با عرض پوزش از جناب M!L4D ، شمارا بودن Q براحتي قابل اثباته و اختلافي هم روي آن وجود نداره و بطور كلي بر روي قضايا هيچ اختلاف نظري وجود نداره، واگر اختلافي وجود داشته باشد روي اصول هست.
اما اصل چيه؟
اصل گزاره اي است كه درستي آن را نمي توان اثبات كرد بلكه آن را بصورت شهودي مي پذيريم.
مثل اصل پنجم اقليدس:"از يك نقطه خارج يك خط، يك و فقط يك خط موازي آن مي توان رسم كرد"
تا مدتها رياضي دانها روي اين اصل اختلاف داشتند تا اينكه در قرن 19 رياضي داناني مثل گوس، لوباچفسكي و ريمـــان با جابجاي اين اصل، هندسه هاي متفاوتي را عرضه كردند. در حال حاضر نيز اصولي وجود دارند كه قسمت عمده اثباتهاي رياضي بر مبناي آنها مي باشند، مثل لم زورن(به اين خاطر بهش ميگن لم، چون كه تا مدتها رياضي دانانان سعي در اثبات آن داشتند ولي نتوانستند، و سرانجام بعنوان اصل پذيرفته شد) البته اين توضيح را هم بدم كه رد كردن اصول هم به اين سادگي نيست و همان اندازه كه اثبات آنها مشكل و يا ناممكن به نظر مي آيد، رد آنها نيز چنين وضعيتي دارد. فقط خواستم بگم كه اگر جايي براي اختلاف با شد توي اصول هستش كه اثبات شده نيستد(حالا نه اينكه فكر كني روي اصول دو دستگي و اختلاف آنچناني وجود داره، نه اينجوريا هم نيست )، وگرنه قضايايي كه قابل اثباتند، شكي در آنها وجود ندارند. اميدوارم منظورمو گرفته باشي.![]()