سریال مختارنامه

[Behsood]

اون موقع درگیری تموم شده بود دادا! منظورم اینه که دیگه طبیعتا نیازی نیست به فیلمبرداری پر تنش برای صحنه هایی که همه از اسباشون میان پاین و شمشیر هاشون بیشتر برای خود نماییه تا جنگیدن...
به نظر من فیلمبرداری و طراحی صحنه برای صحنه های کربلا خوب و قوی بود! ولی نحوه تدوین این صحنه ها و کوتاه بودنشون تو ذوق میزد... نمیدونم تو همین تاپیک بود که گفته شد سی چهل دقیقه از سریال، صحنه هایی از دشت کربلاست... کسی که 3 دقیقه از این 40 دقیقه رو واسه ابتدای قسمت نهم جدا کرده بود، به نظر من ضعیف کار کرده بود...

گوشواره کشیدن و لگد زدن و سیلی و شلاق زدن رو شما خودنمایی میدونی بحث اش جداست!
پر تنش! کی گفت پر تنش؟ شما بازی گرفتن از یه بچه رو تو فیلم "کیفر" مقایسه کن با بازی گرفتن از این دخترک.

پس شما کار خوب و قوی ندیدی!
مختارنامه کار خوبیه.
اما حمایت بی خود از نقاط ضعف اش اصلا کار قشنگی نیست!

[pcforlife]

گوشواره کشیدن و لگد زدن و سیلی و شلاق زدن رو شما خودنمایی میدونی بحث اش جداست!

بخون مجددا!:

برای صحنه هایی که همه از اسباشون میان پاین و شمشیر هاشون بیشتر برای خود نماییه تا جنگیدن...

اولا منظورم لشکر عمر سعد و یزید هست که وقتی امام (ع) و یارانش رو به شهادت میرسونن، دیگه از شمشیرشون رو استفاده نمیکنن (چون جنگ و درگیری تموم شده) تا برای غارت کردن به خیام امام (ع) حمله کنن.
ثانیا صحبت من بحث سریالی قضیست نه بحث مذهبی رفیق!
یه موقع من و یه نفری داریم تو یه نبرد تن به تن با هم میجنگیم، اون موقع نوع فیلمبرداری از دعوای ما یه جوره... یه موقع من دارم در حق یه نفر ظلم میکنم و فرضا زندانیش کردم یا کتکش میزنم و اون طرف مظلوم واقع شده، تو اون موقع نحوه فیلم برداری جوره دیگه ایه! میبینی که تو هر دو صحنه هم درگیری وجود داره! اما باید تصویربرداریشون متفاوت باشه...

شما بازی گرفتن از یه بچه رو تو فیلم "کیفر" مقایسه کن با بازی گرفتن از این دخترک.

کیفر رو متاسفانه هنوز ندیدم... نمیدونم مقایسه شما در چه حدیه! اما اون دختره کلویوم بیست ثانیه تو قاب تلویزیون من و شما بود!!

پس شما کار خوب و قوی ندیدی!

جان؟!

اما حمایت بی خود از نقاط ضعف اش اصلا کار قشنگی نیست!

حرفت درسته... اما دوست من! نقاط ضعف و قوت از دید هر کس متفاوته و نتیجه گیریه ما تابع نگاه و سلیقه ماست... شما اون سه دقیقه عاشورا رو دارای نقطه ضعف دیدی و مجموعا نپسندیدی... یه نفر دیگه یا خود من هم اونو دارای نقاط ضعف دیدم، ولی به عنوان یه بیننده مجموعا نظرم رو جلب کرد...
یاعلی

[وین رونی]

اون شعاری که زندانیا می دادن چی بود؟

[Lady parisa]

خب هنوزم دیر نشده. مطمئنا بیشتر پرداخته میشه. قراره تو قسمتهای بعدی به طور فلش بک به حادثه ی کربلا گریزی بزنن. مشابه حالتی که تو همین آخرین قسمت دیدیم عمرسعد تو خیالاتش بعضی از صحنه های کربلا رو به خاطر آورد. احتمالا هم برنامه ریزی زمانی کارگردان اینطوریه که بیشتر فلش بکها به عاشورا، با دهه ی اول محرم امسال مطابق باشه.

ممنون از راهنمائتون.امیدوارم همین طور باشه.برای شهادت حضرت مسلم هم اگه یادتون باشه مناسبت داشت و حضرت مسلم توی همون قسمت شهید شد.

[farshidshd]

جایی که زندانیا شورش کردن و ریختن بیرون ، یه شرطه ، یه چیزی گفت که خیلی خندیدیم ، گفت ::

شورش میکنید ؟ پدر سوخته ها ؟؟!!

امشب ساعت 19 ببینید ، جالبه

[molaali]

شرمنده دیر پاسخ میدم محسن جان... اینم از اون تیکه ای که می گفتم... حجمش هم فوق کمه!!

برای مشاهده محتوا ، لطفا وارد شوید یا ثبت نام کنید

یاعلی

ممنون.
فکر میکنم زمانیه که همه ی یاران امام حسین به شهادت رسیدند و سیدالشهدا خودش آماده ی نبرد شد و اهل بیت تا یه مقداری از راه رو پشت سرشون می آمدند تا برای آخرین بار ... .
در مورد عمر سعد هم او اولین کسی بود که به سمت خیمه ها تیراندازی کرد و به یارانش گفت شاهد باشید که من اولین کسی هستم که با حسین (ع) جنگیدم. و تمام دستورات را خود او صادر کرد. و حتی دستور داد که چند نفر بر روی بدن های شهدا با اسب بتازند و .. .

[Greedy]

اون شعاری که زندانیا می دادن چی بود؟

یا منصور اَمِت که معنای آن می شود ، ای پیروز بمیران

[davy jones]

جایی که زندانیا شورش کردن و ریختن بیرون ، یه شرطه ، یه چیزی گفت که خیلی خندیدیم ، گفت ::

شورش میکنید ؟ پدر سوخته ها ؟؟!!

امشب ساعت 19 ببینید ، جالبه

یکی از زیباییهای داستان این سریال هم به نظرم پرداختن به شخصیتهای داستان از نگاه واقعی است (نه نگاه قهرمان پرورانه) مثلا اونجایی که زندانیا شورش کردن، میثم تمار اونهمه براشون از زندان تن و قفس این دنیا گفت که بین اونها و بهشت برین حائل شده و گفت که بشکنید این حائل رو تا به دیدار محبوب برسید و ... بعضی ها همینطور بودند و شهید شدند ولی بعضیهای دیگه که نشون داده شد که ایمان قوی مثل خود میثم نداشتند با پرتاب اولین تیرها از سوی کمانداران دارالحکومه، خودشون با پای خودشون برگشتند و رفتند تو سلولهاشون و دقیقا رفتند سر همونجایی که بودند. حتی اونایی که تو چاله هایی بودند که تا گردن زیر زمین بود نرفتند تو بندهای عمومی و جاهایی که راحت تره و از ترسشون دقیقا رفتند همونجایی که قبلا بودند.
در مورد خود مختار هم همینطوره. تا الان از شخصیت مختار قهرمان و اسطوره درست نکردند که به نظرم همین امر هم دلیل مضاعفی برای دلنشین تر شدن سریال و باورپذیرتر کردن اون کرده. تو مختارنامه سعی شده مختار و همه ی شخصیت های داستان رو بر اساس تمام روحیات مثبت و منفی اونها به تصویر بکشه. از ضعف نفس خود مختار و ترس از شکست خوردنش در جنگها گرفته تا قدرت فن بیان و سیاست ابن زیاد در گول زدن مردم با حرف و کسی که حتی الامکان میخواد بدون دردسر کارهاش رو جلو ببره. (هر کس دیگه ای بود و میخواست این سریال رو بسازه شک ندارم که ابن زیاد رو صرفا یک شخصیت خشن و سرکوبگر نشون میداد)

موفق باشین.
89/9/8

[Lady parisa]

درسته که این اتفاق مال قرن گذشته است!(آره درست می گم دیگه قرن گذشته!!!!)
ولی این سریال طوری جذب کننده است که آدم گاهی آرزو می کنه کاش اتفاق دیگه ای بیفته یعنی با اینکه این سریال راوی یه اتفاق بزرگه ولی آدم می گه کاش مسیر سریال به یه سمت دیگه ای بره!!!!!!!

[molaali]

درسته که این اتفاق مال قرن گذشته است!(آره درست می گم دیگه قرن گذشته!!!!)
!!

نه عزیز من مال 14 قرن گذشته است!