خواهش می کنم. بهتر نیست مشخص کنی کجاها رو مشکل داری تا به جای ترجمه کل متن، تو ترجمش بهت کمک کنیم؟
خواهش می کنم. بهتر نیست مشخص کنی کجاها رو مشکل داری تا به جای ترجمه کل متن، تو ترجمش بهت کمک کنیم؟
بله حق با شماست بهتره مشخص کنم می شه لطفا این پاراگراف رو ترجمه کنید تا بعدی ها رو فقط اشکالاتم رو می پرسم.![]()
ایشالا دوستمون اسمارتی کمک کنه .. چون من صرفاً برای متن های کوتاه یا رفع ابهام/ایراد فرصت دارم و حاضرم وقت بذارم.. خدای نکرده قصد جسارت ندارم، ولی دوستمون اسمارتی داره انصافاً داره حال میده به شما و یکی دوتا از دوستان که متن های طولانی تر میذارید.. در مقایسه، اگه قرار بود من همون متن هایی که دوستمون اسمارتی در این چند صفحه برای شما دوستان ترجمه کرده رو انجام میدادم (حتی با فرض اینکه زمان کمتری از من می برد) فکر کنم الان 60-70 تومن کاسب شده بودم (=از این جهت عرض می کنم که توی ایام عید دو سری پروژه با طول مشابه انجام دادم که همونقدر که عرض کردم واسه ام درآمد داشت -- خودتون قضاوت کنید، همون زمان رو میذاشتم اینجا و کار مجانی می کردم؟ یا اون کارهای پولی رو می پذیرفتم؟
)
باز تکرار می کنم، ما که بخیل نیستیم و ایشالا همیشه دوستی مثل ایشون باشه که وقت رسیدگی به اون متون رو داشته باشه ... ضمن اینکه قانونی هم علیه گذاشتن متن های طولانی تر وجود نداره و اینطور نیست که حرف من این باشه که "نباید متن طولانی بذارید" .. بنابراین امیدوارم از حرفم ناراحت نشده باشن دوستان؛ صرفاً چون اسمم مطرح شد و یکی دوتا از دوستان هم در پیام خصوصی درخواست های مشابه داشتن این 1-2 روزه، نظر شخصی ام رو گفتم.
بازم معذرت میخوام.
سلام
کسی میتونه این پاراگراف رو برام ترجمه کنه؟
"Anything I could say about my person or my actions would only cheapen what they have to say for themselves." When approached for comment during his criminal case, Lamo frustrated reporters with non sequiturs such as "Faith manages."[13] and "It was a beautiful day."[14]
At his sentencing, Lamo expressed remorse for harm he had caused through his intrusions, with the court record quoting him as adding "I want to answer for what I have done and do better with my life."[15]
ممنون.
ببخش شما .... من گفتم چون متن تخصصی هست به شما بدن....شما وارد تر هستید
شرمنده که به قول شما به دوستان حال دادم!
شاید من به اندازه ی شما سرم شلوغ نبوده.... همه که مثل شما حرفه ای نیستن....
دوستان عزیزم لطفا" اگه براتون مقدوره این جملات رو ترجمه کنید:
1- شما دو نفر میخواین منو دیوونه کنید؟؟ این حرکات شما منو/آدمو دیوونه میکنه! / این کارا دیوونه کننده ست!
2- مایکل خیلی شراب خورده بود بطوریکه حسابی مست شده بود و بصورت غیرارادی حرکاتی میکرد که دست خودش نبود.راستش رو بخوایی خودش رو خیس کرد/شاشید به خودش.
3- اونو/صدای استریو رو تا آخر زیادش نکن.گوشم رو کر کردی!
4- میتونه هر نفر دو تا از این شیرینیها ورداره؟؟ یا نه به تعداد هستش؟
5- سلام منو به خانواده محترمتون برسونید و بگید که برای عرض ادب حتما" خدمت میرسم.
6- اون توی این زایمان سه تا بچه بدنیا آورد. واقعا" آدم از شنیدنش متعجب مشه چقدر زایمان سه قلو زیاد شده!!
7- من نمیخوام توی این قضیه مشکوک نقش داشته باشم اینو قبلا" هم گفتم .شرم آوره!
8- خیلی وقت بود که میخواستم اینها رو بهت بگم تو خودت بهتر میدونی که اگه پدر بفهمه خیلی بد میشه برای همین هم خودمون باید این قضیه/مشکل رو حلش کنیم نیاز هم نیست به کس دیگهای بگیم و یا از کسی کمک بگیریم.درست میگم؟حواست به منه؟؟؟
9- دوست داری با هم بریم بیرون یه نهاری بخوریم و یه حالی بکنیم؟ میخوام امروز حسابی بهت حال بدم طوریکه هیچوقت یادت نره!
باز هم ممنونم
رضا
---------- Post added at 11:27 AM ---------- Previous post was at 11:24 AM ----------
اسمارتی جان انصافا" دوستمون درست میگن واقعا" شما نسبت به همه لطف دارین من که خودم خیلی استفاده کردم و میکنم امیدوارم که بتونم یه جوری کمکهای شما و سایر دوستان رو جبران کنم از تمامی زحماتت هم برای خودم و سایرین تشکر میکنم.
عرض ارادت
رضا
این رو بیزحمت ترجمه میکنید .
“Spoiled brat. You’re being greedy.” She hit herself lightly on the head with her fist. Eden is not really as close as Snow says, but still it’s true that if we want to see each other we can. So I’m going to stop feeling so sorry for myself. I don’t want to lose the time I have left here feeling this way.
She had just decided, when she saw someone running down the promenade. It was Snow. He had come sooner than she’d thought. He probably had tried his best to finish the conversation as quickly as possible.
“Over here!” She jumped up and waved her hands.
“Did you see my sister!?” She couldn’t help yelling. Snow was slightly out of breath from running full force down the promenade, but as soon as he caught his breath, he said “Yeah I saw Lightning.”
“Yesterday, we ran into each other.”
Aha, so that’s why, Serah said to herself.
“Why, did she say something about me?”
“Nothing. But she was in a really bad mood, so I thought it was odd.” Although she was in a bad mood, she acted the same as always. Lightning never pouts like a child when she is upset. She has always been too proud to show how she is feeling. But Serah could somehow tell her sister’s moods. Like some invisible field around her slightly changes. If she were to compare it to anything she would say it’s like static electricity. You can’t see it but if you were to touch it you could feel the shock.
فرمالدئید - اوره
فرمالدئید - اوره همچنین معروف به اوره - متانال، که به دلیل گذرگاه پیوندی و ساختار کلی اش چنین نامگذاری شده است، یک پلاستیک یا رزين قابل سفت شدن در برابرحرارت و غیر شفاف است که از اوره و فرمالدئيد گرم شده در حضور باز خفیفی مانند امونياک یا پیریدین (قلياي مايع بيرنگ وازت دار ) ساخته شده می شود.
این رزين ها در چسبنده ها (چسب ها)، براق کننده ها، MDF، و اشیاء فرم داده شده، استفاده میشود.
خواص رزین اوره - فرمالدئيد شامل موارد زیر میباشد.
استحکام کششى بالا، مدول خمشی و دمای دگرگونی گرمایی ، جذب آب کم ، قالب ، سختی سطحی بالا ، ازدیاد طول در شکست ، مقاومت حجم. همچنین برای چسباندن اشیاء چوبی استفاده میشود.
فرمالدئید - اوره عموما در تولید پوشش (روکش) وسایل الکتریکی برای مثال چراغ های روی میز، استفاده میشد.
استفاده از اوره فرمالدئید - عایق فوم (UFFI) از دهه ی 1950 شروع شد. در دهه ی 1980، نگرانی ها درباره ی تولید بخار فرمالدئید سمی ساطع در روند درمان، همچنین بخار فرمالدئید سمی از فروپاشی فوم قدیمی، شروع شد.
در نتیجه از ادامه مصرف آن جلوگیری به عمل آمد. گزینه های جایگزین جدید، شامل رزین فرمالدئيد ملامین و پلی یورتان، هستند.
اوره - فرمالدئيد همچنین در کشاورزی به عنوان یک منبع انتشار کنترل شده از کود نیتروژن، استفاده میشود. نرخ فرمالدئید - اوره از تجزیه به CO2 و NH3 ، به وسیله ی عمل میکروب ها که به طور طبیعی در اکثر خاکها یافت میشوند، تعیین میشود.
فعالیت این میکروبها، و از اینرو انتشار نیتروژن، به دما بستگی دارد.
درجه حرارت مطلوب برای فعالیت میکروبها در حدود 70 -90 درجه فارنهايت است.
Last edited by Smartie7; 06-12-2011 at 08:12.
شایدم یه آدم بیکاره که همش از رو بیکاری میاد اینجا
شما به بنده لطف دارید...
قابل توجه دوستان...
هم اکنون 1 کاربر در حال مشاهده این تاپیک میباشد. (0 کاربر عضو شده و 1 مهمان)