دلام گرفته است
دلام گرفته است
به ايوان میروم و انگشتانام را
بر پوست کشيدهی شب میکشم
چراغهای رابطه تاريک اند
چراغهای رابطه تاريک اند
کسی مرا به آفتاب
معرفي نخواهدکرد
کسی مرا به ميهماني گنجشگها نخواهدبرد
پرواز را به خاطر بسپار
پرنده مردني است...........
فروغ