اين مال همين 15 دقيقه پيش هست...مواظب باش نسوزي..داغ داغ!!!
آقا....بعد از يه عمري..يكي از اهواز بهم زنگ زد.منم كه حسابي در گير درس بودم.هيچي ....خلاصه گوشي بر داشتم و گفتم ?Hello .اونم گفت به به ..آقا شهربار.
منم كف كردم..گفتم شما؟گفت منم ديگه؟منم گفتم خوب به .....م.بيار بالا بينم كي هستي؟
گفت با من اينجوري حرف نزن گرون واست تموم ميشه آقاي مهندس.
گفتم ببين آقاي(4تا دري وري مشتي كه اگه به سنگ بگي ذوب ميشه بهش گفتم).نميدونم از كدوم گوري زنگ زدي....حالا هم كه زنگ زدي........يهو رنگم پريد
گقتم ببخشيد..ميشه يه كم ديگه صحبت كنين؟....گقت آره عزيزم....من عموتم ديگه IQ .
نميدونستم چي كار كنم...قطع كردم.
2 دقيقه بعدش زنگ زد و گفت حالا بيخيال.....مهم نيست..ولي خوب خواهر و مادر من و بابات رو صلوات داديا....
داشت گريه ام ميگرفت......ولي بعدش اون از دلم در آورد(چه مرامي

).
بعدشم كلي خنديدم خودم به خود احمقم.....ديگه تا عمر دارم با كسي بد حرف نميزنم پشت تلفن.
البته از اين تلفن اينقدر من سوتي دارم كه نگو....سرفرست همه رو ميگم.
يا حق
