دوش اگهی ز یار سفر کرده داد باد
من نیز دل به باد دهم هر چه باد باد
دوش اگهی ز یار سفر کرده داد باد
من نیز دل به باد دهم هر چه باد باد
موافقم . از این به بعد پستهای خلاف قانون مشاعره رو درنظر نمیگیریم.
==
در آسمان نه عجب گر به گفته حافظ
سرود زهره به رقص آورد مسیحا را
از بس كه چشم مست در اين شهر ديده ام
حقا كه مي نمي خورم اكنون و سرخوشم
مایهی خوشدلی آنجاست که دلـدار آنجاست
میکـنـم جـهـد که خود را مگـر آنجا فـکـنـم
مرا در منزل جانان چه امن عیش چون هر دم
جرس فریاد میدارد که بربندید محملها
این همه شهد و شکر کز سخنم می ریزد
اجر صبری ست کز آن شاخ نباتم دادند
در دل ندهم ره پس از اين مهر بتان را
مهر لب او بر در اين خانه نهاديم
ما را ز خیال تو چه پروای شراب است
خم گو سر خود گیر که خمخانه خراب است
تا لشکر غمت نکند ملک دل خراب
جان عزیز خود به نوا میفرستمت
ای غایب از نظر که شدی همنشین دل
میگویمت دعا و ثنا میفرستمت
ترسم كه روز حشر عنان بر عنان رود
تسبيح شيخ و خرقه رند شراب خوار
هم اکنون 1 کاربر در حال مشاهده این تاپیک میباشد. (0 کاربر عضو شده و 1 مهمان)