سلام
فقط انجام وظیفه هستش دوست عزیز
سلام
فقط انجام وظیفه هستش دوست عزیز
خسرو حيدرى: مى خواهم با شماره ۲ گل بزنم
خسرو حيدرى هافبك جوان و باانگيزه استقلال براى بازى مقابل صباباترى انگيزه فراوانى دارد و در تلاش است كه در اين بازى نام خود را به عنوان يكى از گلزنان مسابقه ثبت كند. با خسرو حيدرى همصحبت شديم كه در ذيل مى خوانيد:
• پيش بينى تان از بازى با صبا چيست؟
- بازى سختى داريم چرا كه از يكسو بايد امتيازات از دست رفته را جبران كنيم و از سوى ديگر با توجه به تمرينان فشرده اى كه در طول تعطيلات اخير برگزار كرديم بايد ثابت كنيم كه درصد اشتباهاتمان كمتر و هماهنگى تيم بيشتر شده است.
• فكر مى كنيد شناخت فيروز كريمى از استقلال بتواند براى صبايى ها يك فاكتور مثبت باشد؟
- فيروز كريمى استاد من است و من به ايشان مثل همه مربيانى كه تا به حال داشتم احترام فراوانى قائل هستم اما خيلى از مربيان ليگ هستند كه استقلال را مى شناسند استقلال تيم ناشناخته اى نيست و از سوى ديگر اين استقلال با زمانى كه ايشان هدايت تيم را بر عهده داشتند فرق دارد. مقابل صباباترى هر چه كه از آقا فيروز ياد گرفته ايم را به آنچه كه در طول اين مدت اميرخان و ديگر مربيان استقلال يادمان داده اند افزوده و ۳ امتياز را از آنها خواهيم گرفت.
• با چه شماره اى بازى مى كنى؟
- درخواست كرده بودم از مسئولان استقلال كه شماره ۲ را به من بدهند. اين شماره را دوست دارم و خدا را شكر كسى هم در استقلال اين شماره را نپوشيده است، اميدوارم مشكلى پيش نيايد و با اين شماره به صبا گل بزنم.
امير قول داد بازى هاى اميد و جوانان را تماشا كند
منصوريان: مشكل من و قلعه نويى حسادتى است كه به رفاقتمان مى كنند
على منصوريان رئيس آكادمى فوتبال استقلال است و در رؤيايى نه چندان دور از دسترس خود دنبال اين هدف است كه از تيم هاى پايه استقلال ستارگان فرداى اين تيم را بسازد.منصوريان در مورد وضعيت تيم هاى پايه استقلال گفت:« با همكارى باشگاه استقلال و مساعدت دوستان توانستم اسپانسر براى اين تيم ها گرفته و اميدوارم با مساعدت هاى مالى باشگاه مشكلات حل شود.» وى افزود:«طى صحبتى كه با اميرخان داشتم از ايشان خواستم كه هروقت استقلال بازى نداشت هر ۱۵ روز يك بار در بازى تيم هاى اميد و جوانان و يا جلسه اى از تمرينات اين تيم ها را تماشا كند و با حضور خود به آنها دلگرمى بدهد.برخى از اين بازيكنان مى توانند به زودى ستاره استقلال شوند و براى رسيدن به اين مهم به توجه و كمك بزرگانى چون قلعه نويى نياز دارند.» منصوريان در پايان گفت:« من با امير قلعه نويى هيچ مشكلى ندارم و ايشان را به عنوان رفيق، برادر و استاد خودم قبول دارم مشكل من و قلعه نويى كسانى هستند كه مى خواهند با حسدورزى خود، رابطه بين من و ايشان را خراب كنند. خدا را شكر كه آنها هميشه شكست مى خورند.»
باشگاه استقلال از فيروز كريمى تقدير مى كند
فيروز كريمى سرمربى صباباترى فصل قبل سرمربى استقلال بود و نتوانست با اين تيم نتايج خوبى كسب كند. فردا در ديدارى حساس استقلال به مصاف صباباترى خواهد رفت. در همين زمينه باشگاه استقلال قصد دارد در اين ديدار از زحمات فيروز كريمى در دوره حضورش در استقلال تقدير كند. طبق شنيده هاى ما، استقلالى ها قصد دارند با اهداى يك لوح از وى تقدير كنند.
حضور جلال طالبى در كادرفنى استقلال تكذيب شد
طى هفته گذشته شايعاتى در مورد حضور جلال طالبى در كادرفنى استقلال شنيده مى شود. ديروز يكى از مسئولان باشگاه استقلال با تكذيب اين مسأله گفت: «كادرفنى استقلال با همين نفرات فعلى به كار خود ادامه خواهد داد و نفر تازه اى به جمع نفرات اضافه نخواهد شد. گفتنى است در همين كادر فعلى هم يك نفر اضافه است و از بين ۲ دستيار قلعه نويى يك نفر بايد از سكوى تماشاگران بازى را تماشا كند.»
تقابل فيروز كريمى و استقلال مهم نيست
هادى طباطبايى
۱- استقلال مقابل صباباترى بازى بسيار سختى خواهد داشت. صباباترى بازيكنان بسيار خوبى دارد و از مربيان فوق العاده اى سود مى برد. آنها در ۴ مسابقه گذشته خود نتايج خوبى كسب نكرده اند و در اين مسابقه براى جبران ناكامى ها به ميدان مى آيند و با توجه به اينكه ميزبان هستند فقط به ۳ امتياز فكر مى كنند. با اين توصيف استقلال كار بسيار مشكلى در قم خواهد داشت. اميدوارم بازيكنان در اين ديدار با انگيزه ظاهر شوند و با انجام بازى خوب بتوانند ۳ امتياز را كسب كنند و وضعيت خود را در جدول بهبود بخشند.
۲- تقابل فيروز كريمى و استقلال زياد مهم نيست، چرا كه كريمى تنها چند ماه در استقلال مربيگرى كرد. افرادى هستند كه چند سال در استقلال حضور داشته اند و در اين بين حضور كريمى در استقلال به چشم هم نمى آيد. كريمى مربى بسيار خوبى است و خوب مى داند تيمش را چگونه هدايت كند. استقلالى ها بايد بسيار باهوش عمل كنند.
۳- بازيكنانى مثل پيروز قربانى، فرهاد مجيدى و... مقابل تيمى كه فيروز كريمى مربى آن است انگيزه زيادى دارند. با اين حال آنها بايد تمركز خود را معطوف به برد استقلال كنند و به مسائل حاشيه اى توجهى نداشته باشند. مطمئن هستم اگر بازيكنان در حد و اندازه هاى خود ظاهر شوند با انجام يك بازى خوب نتيجه را نيز كسب خواهند كرد و با دست پر به تهران مى آيند.
۴- تعطيلى ليگ به نفع آبى پوشان شده چرا كه در اين مدت نقاط ضعف خود را پوشاندند و نقاط قوت خود را تقويت كردند. در اين مدت استقلالى ها روى هماهنگى بازيكنان خوب كار كرده اند و قطعاً با هماهنگى مطلوب مسابقات را ادامه مى دهند و به اميد خدا نتايج خوبى هم كسب مى كنند.
۵- فيروز كريمى نسبت به استقلال شناخت چندانى ندارد، چرا كه قلعه نويى نيمى از تركيب تيم را تغيير داده است و كريمى نمى تواند شناخت خوبى نسبت به استقلال داشته باشد. البته اگر اين تيم همان تيم پارسال هم بود آشنايى مربى حريف ربطى به بازى استقلال نداشت. به نظر من يك تيم بايد آنقدر مقتدر باشد كه هيچ عاملى نتواند مانع از موفقيت آن شود و در حال حاضر فكر مى كنم استقلالى ها به اين خودباورى رسيده اند.
90دقيقه به ارزش يك جام
روز فيروز
شك نكنيد كه بازى استقلال و صباباترى «بازى فيروز كريمى» است. يعنى نقش اول فيلم را خود فيروز بازى مى كند و درست مثل سريال هاى مهران مديرى، كارگردان هم خودش است. كريمى در استقلال موقعيت خوبى داشت و اشتباهاتى كرد كه در نهايت منجر به شكست او شد. فيروز اگر مى دانست در استقلال چنان بلايى بر سرش مى آيد، هرگز استقلال اهواز را ترك نمى كرد و پا به تهران نمى گذاشت اما او آمد و به قول خودش با اعتبارش بازى شد. اينكه فيروز در استقلال چه اشتباهاتى داشت و چرا هيچ كس نتوانست به او كمك كند بحثى است كه فعلاً اهميت ندارد. آنچه مهم است بازى جمعه است و اينكه فيروز بتواند در اين بازى خودش را نشان دهد و اعاده حيثيت كند. او به اندازه ۳۴ بازى در اين يك بازى خاص انگيزه دارد، ولو اگر بگويد مقابل تيم خودم بازى مى كنم و اين بازى هم يك بازى معمولى است.
شكست مربيان غيراستقلالى
فيروز هرگز روزهاى جدايى اش از استقلال را فراموش نمى كند. روزى كه او در كرمان به مس قلعه نويى باخت مقدمات متزلزل شدن صندلى اش فراهم شد اما بعد از آن هم كريمى هرگز نتوانست استقلال را به جايى برساند كه مردم ( و البته خودش) مى خواستند. استقلال در زمان او فراز و نشيب بسيارى داشت و در نهايت تا مكان سيزدهم جدول نزول كرد آن هم در فصلى كه پرسپوليس قهرمان شد. كريمى حتى جام حذفى را هم تمام نكرد. شكست او در استقلال به منزله شكست مربيان غيراستقلالى در اين باشگاه بود. بعد از بركنارى رولند كخ در سال ۸۱ هرگز مربى غير استقلالى روى نيمكت استقلال ننشسته بود اما اين اتفاق با حضور فيروز افتاد و با وجود آنكه هواداران استقلال حمايت خوبى از اين مربى به عمل آوردند اما فيروز باخت تا كارنامه مربيان غيراستقلالى در باشگاه استقلال تا مدت هاى مديد به بايگانى سپرده شود. بعد از كخ، ۵ سال طول كشيد تا يكى مثل كريمى روى كار بيايد اما او هم باخت تا شايد ۵ سال بعد...
اما بازى جمعه يك بازى كاملاً متفاوت است. فيروز مى خواهد در اين بازى توانايى هاى فنى اش را به رخ استقلالى ها و صدالبته به رخ قلعه نويى بكشد. همه مى دانند كريمى از نظر فنى يكى از بهترين مربيان ايران ( و شايد بهترين مربى ايران ) است اما او بايد اين مسأله را به اثبات برساند. براى كريمى پيروزى مقابل استقلال به اندازه فتح جام ارزش دارد چرا كه باعث مى شود او بعد از حدود ۲ سال دوباره خودى نشان بدهد و سر بلند كند. فيروز اگر اين بازى را ببازد موقعيتش حتى در صباباترى هم به خطر مى افتد و معلوم نيست تا نيم فصل دوام بياورد. فراموش نكنيم كه تيم او از ۴ بازى اول ۲ امتياز گرفت و ۱۰ امتياز را از دست داد. از طرفى قلعه نويى هم امسال شرايط مطلوبى ندارد. او اولين بازى كركرى را به مظلومى و مس باخت و حالا نمى خواهد يك اتفاق تلخ تر با شكست در قم رقم بخورد. امير خوب مى داند كه تحت هيچ شرايطى نبايد به فيروز ببازد. چه به خاطر وضعيت بحرانى استقلال در جدول و چه به خاطر داستان خودش و فيروز كريمى.
به ياد جدال فصل قبل امير و فيروز و آن اتفاق به يادماندنى
ديگر از «مشت گره كردن»ها گلايه نكنيد!
فوتبال هم كارش حساب و كتاب ندارد. بهتر است بگوييم اصلاً رفاقت و واژه هايى از اين دست سرش نمى شود، نمونه اش همين كه فردا آقا فيروز را مقابل تيمى قرار مى دهد كه تا همين چند ماه قبل براى موفقيتش تلاش مى كرد و البته بابت ناكامى هايش هم بشدت مؤاخذه مى شد. فيروز كريمى بايد صبا را به مصاف استقلالى بفرستد كه حالا سرمربى اش امير قلعه نويى است و چاره اى نيز جز به خرج دادن تمام تلاش و توان براى رسيدن به پيروزى و ۳ امتياز نيست چرا كه در ۴ هفته سپرى شده از ليگ هشتم، تيم تازه هويت يافته و خريدارى شده فوتبال قم رنگ برد را نديده و اگر قرار باشد در آغاز دوباره مسابقات هم تساوى ها و باخت هايش تداوم داشته باشد، ديگر بايد كم كم شاهد خداحافظى دراماتيك مرد نمكى فوتبال اين مملكت از صبا باشيم، يعنى اتفاقى كه همين چندى پيش براى وى در استقلال افتاد و از او يك مربى ناكام ساخت. استقلال و صبا بدموقعى به هم خورده اند چرا كه وضعيت هر دويشان تا اينجاى كار «شش» مى زند و هم اين ورى ها و هم آن ورى ها روزهاى تعطيلى اجبارى ليگ برتر را به اين اميد سپرى كرده اند كه بازى پنجمشان كه عدد هفته اش باز هم «شش» است (!) برايشان حداكثر امتياز يا بهتر بگوييم حكم خروج از بحران را به ارمغان آورد و اين بدان معناست كه تساوى - عاملى براى حفظ رفاقت ها و حصول رضايت طرفين! - نيز در اين مقطع زمانى كارشان را به هيچ عنوان راه نمى اندازد و هيچ تفاوتى بين آن و باخت وجود ندارد. فيروز بايد ببرد، همانطور كه امير بايد پيروز شود اما با اينكه هدف آنها در كل شبيه به هم است اما درجزئياتش تفاوت هايى به چشم مى آيد كه كار را از يك جهت براى كريمى سخت تر مى كند. او روز جمعه نه تنها رقابتى از نوع «فنى» را پيش روى خود مى بيند، بلكه بايد به مصاف احساسات، علايق و خاطراتش برود و هر چقدر هم كه وى انكار كند فوتبال حرفه اى ديگر اين حرف ها را ندارد، باز نمى توانيم به خود بقبولانيم و باور كنيم كه ديدار با تيم سابق براى آقا فيروز يك پيكار معمولى است. راستى به واقع پيروزى صبا در بازى هفته ششم، سرمربى اش را خوشحال مى كند يا برعكس كامش را تلخ؟ غرقابل انكار است علاقه و ارادت كريمى به تيم آبى پوش پايتخت. هر چه نباشد او چند ماهى را به عنوان سرمربى در اين تيم سپرى كرده و هر قدر هم كه نام استقلال برايش تداعى كننده لحظات سخت، طاقت فرسا، پرتنش و آزاردهنده باشد باز هم وابستگى وى به اين تيم پشت چيزى پنهان نمى گردد اما چه مى شود كرد كه پاى اعتبار و آبرو در ميان است و فيروز كريمى اصلاً دوست ندارد براى دومين بار طى ماه هاى اخير به بيرون از محل فعاليتش بدرقه شود! دوستى ها و علاقه ها به جاى خود اما آقا فيروز فردا شده توانايى صحبت كردن را از دست بدهد، آن قدر از كنار زمين فرياد خواهد زد تا توپ از ترس او هم كه هست، از خط دروازه استقلال عبور كند. ارادت ها و رودربايستى ها هم سرجاى خود اما روز جمعه فيروز كريمى به آب و آتش خواهد زد تا استقلال - باز هم بخوانيد تيم سابقش - را ببرد و در اين راه حتى ابايى از مشت گره كردن بعد از به ثمر رسيدن هر گل يا ثبت پيروزى تيمش نيز نخواهد داشت چرا كه اين رسم فوتبال است و وقتى پاى اعتبار و وجدان كارى به ميان مى آيد، خوشحالى كردن بابت بردن تيم سابق يك امر طبيعى است و نبايد بلايى كه سر قلعه نويى پس از بردن استقلا ل با مس آوردند، بر سر مربى ديگرى هم آورده شود. مديران مس كرمان براى آنكه تيمشان غزل خداحافظى از ليگ برتر را سر ندهد ، با هزار سلام و صلوات قلعه نويى را روى نيمكت تيم خود نشاندند ؛ خود را يك لحظه جاى وى قرار دهيد، آن هم بعد از اينكه خيلى ها بابت ناكامى تيم ملى در مالزى او را بسيار آزرده كرده و تحت فشارش قرارداده بودند. طبيعى بود كه امير براى رسيدن به موفقيت و تكرار روزهاى خوبش بى تابى كند و يك لحظه آرام و قرار نداشته باشد، بعد از اينكه پيروزى او با تيمى چون مس -بخوانيد تيمى شهرستانى و كم سابقه در ليگ برتر - مقابل استقلال محرز شد نيز مشت هايش را به نشانه خوشحالى زائدالوصف گره كرد اما در عوض آن همه جنجال به پا گشت كه قلعه نويى فلان است و بهمان. چاره اى نيست و «بايد» بپذيريم كه مربيانى چون قلعه نويى -در زمان حضورش روى نيمكت مس و بعد از تجربه يك دوره ناكامى با تيم ملى- يا فيروز كريمى كه براى پاك كردن نتايجش با استقلال بالاترين انگيزه را دارد و بى قرارى مى كند ، مجبورند در بعضى از ديدارها چشم بر روى گذشته و خاطراتشان ببندند و براى حفظ اعتبار و اثبات «هنوز زنده بودن» به اين در و آن در بزنند. امير سال قبل در كرمان، استقلال همين فيروز را برد و مشت هايش را گره كرد، شايد امسال كريمى در قم چنين سرنوشتى را نصيب او كند و به چنين واكنشى اقدام بورزد كه هر دويش طبيعى است و غير قابل انتقاد، پس لطفاً ديگر از مشت گره كردن ها گلايه نكنيد چرا كه طبيعت و رسم فوتبال اين است و اگر من و شما هم جاى آنها بوديم، «مطمئناً » چنين كارى را انجام مى داديم!
در حق طالب لو ظلم كردند
با درخواست اميرقلعه نويى سرمربى بزرگسالان استقلال در سال ۸۲ از تيم اميد اين باشگاه در تمرينات تيم بزرگسالان شركت كرد. وى در كنار دروازه بانان بزرگى چون هادى طباطبايى و پرويز برومند رشد كرد و با وجود اين ۲ دروازه بان كمتر كسى خيال بازى كردن وى را در سر مى پرورانيد. او آنقدر تلاش كرد تا قلعه نويى را وادار به استفاده از خود نمود. ژنرال آبى ها او را در بازى مقابل سپاهان اصفهان و مقابل چشمان هزاران زردپوش به ميدان فرستاد تا از دروازه آبى پوشان حراست كند. وقتى بلندگوى ورزشگاه نام او را به عنوان دروازه بان استقلال اعلام كرد جمعيت متعجب شدند و خيال كردند تيمشان به راحتى پيروز مى شود اما همين گلر جوان و كم تجربه كارى كرد كارستان. وحيد طالب لو در آن بازى آنقدر توپ گرفت و مهاجمان حريف را ناكام گذاشت تا اينكه همگان به قدرت دستان وحيد پى بردند.بعد از آن در اكثر ديدارهاى استقلال حضورى ثابت داشت تا اينكه برانكو ايوانكوويچ، سرمربى وقت تيم ملى نتوانست از كنار توانايى طالب لو به راحتى عبور كند و وحيد را كه در قهرمانى همان سال تيمش نقش بسزايى داشت در ليست ۲۳ نفره خود براى جام جهانى ۲۰۰۶ آلمان قرار داد. پس از حضور بر روى نيمكت تيم ملى در جام جهانى با سرمربى شدن قلعه نويى در تيم ايران همگان خيال كردند وحيد گلر اول ايران در جام ملت هاى آسيا در سال ۲۰۰۷ خواهد بود. انگيزه وحيد در آن مقطع مثالزدنى بود اما وقتى قلعه نويى ليست خود را براى بازى با ازبكستان اعلام كرد و نامى از وحيد در تركيب اصلى نبود، او ديگر آن انگيزه و شادابى را نداشت و با چهره اى بهت زده و ناراحت روى نيمكت مى نشست. ايام سپرى شد و روز بازى با كره جنوبى در دقايق پايانى و نزديك به ضربات پنالتى، قلعه نويى تصميم گرفت از پنالتى گير بودن طالب لو استفاده كند و به همين منظور او را به جاى رودباريان به زمين فرستاد و اين شايد بدترين ظلمى بود كه قلعه نويى به طالب لو كرد. وحيد در آن بازى اگرچه يك پنالتى حريف را مهار كرد اما به هيچ وجه نتوانست مانع از شكست ايران شود.بعد از آن جام ديگر وحيد آن گلر هميشگى نبوده و نيست. آن گلرى كه در زمين همه كار براى موفقيت تيمش مى كرد. البته در حال حاضر طالب لو نسبت به گذشته خيلى بهتر و باانگيزه تر شده است اما هرگز آن دروازه بان ۳ سال قبل نيست.همين دروازه بانى كه اكنون نفر اول قلعه نويى در تركيب تيمش است توسط همين مربى نابود شد. آرى ... اميرخان، در توانايى شما هيچ شكى نداريم اما بايد قبول كرد كه شما در حق طالب لو ظلم كردى. اگر او در جام ملت ها در تركيب ايران قرار مى گرفت شايد مانند رودباريان گاف هاى وحشتناك نمى داد.وحيد طالب لو دروازه بان مظلومى در فوتبال ايران است و در حالى كه هميشه پيراهن شماره يك تيم ملى حق او بوده وى از پوشيدن آن محروم گرديده است. از برانكو گرفته تا دايى به وحيد اعتماد نكردند و نمى كنند و علت اين موضوع نامعلوم است. به هر حال از سرمربى تيم ملى مى خواهيم نيم نگاهى هم به طالب لو بيندازد.
۱۵ دقيقه هم براى جبارى كافى بود
هفته قبل نوشتيم «زيدان» هنوز هم زنده است. خيلى ها با اين مطلب مخالفت كردند و اعتقاد داشتند مجتبى جبارى هنوز نتوانسته است به روزهاى اوج خود نزديك شود. اين عده معتقد بودند بعد از مصدوميتى كه براى مجتبى پيش آمد او با ترس بازى مى كند و همين عامل باعث شده تا او نتواند كارآيى لازم را داشته باشد و به استقلال كمك كند. عده اى ديگر با خواندن مطلب ذكر شده حرف ما را تأييد كردند و هنوز هم جبارى را يكى از بهترين هاى ايران مى دانند. شنبه شب قبل از ديدار ايران و عربستان همه صحبت از نبود نام جبارى در ليست ۱۸ نفره دايى مى كردند اما با شروع بازى به اشتباه خود پى بردند. مجتبى توانسته بود نظر دايى را براى قرار گرفتن در ليست ۱۸ نفره جلب كند. بازى آغاز شد و تيم ايران گل اول بازى را دريافت كرد. وقتى دوربين تلويزيونى روى نيمكت ايران زوم كرد و چهره مجتبى جبارى نمايان شد مشخص بود وى براى حضور در بازى و تغيير نتيجه آن لحظه شمارى مى كند تا اينكه در دقيقه ۷۵ دايى، مجتبى را فراخواند و از او خواست با قدرت به موفقيت تيم كمك كند. مجتبى با چهره اى نگران اما اميدوار وارد زمين شد. حضور او روند بازى را تغيير داد و عرب ها را وادار به عقب نشينى كرد. مجتبى آنقدر با حركات زيباى خود عرب ها را اذيت كرد و به آنها فشار آورد تا آنها را مجبور كرد كرنرهاى متعددى را به ايران بدهند. مجتبى وظيفه سانتر اين كرنرها را به روى دروازه عربستان به عهده داشت تا اينكه در دقيقه ۸۲ سانتر ديدنى وى به شجاعى و در نهايت نكونام رسيد تا ايران به گل تساوى دست پيدا كند. پس از اين ديدار همه از عملكرد بازيكنان ايرانى صحبت مى كردند. از گل نكونام گرفته تا بازى نامطلوب غلام نژاد و زارع اما در اين بين هيچ كس صحبتى از جبارى نكرد. شايد اگر مجتبى در زمين نبود و آن سانتر را انجام نمى داد اكنون ايران بازى را واگذار كرده بود.مجتبى هنوز هم هافبكى فوق العاده است. او با بازى كه مقابل عربستان انجام داد دهان تمام منتقدانش را بست و به آنها اثبات نمود لقب «زيدان آسيا» شايسته او است. آرى...مجتبى جبارى امروز به نام بزرگى در فوتبال ايران تبديل شده است. نامى كه از ذهن هيچ كس پاك نخواهد شد.حال مى فهميم كه چرا بازى مجتبى در استقلال به چشم نمى آيد. او هيچ مشكلى ندارد و پاس هاى طلايى خود را براى مهاجمان ارسال مى كند و اين مهاجمان آبى هستند كه از فرصت ها استفاده نمى كنند. قلعه نويى بايد قدر او را بداند. مجتبى ميانه ميدان استقلال را كاملاً بيمه مى كند و وزنه اى مناسب براى آبى پوشان پايتخت است. جبارى هميشه نورچشمى ژنرال آبى ها بوده است و قطعاً اميرخان قدر او را به خوبى مى داند. در پايان براى جبارى و تيم استقلال آرزوى موفقيت مى كنيم.
گذشت زمان چهره واقعى استقلال را نشان مى دهد
ادموند اختر
۱- بازى استقلال و صباباترى براى ۲ تيم بسيار مشكل است. تعطيلى به وجود آمده در ليگ به نفع هر ۲ تيم شد تا روى نقاط ضعف و قوت خود كار كنند و در آينده بازى هاى بهترى را انجام دهند. استقلال در اين ديدار چاره اى جز پيروزى ندارد. نوبتى هم كه باشد نوبت استقلال است كه ببرد و هواداران را دلگرم كند.آنها در اين ديدار بايد تمام حواسشان را جمع كنند و با خودباورى و تمركزى خوب به مصاف صبا بروند و به اميد خدا با نتيجه اى خوب زمين را ترك كنند و با دست پر به تهران بازگردند. استقلال به ۳ امتياز ديدار با صباباترى نياز دارد و اميدوارم بتواند به آن دست پيدا كند.
۲- حضور فيروز كريمى كه سال قبل استقلالى بود روى نيمكت صباباترى حساسيتى ايجاد نمى كند. اين مسائل در فوتبال روز دنيا طبيعى است. فوتبال ما حرفه اى شده است و ديگر چنين چيزهايى معنى ندارد. اين موضوع مى تواند براى هواداران مهم باشد نه براى فيروز كريمى و بازيكنان استقلال.
۳- كريمى شناخت خوبى از استقلال دارد اما اين موضوع اصلاً به ضرر استقلالى ها نخواهد بود. فوتبال به شناخت بستگى ندارد. اين حوادث است كه نتيجه را رقم مى زند. به هر حال استقلال مقابل صباباترى كه هدايت آن را فيروز كريمى عهده دار است كار بسيار سختى را پيش رو دارد. اميدوارم بتوانند ۳ امتياز را به دست آورند.
۴- هنوز زود است استقلال را ناكام بناميم. فقط ۴ هفته از رقابت ها سپرى شده است و قضاوت در مورد تيم زود است. بايد ،۴ ۵ هفته ديگر نيز بگذرد تا بتوان در مورد تيم قلعه نويى نظر داد. قطعاً در آينده چهره واقعى استقلال كه بسيار قوى تر از اين است را خواهيد ديد.
۵- اين استقلال پتانسيل بالايى دارد. با شناختى كه از بازيكنان و مربيان دارم مطمئن هستم آنها مى توانند مدعى قهرمانى ۳ جام باشند و براى اين كار از سد تيم هاى قدرتمندى عبور خواهند كرد. به مرور زمان بازيكنان تمركز لازم را به دست خواهند آورد و خود را به عنوان مدعى قهرمانى معرفى خواهند كرد. بازيكنان بسيار خوبى عضو استقلال هستند كه حضور هر كدام از آنها يك وزنه براى تيم است.
هم اکنون 1 کاربر در حال مشاهده این تاپیک میباشد. (0 کاربر عضو شده و 1 مهمان)