بابا من بودم همچین با یه لگد درو میشکوندم که مامانه هما پشت در له شه
از پنجره ایی چیزی هم میتونست در بره...عجبا![]()
بابا من بودم همچین با یه لگد درو میشکوندم که مامانه هما پشت در له شه
از پنجره ایی چیزی هم میتونست در بره...عجبا![]()
داره جالب میشه...
حیف رفت تا 21 شهریور...
توی این قسمت 2 بار سر کارمون گذاشتن !
آخرش هم که اون یکم مونده بود بهش برسه رفت 88 !!
در ضمن ، اون کنتور گاز رو دیدین دم خونه ؟ توی 64 که گاز کشی نداشتن !! : دی
ای بابا
اینطوری که لو میرن
خب وقتی این غیب شده تو گذشته بسیجیه پوسته همایون رو میکنه و وقتی این محسن برگرده میفهمن که این کتیبه رو دزدیدن![]()
یعنی چی؟نه بابا همون رفت 88...از 88 هم رفت جلوتر !!!
چیییییییییی؟؟؟؟؟؟؟؟جدیییی ییییییییی؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟داره جالب میشه...
حیف رفت تا 21 شهریور...![]()
آقا امشب همش روبوسی و خداحافظی شد که...
این همایون خیلی باحاله.وقتی رفت سال 88 چرا هیچ تغییری نکرد.من یهو فکر کردم اونا(بسیجی و همایون) رفتن 88.میزدن یکم دیوارا میریخت
.
به حرف شما گوش کرد!
همایون هم اگه همون لحظه در رفته باشه مشکلی پیش نمیاد !
ولی بیشتر از این همایون خوشم اومد... گفتم دیگه میره 88 محسنو میزاره سرکار!
این محسن هم مارو جون به لب کرد تا رفت 88!
من که میگم این واسشون مشکل ساز میشه...اولا اینکه نمیتوووونه از دست بسیجیه در برههمایون هم اگه همون لحظه در رفته باشه مشکلی پیش نمیاد !
....بعدشم اگه بتونه در بره خیلی راحت میتونن پیداش کنن...این همایون بدبخت به خاطر محسن کللی بدبختی کشیده...
تایید میشه...کلا خیلی آدم باحالیه...وقتی که نیومد بیرون من حدس زدم قایم میشه...بچم چه شوخهولی بیشتر از این همایون خوشم اومد... گفتم دیگه میره 88 محسنو میزاره سرکار!
![]()
هم اکنون 1 کاربر در حال مشاهده این تاپیک میباشد. (0 کاربر عضو شده و 1 مهمان)