخ قصه ترک برنداشتم
-آرزو نوری-
آخر این جاده
خانه من است
می توانی کنار بخاری بنشینی
و چای داغ بنوشی
دلم نمی خواهد
میزبان بدی باشم
اما حرفهای زیادی دارم
که برای شنیدن آنها
صبر سی ساله ام را
به تو قرض می دهم
حالا سریع تر بیا
و اینقدر بی تابی نکن
خدای من!
-آرزو نوری-
هر روز
راس ساعت 4
زنی کنار میله ها می نشیند
تا مزمزه کند
آزادی ات را
با تو قدم بزند
خیابانهای یکطرفه ای
که هیچ کدام از آنها
نام تو را ندارد
هر روز
راس ساعت 4
زنی می آید
تا با یک دیوار فاصله
منتظرت بماند
بغض کند
حرفهای نگفته اش را
و به آخرین جمله که می رسد
فرو ببلعد: دوست ات دارمی که سالهاست
تک زبانش مانده
-آرزو نوری-
شکست گهواره
بی آن که تاب بخورد
مادر
درون خانه پوسید
دختر
بیرون خانه!
-آرزو نوری-
هم اکنون 1 کاربر در حال مشاهده این تاپیک میباشد. (0 کاربر عضو شده و 1 مهمان)