Dead Space 2

[golmohammadi]

بابا ایول به شما حرفه ای
خوب چه انتظاری داری وقتی من نمیدونم مثلا دکمه ای مثل b اون کار رو میکنه {تقصیر از سازنده بازیه که آموزش نمیده اول بازی }

راستی ds3 کی میاد ؟

نخیرم
اتفاقا اوایل بازی اینا را آموزش میده
چون من خودم هم نمیدونستم b اینکارو میکنه
در قبلی هم فکر کنم کنترل بود که دوتمون گفتند
البته بعد از سالها ادم ممکنه دکمه ها را فراموش کنه
به ه حال اموزش را خودش میده
بهونه قبول نیست

[pedram_sad]

سلام
ببین دیسک 1 نصب میشه دیسکه دوم موقع 25 درصد اررور میده و نمیشه نصبش کرد
به نظرت ممکنه موقع بازی وقتی وارد اون چپتری شدم که احتیاج به گذاشتن دیسک دوم باشه اونجاها بازی گیر کنه؟؟

بله
dvd دوم بازيت خرابه مشكل داره
به اون قسمتي كه تو درصد 25 در حال نصبش بود برسه error ميده قفل ميكنه
اين قضيه دقيقا براي castlevania كه خريده بودم پيش اومد dvd دومش مشكل داشت سر 45 درصد اررور ميداد موقع نصب

[bayern]

سلام
عجب بازی باحالیه
چیزی از قسمت اولش کم نداره.همه چیزش عالیه
فقط کاشکی اسلحه هاش یه نموره قوی تربودن.

[hosseincode2008]

اول قسمت اول چپتر 1 را بخوانید:

برای مشاهده محتوا ، لطفا وارد شوید یا ثبت نام کنید

Dead Space 1 - چپتر اول - تازه واردها قسمت دوم

کندرا: به نظر میاد اون دره خرابه، آیزک. از استاتیست استفاده کن تا درو آهسته کنی.
( بعد از رسید آیزک به بخش تعمیر مترو )
کندرا (از پیغام صوتی): از استاتیس کمک بگیر تا بتونی اون دو بازو رو بیاری سر جاشون.
پیغام صوتی باقی مانده از اعضای قبلی ایشیمورا
بنسون: بنسون، مهندس مترو صحبت میکنه. فکر کنم فهمیدیم! اسمیت یکیشونو کشت! گوش کن، اینکه به بدنشون شلیک کنی رو فراموش کن، تو باید اعضای بدنشونو قطع کنی. یه چیز تیز بردار و تیکه تیکه شون کن!
پایان پیغام صوتی
( بعد از تعمیر مترو )
کندرا ( از پیغام ویدیویی): آیزک، درستش کردی! اون واگن کل سیستم مترو رو مختل کرده بود. اگه بتونی کامپیوتر رو دوباره آنلاین کنی، میتونی مترو رو از اتاق کنترل به حرکت در بیاری. هرچه سریع تر بهتر... دارم صدایی اون دور و ور میشنوم...
کندرا (از پیغام صوتی): آیزک، دارم سیستم های امنیتی رو -- میکنم، یکمی کار داره، اما فعلا تونستم در اتاق پشتیبانی رو باز کنم. اون صفحه اطلاعات باید یه جایی تو اونجاها باشه.
( آیزک وارد آسانسور میشود )
کندرا (از پیغام صوتی): آیزک، منم کندرا. به نظر میاد در انبار بسته باشه. حتما یه کلیدی چیزی تو اتاق پشتیبانی باید باشه.
( بعد از پیدا کردن کلید و صفحه اطلاعات )
کندرا (از پیغام ویدیویی): خودشه آیزک! اون صفحه اطلاعات رو به اتاق کنترل مترو ببر و بذار سر جاش. اینطوری حتما سیستم مترو آنلاین میشه.
( سیستم مترو درست میشه و بلندگو میگه که قرنطینه تموم شد )
هموند (از پیغام ویدیویی): خوبه، ما تو مترو هستم و داریم به سمت پل میریم. کارت عالی بود!
کندرا: عجیبه... قرنطینه همینطوری یهو قطع شد...
هموند: هر چیزی که تو بخش پرواز بود حتما اونجا رو ترک کرده. شانس اوردیم. آیزک برو به طرف کلیون و اونو برای برگشت آماده کن. ما هم ببینیم از تو پل چی پیدا میکنیم و بعدا بهت تو کلیون ملحق میشیم.
کندرا: اگه تا اون موقع زنده بمونیم. تو از حد خودت داری خارج میشی هموند. این کار خودکشیه! ما حتما اونجا میمیریم.
هموند: نداشتن اطمینان به من کاملا تو وجودت موج میزنه خانم دنیلز، اما من یه ماموریتی بر عهده دارم که باید تمومش کنم و این کارایی که الان میکنم دقیقا همون کاره. با تو یا بی تو. همدیگرو درک میکنیم؟
کندرا: فقط مارو زنده از اینجا بیرون ببر.
( وقتی آیزک به بخش پرواز برمیگرده )
هموند (از پیغام صوتی): آیزک، ما به پل رسیدیم. اینجا یه جهنمیه واسه خودش. هیچ کس زنده نمونده. ما داریم سعی میکنیم به اتاق فرمان برسیم. برامون دعا کن.
( وقتی آیزک عیب یاب کلیون رو فعال میکنه با پیغام خطر سفینه مواجه میشه و باید سریع تر از سفینه بیاد بیرون چون کلیون چند لحظه بعد سقوط میکنه )
هموند (از پیغام ویدیویی): اون پایین داره چه اتفاقی میوفته؟ کلیون چی شد؟
کندرا: ما میخواستیم با اون برگردیم خونمون... اون تنها راه فرار از ایشیمورا بود...
هموند: کندرا...
کندرا: نه هموند! این همه چیزو عوض میکنه!
هموند: فقط اجازه بده فکر کنم! میتونی به کامپیوتر فرمان دسترسی داشته باشی؟
کندرا: شرایط اصلا خوب نیست. کاپیتان بنیامین ماتیوس. محل...بخش پزشکی. وضعیت... مرده.
هموند: چی؟ آخه چطوری؟
کندرا: نمیتونم به این اطلاعات وارد بشم. برو پیش کاپیتان و لباس RIG اون رو پیدا کن. با کدهای دسترسی اون، میتونم این کامپیوتر رو بیشتر -- کنم و اطلاعات بیشتری به دست بیارم.
هموند: لعنتی! آیزک، من مترو رو برمیگردونم جایی که تو هستی. برو به بخش پزشکی و اون RIG رو هر چه سریعتر پیدا کن.
کندرا: اون چی بود؟
هموند: لعنتی! بیا... بیا بریم.

پایان چپتر اول

[hadishi]

دوستان من در این قسمت بازی گیر کردم باید چه کرد

[Vahid67]

من امروز بازی رو با حجم 4.8 گیگ دانلود کردم خیلی خوفه!!!!!!!!!!! فقط اولش زبانش روسی بود که یه آموزش توی همون سایت بود زدم انگلیسی شد

بچه هایی که میخوان بازی رو با لینک مستقیم دانلود کنن می تونن برن اینجا

برای مشاهده محتوا ، لطفا وارد شوید یا ثبت نام کنید

[hamedchtsz]

دوستان من در این قسمت بازی گیر کردم باید چه کرد

یه باطری هایی هست (مثل باطری لپ تاپ) به شکل یه جعبه هست که روش نوار های آبی روشن داره، که اگه این نوار ها قرمز باشن یعنی باطری خرابه. از اونجا که آسانسور با باطری کار می کنه، یه سوراخ به عنوان جای باطری نزدیک در آسانسور هست. باید ازو اطراف یه باطری پیدا کنی، با دکمه ی F برش داری به بذاری تو جای باطری تا آسانسور راه بیوفته (کلا یه کار الکی تو شماره قبل هم بود واسه اینکه یه نفسی بخوری وسط بازی)
اینم عکس:

[779]

البته یه چیزی بگم وقتی یه زامبی میگیردت رو صفحه می نویسه دکمه E رو بزن اما در مورد زامبی اول بازی این دکمه E خارج از کادره یعنی در زاویه ای که بازی دوربین رو قرار می ده (بعد از اینکه زامبی پرید رو سرت) اون نماد دکمه E رو نمی بینی و باید دوربین رو بچرخونی تا ببینیش...(این یه اشکال کوچیکه)
در مورد کاربرد بقیه دکمه ها هم تو طول بازی بهت توضیح می ده مثلا کاری که الان دکمه B انجام می ده قبلا با دکمه Ctrl انجام می شد پس ربطی به بازی قبلی نداره

اولا این موجودات اسمشون زامبی نیستند و نکرومورف هستند! ( نمیدونم مد شده به هر موجودی دیگه میگن زامبی!! )
دوما برا باره دوم دارم میگم که بازیکن به خودش زحمت 2 دقیقه بازی کردن رو نمیده! خوب اگه دکمه دیده نمیشه یک بار میمیری باره دوم که میتونی پیدا کنی که!! ( اولین بار که نیست دوستان دارن بازی میکنن! )
سوما نسخه ی قبلی هم با B نشون میداد چرا الکی حرف میزنین؟ ( 2همین 2 هفته پیش بازی رو تموم کردم دوباره ها! )

[hosseincode2008]

Dead Space 1 - چپتر دوم - مراقبت های ویژه

زن ناشناس ( با چشمان بسته شده در حالی که فکر میکنه جنازه تیکه تیکه کناریش مک کوی هست ): ششش، ششششش، مک کوی همه چیز رو به راهه... اون اینجاست... دیگه لازم نیست بترسی... میدونستم که میای آیزک... همونطوری که بهم قول داده بودی... من، من اینو برای تو نگه داشتم... حالا میتونم برم؟ مک کوی میخواد... منو ببره به سفینه...
( آیزک کینسیس را از این زن میگیرد و زن آخرین نفسش را میکشد و تمام میکند )
پیغام صوتی باقی مانده از اعضای قبلی ایشیمورا
کین: تو رو خدا بگین اینجا داره چه اتفاقی میوفته؟
بنیامین متیوس: من فکر میکنم دقیقا نکته همینجاست دکتر. این کار خداست.
کین: مطمئن نیستم... باید اینطوری فرض کنیم که مشکلات این سیاره یه جورایی به The Maker مربوط میشه.
متیوس: تو میتونی هر چی میخوای فرض کنی. من این کارو نمیکنم. The Maker شگفت انگیز و مقدسه، تو- تو اینو میدونی.
کین: خدا کارهای عجیبی میکنه.
متیوس: به هر حال، ما فردا The Maker رو میاریم تو سفینه. تو میتونی در هر موردی که میخوای اونو بررسی کنی. چرا اینقدر نگرانی؟
کین: نگران؟ کاپیتان، مردم دارن اونجا میمیرن. دارن همدیگرو میکشن. این دیوونگی همون دگرگونی هست که Unitology بهمون یاد داده؟
متیوس: دکتر... کین ترنس... همیشه وقتی شرایط بغرنج میشه ریسک کار هم بالا میره. اینجا هم همینطوره. اون میتونه همه چیزو تغییر بده.
کین: این همون چیزیه که منو نگران میکنه.
پایان پیغام صوتی
هموند( از پیغام ویدیویی): آیزک؟ هنوز اونجایی؟ بهمون حمله کردن! کندرا رفته! اون همونجا بود، سرمو که برگردوندم... اوه باورم نمیشه از دستش دادم. ما هنوزم میتونیم کارمون رو تموم کنیم. کدهای لباس RIG کاپیتان متیوس رو برام بیار تا بعدش نیکول رو پیدا کنیم. اینطور که به نظر میاد اعضای قبلی سفینه در اتاق اورژانس رو بستن. تو باید اونو بترکونی تا بتونی به اونجا بری. از انبار پزشکی چند تا سیم جوشکاری پیدا کن بعدش از قسمت جاذبه صفر برو تا چاشنی ها رو پیدا کنی. باید پایین راهرو باشه. ای خدا... وسایل ارتباطی تو این سفینه به درد نخوره دیگه...
پیغام متنی باقی مانده از اعضای قبلی ایشیمورا
یادداشت شخصی کین، مامور ارشد دانشمندان: پیغام های ویدیویی دریافت شده از سیاره کیفیت مطلوبی ندران، اما اون شیء به نظر میاد همون The Maker اصلی باشه، اولین میکر تو تاریخ 200 ساله یونیتولوژی. خیلی مشتاقم اونو تو سفینه بیارم تا بتونم همه چیزشو بررسی کنم.
پتانسیل اینجا خیلی بالاست. درسته که من دهه ها بوده این روز رو آرزو میکردم ولی نه فقط شخصا برای من پتانسیل بالاست، بلکه برای بشریت، و مخصوصا کلیسای یونیتولوژی.
میکر میتونه شروع کننده ی یه عصر جدید برای بشریت باشه، و من نقش خودمو تو برآورده کردن این رویا بازی خواهم کرد. من میدونم که کلیسا خیلی خوشحال خواهد شد، اما این خوشحالی در حقیقت از طرف کل بشریت خواهد بود . اون موقع ما رو ستایش خواهند کرد.
پایان پیغام متنی
( بعد از رسیدن آیزک به آزمایشگاه بچه )
مرد ناشناس: بیا بیا، منو بیار بیرون! نههههههههههههه...
( مخ مرد ناشناس روی شیشه پخش میشود و چند قدم جلوتر آیزک سیم جوشکاری را پیدا میکند )
هموند: خوبه، اون سیم جوشکاری که پیدا کردی میتونه اون درو ذوب کنه، از چاشنی استفاده کن تا بتونی آتیشش بزنی. خداکنه بتونم این موقعیت رو حفظ کنم، دارم صدای یه حیوون بزرگی رو میشنوم.
پیغام صوتی باقی مانده از اعضای قبلی ایشیمورا
مرسر: بالاخره تونستم یورگنس رو متقاعد کنم که اون پیغام ویدیویی مربوط به سیاره رو نشونم بده. اونی که من دیدم خیلی باشکوه بود. نفس گیر. باید در موردش بیشتر بدونم. دانشمندا باید راز و رمز اونو کشف کنن . باید رو یکی از اینها تحقیق کنم... یکی از این... نکرومورف ها. همونطوری که کین اونا رو با این اسم صدا میزنه.
پایان پیغام صوتی
( بعد از پیدا کردن چاشنی )
هموند ( از پیغام صوتی ): عالیه، تو چاشنی رو پیدا کردی، اونا با سیم جوشکاری ترکیب کن تا بتونی اون درو بترکونی. لعنتی، دارم صداهای بیشتری از اونا میشنوم، دارن از دریچه ها حرکت میکنن. مراقب خودت باش آیزک!
پیغام صوتی باقی مانده از اعضای قبلی ایشیمورا
مرسر: اون پایین یه چیزی پیدا کردی، درسته؟
کین: اره... یه چیزی پیدا کردیم.
مرسر: پس همه پیغام های متنی تا حالا درست بودن.
کین: در مورد اونا مطمئن نیستم. اون چیزی که من دیدم مقدس نبود.
مرسر: باید اینو با آغوش باز بپذیریم. ما اولین کسایی هستیم که این رو میبینیم.
کین: متیوس هیچ کس رو نمیذاره برن سیاره. اونجا تا چیزای بیشتری پیدا نکردیم قرنطینه هست.
مرسر: متیوس بره گم شه! اون و هر کس دیگه ای باید بدونن که این موضوع خیلی با ارزش تر از خودشون و کل این عملیات و حتی خود شرکت هست. این رستگاری ماست!
کین: صدای لعنتیت رو بیار پایین. مردم دارن اون پایین میمیرن.
مرسر: فقط اونایی میمیرن که بی ارزشن و ایمان ندارن. اما من ایمان دارم. تو چی ترنس؟ تو ایمان داری؟
پایان پیغام صوتی
پیغام متنی باقی مانده از اعضای قبلی ایشیمورا
دکتر وارویک، مامور ارشد روانشناسی: بیمار مورد نظر: هریس . هریس الان خوابه، بعد از یه مسکن خیلی قوی. اون بدون دارو نمیتونه بخوابه. خیلی ها دیگه بعد از 50 ساعت بیدار بودن نمیتونن دووم بیارم و خوابشون میبره. اما هریس اینطوری نیست.
اون چیزایی که هریس در مورد سیاره میگه خیلی عجیبه و به نظر میاد هذیان باشه. گناهی که اون مرتکب شده ثابت شدست، دو مامور اونو دیدن که چارلو رو گروگان گرفته و هم پرستار ایوانس رو کشته . هریس این کاراشو قبول داره. اما اصرار میکنه که هیچ جرمی نکرده و احساس گناه هم نمیکنه.
به نظر میاد این یه نوع رفتار ضدجامعه ای باشه ولی بقیه رفتارهاش این رو تایید نمیکنن . اون مهربان و دوستانه رفتار میکنه، میتونه به سوالات عادی پرسیده شده ازش پاسخ بده . اما وقتی در مورد قتل ازش سوال میکنی بدرفتار و ساکت میشه و رفتار جنون آمیز از خودش نشون میده. بعضی وقتا توهم میزنه و مثل سایر افرادی که از سیاره برگشتن میشه . هریس مدعی شده که برای این به دکتر حمله کرده چون" باید رویاها و اون افراد رو از بین میبرده" و پرستار رو کشته به این خاطر که " باید اونارو دور هم جمع میکرده" . اینا چه معنی میده هنوز متوجه نشدیم . یه مورد مشکوک...
پایان پیغام متنی
( بعد از منفجر کردن و عبور از در )
هموند ( از پیغام صوتی): خوبه، از در عبور کردی. از اینجا میتونی به دکتر متیوس برسی. یادت باشه، کدها تو بدن کاپیتان متیوسه.
پیغام ویدیویی باقی مانده از اعضای قبلی ایشیمورا
نیکول: من مامور ارشد پزشکی نیکول هستم و دارم این پیغام رو به سراسر سفینه میفرستم. ما کمک بیشتری نیاز داریم. ما منابع کافی برای رسیدگی به همه رو نداریم. هیچ کس نمیگه چه اتفاقی افتاده. این زخمها... ما برای رویارویی با این مسائل اماده نشده بودیم...
( در پس زمینه صدای فریاد درد میاد )
نیکول ( به پرستار کناریش ): خدا... اونو ببر رو میز... نگهش دار. پرستار! اونو رو میز نگهش دار! یا عیسی مسیح! پایان ضبط
پایان پیغام ویدیویی
هموند ( از پیغام صوتی): اون نیکول بود، درسته؟ از اینجا نمیتونم بگم که اون پیغام کی ضبط شده. مطمئنم نیکول یه جایی همینجاهاست.
پیغام صوتی باقی مانده از اعضای قبلی ایشیمورا
ایلین: سلام؟ کسی صدامو میشنوه؟ اسم من ایلین فیسکه، من الان از خواب بیدار شدم و دیدم همه رفتن. من نمیدونم چی شده. چرا همشون اینجا رو ترک کردن؟ باید بگردم یکیو پیدا کنم. اگه این پیغام رو میشنوی، لطفا بیا دنبالم... دارم صدای کشیدن ناخن رو دیوارا رو میشنوم...
هریس: ارقققققق
ایلین: سلام؟؟؟ کی اونجاست؟ تو یه دکتری؟ چرا همه... یه لحظه صبر کن! من تو رو میشناسم. تو هریس هستی، اونی که از سیاره برگشته. تو اون پرستارو کشتی... کمک... یکی کمکم کنه... لطفا...
پایان پیغام صوتی
( بعد از برداشتن کدها از لباس RIG کاپیتان متیوس )
هموند ( از پیغام صوتی): کدها رو دریافت کردم، خیلی به کارمون اومد، ازت ممنونم. دارم سعی میکنم به فایل های کاپیتان متیوس دسترسی پیدا کنم. برو به مترو. اونجا دوباره باهات تماس میگیرم. باید بفهمم چه بلایی سر این سفینه اومده.
پیغام صوتی باقی مانده از اعضای قبلی ایشیمورا
کین: پیغام علمی از ترنس کین؛ مشکلات مربوط به سیاره منو خیلی درگیر خودش کرده. شکی ندارم که اونا یه جورایی به کشف The Maker مربوط میشن، اما این ارتباط چیه هنوز نمیدونم. تقریبا 40 درصد کسایی که به سیاره رفتن دچار جنون شدن. نشانه های بارز این جنون افسردگی بیش از حد، بیخوابی و توهمه. همچنین خشونت و حتی قتل و به دنباش هذیان گویی هم مشاهده شده. مرسر میگه چند تا از اونها رو بیاریم برای مطالعه. ولاند، روانپزشکمون گفته که بررسی هاش بی نتیجه موندن. دو دل موندم که در این مورد به مرسر گوش بدم یا نه، اما به هر حال به مهارتهاش احتیاج دارم. ما راه حل میخوایم و این راه حال ها باید زودتر پیدا بشن .
پایان پیغام صوتی
هموند (ازپیغام ویدیویی): آیزک! یکی از اونا یه جوری یه راهی به اتاق کاپیتان پیدا کرده! من اونو گذاشتم تو اتاقک اضطراری فرار. اینطوری قفلها آزاد شدن... منم پیغام های سفینه رو پیدا کردم... هر چی که اینجا داره اتفاق میوفته، از اون سیاره ای اومده که اونو حفاری کردن. اول تو کل سیاره پخش شده، حالا هم رسیده به سفینه. آیزک، این از آلودگی نمیتونه باشه. این شاید بیگانه ها باشن! لعنتی! ما مشکلات بزرگتری پیدا کردیم. موتورهای سفینه غیر فعال شدن! هرچه سریع تر برو به اتاق مهندسی، منم اینجا میگردم ببینم مشکل چیه.

پایان چپتر دوم

[offlineinternet]

اولا این موجودات اسمشون زامبی نیستند و نکرومورف هستند! ( نمیدونم مد شده به هر موجودی دیگه میگن زامبی!! )
دوما برا باره دوم دارم میگم که بازیکن به خودش زحمت 2 دقیقه بازی کردن رو نمیده! خوب اگه دکمه دیده نمیشه یک بار میمیری باره دوم که میتونی پیدا کنی که!! ( اولین بار که نیست دوستان دارن بازی میکنن! )
سوما نسخه ی قبلی هم با B نشون میداد چرا الکی حرف میزنین؟ ( 2همین 2 هفته پیش بازی رو تموم کردم دوباره ها! )

اینقدر جوش نزن واست خوب نیست