جه صادقانه عاشقت بودم
جه ساده رهایم کردی
چه زیبا در آغوشت بودم
چه زود با اشک همراهم کردی
چه عاشقانه سراغازت بودم
چه تلخ آگاهم کردی
چه بی اندازه فرهادت بودم
چه اسان تنهایم کردی
چه شادمانه به یادت بودم
چه ناگوار غمخوارم کردی
چه بی منت به پایت بودم
چه با تندی فدایم کردی
---------- Post added at 08:58 PM ---------- Previous post was at 08:57 PM ----------
اگر برای تو شعری عاشقانه بخوانم این شعر تا ابد با تو خواهد زیست
حتی وقی که من دیگر نباشم
یا وقتی که دیگر میان ما عشقی نباشد
شعر عاشقانه بیشتر از آدمها می ماند
عاشقانت تو را ترک می کنند
اما شعر عاشقانه
همیشه با تو خواهد بود
پس بگذار برایت شعری عاشقانه بخوانم!
شعری از اعماق جان٫
که مرا به یاد تو آورد......
شعری که همیشه با تو بماند.
---------- Post added at 09:00 PM ---------- Previous post was at 08:58 PM ----------
ما را به در خانه رسانید که مستیم
سرشار غم و مست مِیِ جام اَلَستیم
نشناخت کسی گر دل بشکسته ما را
خود نیز ندانیم که بودیم و که هستیم
ما راه به سر منزل مقصود نبردیم
زیرا که به نامردمی عهدی نشکستیم
راندند به خواری زسر کوی محبت
جانی که به یک مو در این خانه ببستیم
بستند در میکده با آن که به عمری
پشت در این خانه سر خاک نشستیم
ای دوست سلامت سر تو تا نزنی می
ما جام پر از خون و دل خویش شکستیم
ما را نه چنان خواه که دلخواه تو باشد
دیوانه عشقیم همینیم که هستیم
---------- Post added at 09:02 PM ---------- Previous post was at 09:00 PM ----------
مدتی هست که حیرانم و تدبیری نیست
عاشق بی سر و سامانم و تدبیری نیست
از غمت سر به گریبانم و تدبیری نیست
خون دل رفته به دامانم و تدبیری نیست
از جفای تو بدینسانم و تدبیری نیست
چه توان کرد پشیمانم و تدبیری نیست
شرح درمانگی خود به که تقریر کنم
عاجزم چاره ی من چیست چه تدبیر کنم