خود را بخشیدن از سخت ترین کارهای دنیاست.
آدم ها اگر خودشان را با تمام اشتباهات و کاستی ها و منطق های احمقانه ای که دارند نپذیرند نابود خواهند شد. عجیب است ولی حقیقت دارد که هرچند پذیرفتن اشتباهات و حماقت ها چیزی است که از خودمان انتظار داریم اما اگر بپذیریم که مدام دچار اشتباه و حماقت میشویم اعتماد بنفس و احترام به خودمان را از دست میدهیم!
برای همین است که اغلب اوقات طرف خودمان را می گیریم.
و اگر روزی روزگاری ناگهان متوجه شدیم مدت های مدید راه اشتباهی را می رفته ایم, عقیده ی احمقانه ای داشته ایم, کار بیهوده ای انجام میداده ایم, در آن لحظه که در حال فروریختنیم تنها کاری که میشود برای نجات انجام داد این است که خودمان را ببخشیم و فکر نکن که این بخشیدن کار ساده ایست, فکر نکن بتوانی بارها و بارها تکرارش کنی. نه! نمیتوانی.
این گونه است که نمیشود انسان ها را برای چیزی که هستند سرزنش کرد. نمیشود اسم کسی را احمق گذاشت. نمیشود با عقاید کسی درگیر شد. پذیرش اشتباه نه آسان است و نه حتی درست!
من به آن "و نه حتی درست!" انتهای جمله خیره شده ام هنوز. این اعتراف حیرت انگیز را من نوشته ام!