از تمام دنیا ،
فقط یک در می خواهم ؛
که حرف هایم را به او بگویم ..
تا دیوار بشنود
و دیوار موشی داشته باشد
و موش گوشی ...
؛
تا حرف هایم را به گوش تو برساند ..
the-eleven.blogfa
از تمام دنیا ،
فقط یک در می خواهم ؛
که حرف هایم را به او بگویم ..
تا دیوار بشنود
و دیوار موشی داشته باشد
و موش گوشی ...
؛
تا حرف هایم را به گوش تو برساند ..
the-eleven.blogfa
قالیچه ام را در آسمان پهن کرده بودم
تا به ستاره ها و خدا نزدیک تر باشم
چند وقتی گذشت
مادرم گفت: سماور و قوری هم با خودت ببر
اما من منصرف شده بودم
و کمی بعد به زمین برگشتم
تنهایی یِ آسمان، حوصله ام را سر می بُرد.
برای او نوشته بودم:
"عزیزم! تو آدم نیستی"
و او
سیلی محکمی به گوشم نواخت
و برای همیشه رفت
از آن به بعد
از هر چه عاشق بد سلیقه و
فرشتۀ عجول بدم آمد.
هیچ گره ای
کور نمی شود
تادستی
در کار
نباشد !
أسألُکَ بِحقِّ . . . طه و یس و کهیعص و حمعسق ...مفاتیح/دعای شب عرفه
این حرف ها را
نه معنایشان را می دانم
و نه می فهمم حقشان چیست
که می شود خدا را به آنها قسم داد...
وقتی هم که می شمارمشان
چهارده حرف بیشتر نیستند...
2to7.blogfa.com
بزرگ تر که شوم
داستانی خواهم نوشت
که کلاغ هایش قصه ببافند
و آدم ها را به هم برسانند!..
آنگاه که چشم بسته
و روی طنابی که یک سرش در دست تو بود
بند بازی می کردم
دریافتم که همیشه در عشق
مساله ی اعتماد بوده است
میان چشم های بسته ی من و
دست های لرزان تو ...!
کلاف زندگی ام که گم شد
در جایی نامعلوم کسی پیدایش کرد
و به جایی دور برد
نمی دانم چگونه می بافدش
که مرا این جا
بی سرنوشت می نامند !
من و تو
یکی بودیم
یکی بود , یکی نبود ...
یا محول الحول والاحوال
امسال
پاییز حالی به حالی
هنوز مهرش کامل نشده
همه درختان را برهنه کرد
هم اکنون 1 کاربر در حال مشاهده این تاپیک میباشد. (0 کاربر عضو شده و 1 مهمان)