تبلیغات :
ماهان سرور
آکوستیک ، فوم شانه تخم مرغی ، پنل صداگیر ، یونولیت
دستگاه جوجه کشی حرفه ای
فروش آنلاین لباس کودک
خرید فالوور ایرانی
خرید فالوور اینستاگرام
خرید ممبر تلگرام

[ + افزودن آگهی متنی جدید ]




صفحه 48 از 54 اولاول ... 38444546474849505152 ... آخرآخر
نمايش نتايج 471 به 480 از 540

نام تاپيک: میزگـــــرد فلـــســفـــــی

  1. #471
    اگه نباشه جاش خالی می مونه msshamraz's Avatar
    تاريخ عضويت
    Aug 2009
    محل سكونت
    T A B R I Z
    پست ها
    205

    پيش فرض

    خدا همه این افرادی رو که نام بردی بیامرزه. علم وعقل بامذهب مشکل ندارندومذهب هم به اندازه کافی ازین دو بهره برده ومیبره. درعلم اصول به معنی روش استنباط فقهی وحقوقی،این مسایل به طورکامل بررسی شده واگرکسی مایل بودمیتونه مراجعه کنه وخودش مطالعه کنه ولی برای اینکه مشکل ما دراین تاپیک حل بشه بایدبگیم که بعضی مسایل هست که عقل میتونه مستقلا وبدون دلالت شرع اونهاروبفهمه که به مستقلات عقلی معروفند وگاهی هم شرع دستوری میدهدکه لازمه آن خواستن چیزدیگری هم هست که عقل آن چیز راتشخیص میدهدمثل بحث مقدمه واجب و اذن درشئی اذن درلوازم آن هم ست و... مااینجاتوافق کردیم که درموردمسایلی بحث کنیم که علم وعقل به تنهایی میتونندبفهمند مثل بحث وجودخدا وبحث زمان. امیدوارم این روندادامه پیداکنه ضمن اینکه قاعده تلازم بین حکم شرع وعقل به خوبی نشون میده که کسانی که باهم مشکل داشتندبخاطر این بوده که نظراتشون درموردجایگاه عقل درمذهب متفاوت بوده. همین آقای غزالی جزو معتزله بودندکه اصلاعقل رودرصدوراحکام شرع معتبرنمیدونستنددرحالیکه ازنظرابن سیناوفارابی فلسفه ومذهب شایدازلحاظ موضوعی وحکمی کاملا برهم منطبق نباشندورابطه شان عموم وخصوص من وجه است اماهیچ تناقض وتنافری باهم ندارند.ازنظرفقه شیعه اگر تزاحمی دراحکام عقل وشرع پیش بیادبه اصل تخییر مراجعه میشودکه خوداین این اصل یک اصل عقلی است نه شرعی. به نظرم قضاوتی که شمادرمورداین مساله کردید به نظرات غزالی نزدیکتراست تا ابن سینا!
    دوست عزیز شما فقه رو با فلسفه یکی دانستید . در صورتی که فلسفه چیزی جدا از فقه است و فقه جدا از فلسفه و اگر حقیقتش رو بخواهید دین جدا از مذهب است و مذهب جدا از دین و بنده در جایی اشاره کردم که کانت مومن ترین فرد زمان خود بود و این اشاره بی دلیل نبود چنانکه شناخت انیشتین درباره خدا متفاوت با شناخت جماعت دور و برش از خدا بود و ابوعلی سینا متفاوت با دیگران درباره خدا می اندیشید .
    دین عوام یا بهتر بگویم مذهب عوام متفاوت از مذهب فیلسوف است ! (فیلسوف تعصبی ندارد )
    لطفا فقه را با فلسفه قاطی نکنید که فقه هیچ ربطی به فلسفه ندارد . ناصر خسرو ، جامی و حافظ و سعدی و ... همگی بر علیه فقها شعرها گفتند و نوشتند و می توانید بخوانید.
    باید به این نکته اشاره کنم که فلسفه دو نوع است عقل گرا و تجربه گرا
    ابوعلی سینا فیلسوف عقل گرا بود ! و غزالی یک تجربه گرا که جز ریاضت چیزی نصیبش نشد ( البته بنده قصد توهین به هیچ شخصیت بزرگی را ندارم ولی نمی توان غزالی را فیلسوف نامید )

    اول از آخر شروع می کنم . من گفتم کسی باید حذف بشه یا تفکر شما باعث حذف عده ای میشه؟
    لطفا وقتی جوابی به پستی می دید با دقت بیشتری بخونیدش که اشکال بی مورد ازش نگیرید

    در مورد نقل قول از بزرگان (حالا چه در سیاست یا علم یا .... ) لطفا نقل قول بیارید به همراه منبع . غیر از این ارزش بحث کردن نداره

    در مورد اینکه فلانی فلانی رو کافر می دونست کم از این دست مسائل نداریم.مشهورترین مورد هم تکفیر ملاصدرا هست که تا نزدیک چوبه دار هم رفت
    دوست عزیز شما خودتان اشاره می کنید ملاصدرا تا چوبه دار رفت . خب حسنک وزیر اعدام شد . برونو جوردانو را سوزاندند چون گفت خورشید و ستارگان از جنس هم هستند و همه از سنگ ! حالا علت این مثال زدن شما مشخص نیست و گمان می کنم هیچ ربطی به موضوعی که بنده مطرح کردم ندارد و نشان میدهد شما باید با دقت بیشتری پست ها را مطالعه کنید !
    قرار نیست برای هرچیزی من سند و مدرک بیاروم چون احتیاجی برای سند و مدرک نیست شما اگر محقق باشید خودتان اسناد را خواهید یافت . البته باز هم احتیاجی نیست چون خود تاریخ نشان دهنده این حقیقت هست که گالیله به جرم گفتن حقیقت تا چوبه دار رفت ! و معنی این جمله من این است که عوام الناس اگر ببینند یک نفر همچون سقراط یا اسپینوزا دین و مذهب انها را قبول ندارد جام زهر به او میدهند یا از جامعه یهودیت اخراجش می کنند !
    Last edited by msshamraz; 09-06-2010 at 12:34.

  2. این کاربر از msshamraz بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده است

    a@s

  3. #472
    اگه نباشه جاش خالی می مونه msshamraz's Avatar
    تاريخ عضويت
    Aug 2009
    محل سكونت
    T A B R I Z
    پست ها
    205

    پيش فرض

    اما بله بین همین مذهبیون هم اختلاف بوده و تکفیر می کردند. اما شما چرا تکفیر رو می پذیری ولی نمی پذیری که هر دو طرف اعتقاد و ایمان به مذهبی بودن داشتن؟ (1)

    پ.ن1: این سوال رو از دوستمون msshamraz پرسیدم
    دوست عزیز پاسخ من به این پرسش شما تماما نتیجه اندیشه های خودم در این زمینه است و مدت ها ذهن من را به مشغول کرده بود و شاید هنوز نتیجه درستی نگرفتم بنابر این احتمال وجود اشتباهات فراوان در پاسخ من هست .

    من فردی مذهبی و دیندار نیستم ولی برای پاسخ گفتن به این پرسش احتیاج به گفتن برخی نکته ها از قران است . چیزی که من فهمیدم این بود که مذهب چیزی جدا از دین است . به گفته قران دین یکی است و آیه قران اشاره می کند که یعقوب هنگام مرگ فرزندان خود را گفت که ای فرزندان من پس از من چه کسی را خواهید پرستید آنها گفتند همان خدایی که تو می پرستیدی و پیش از تو ابراهیم پرستید و پس از تو خواهند پرستید .
    دین چیزی است که با پدید آمدن مذهب کمرنگ می شود و رفته رفته از بین میرود . مذهب نتیجه اختلاف سلیقه هاست و تجزیه شدن دین .
    به عنوان مثال همیشه گفته اند که دین یکی است با توجه به این جمله مسیحیت ، اسلام و یهود که هر سه از ادیان سامی هستند و از ابراهیم ریشه می گیرند باید یکی می بودند " پس چرا جدا شدند ؟! "

    البته من استفاده وازه ادیان برای مسیحیت و یهودیت و اسلام را خوب نمی دانم چون معتقدیم با به وجود امدن مذهب ها در این سه ، به طور کلی دین اصلی از بین رفت و به سه مذهب یهود ، مسیح و اسلام تقسیم شد و پس از آن در هر کدام از این سه مذهب زیرشاخه های مختلف ایجاد شد و این زیرشاخه ها هرکدام چیزهایی را از دین به ارث بردند و چیزهایی را ساختند و چیزهایی را هم از بین بردند . به عنوان مثال در مذهب شیعه اجتهاد به وجود امد و در مذهب سنی مفتی و کاتولیک ها پاپ دارند و پروتستان ها فاقد ان و یهودیت تلموت ساخت و تورات را منحرف کرد و .....

    بحث زیاد است خلاصه کنم : از نظر من دین چیزی نیست که امروز و در زمان ما وجود داشته باشد ولی به جایش تا دلتان بخواهد مذهب وجود دارد ! از مذهب شیعه گرفته تا مذهب کمونیسم و حتی مذهب هم جنس بازی !

    در آخر باید اشاره کنم مذهب جدایی می اندازد و جنگ به راه می اندازد و تفرقه افکن است و دین متحد می کند و صلح دوست است ولی افسوس که در دنیای امروز وجود ندارد !
    Last edited by msshamraz; 09-06-2010 at 12:54.

  4. #473
    پروفشنال farzad02's Avatar
    تاريخ عضويت
    Oct 2009
    پست ها
    636

    پيش فرض

    دوست عزیز شما خودتان اشاره می کنید ملاصدرا تا چوبه دار رفت . خب حسنک وزیر اعدام شد . برونو جوردانو را سوزاندند چون گفت خورشید و ستارگان از جنس هم هستند و همه از سنگ ! حالا علت این مثال زدن شما مشخص نیست و گمان می کنم هیچ ربطی به موضوعی که بنده مطرح کردم ندارد و نشان میدهد شما باید با دقت بیشتری پست ها را مطالعه کنید !
    قرار نیست برای هرچیزی من سند و مدرک بیاروم چون احتیاجی برای سند و مدرک نیست شما اگر محقق باشید خودتان اسناد را خواهید یافت . البته باز هم احتیاجی نیست چون خود تاریخ نشان دهنده این حقیقت هست که گالیله به جرم گفتن حقیقت تا چوبه دار رفت ! و معنی این جمله من این است که عوام الناس اگر ببینند یک نفر همچون سقراط یا اسپینوزا دین و مذهب انها را قبول ندارد جام زهر به او میدهند یا از جامعه یهودیت اخراجش می کنند !
    من هر چقدر خوندم جوابی به صحبتهای خودم ندیدم و نمی دونم در جواب کدوم بحث بنده اینها رو طرح کردید!
    ولی برای اطلاعات بیشتر شما باید عرض کنم که از نظر ما مظهر اسلام پیامبر و ائمه هستند و این افراد کسی را برای تحقیقات علمی مذمت هم نکرده اند چه برسه به تکفیر و اعدام
    اینکه کسی به اسم اسلام یا سنت حکم به تکفیر یک عالم و دانشمند می دهد ربطی به اصل اسلام ندارد
    به نام دین ، قانون ،علم و .... بارها شده که سوء استفاده شده یا حتی برداشت اشتباه از اینها موجب صدمه به دیگران شده.پس اصل دین و علم و قانون مشکل دارن؟

    دوست عزیز پاسخ من به این پرسش شما تماما نتیجه اندیشه های خودم در این زمینه است و مدت ها ذهن من را به مشغول کرده بود و شاید هنوز نتیجه درستی نگرفتم بنابر این احتمال وجود اشتباهات فراوان در پاسخ من هست .

    من فردی مذهبی و دیندار نیستم ولی برای پاسخ گفتن به این پرسش احتیاج به گفتن برخی نکته ها از قران است . چیزی که من فهمیدم این بود که مذهب چیزی جدا از دین است . به گفته قران دین یکی است و آیه قران اشاره می کند که یعقوب هنگام مرگ فرزندان خود را گفت که ای فرزندان من پس از من چه کسی را خواهید پرستید آنها گفتند همان خدایی که تو می پرستیدی و پیش از تو ابراهیم پرستید و پس از تو خواهند پرستید .
    دین چیزی است که با پدید آمدن مذهب کمرنگ می شود و رفته رفته از بین میرود . مذهب نتیجه اختلاف سلیقه هاست و تجزیه شدن دین .
    به عنوان مثال همیشه گفته اند که دین یکی است با توجه به این جمله مسیحیت ، اسلام و یهود که هر سه از ادیان سامی هستند و از ابراهیم ریشه می گیرند باید یکی می بودند " پس چرا جدا شدند ؟! "

    البته من استفاده وازه ادیان برای مسیحیت و یهودیت و اسلام را خوب نمی دانم چون معتقدیم با به وجود امدن مذهب ها در این سه ، به طور کلی دین اصلی از بین رفت و به سه مذهب یهود ، مسیح و اسلام تقسیم شد و پس از آن در هر کدام از این سه مذهب زیرشاخه های مختلف ایجاد شد و این زیرشاخه ها هرکدام چیزهایی را از دین به ارث بردند و چیزهایی را ساختند و چیزهایی را هم از بین بردند . به عنوان مثال در مذهب شیعه اجتهاد به وجود امد و در مذهب سنی مفتی و کاتولیک ها پاپ دارند و پروتستان ها فاقد ان و یهودیت تلموت ساخت و تورات را منحرف کرد و .....

    بحث زیاد است خلاصه کنم : از نظر من دین چیزی نیست که امروز و در زمان ما وجود داشته باشد ولی به جایش تا دلتان بخواهد مذهب وجود دارد ! از مذهب شیعه گرفته تا مذهب کمونیسم و حتی مذهب هم جنس بازی !

    در آخر باید اشاره کنم مذهب جدایی می اندازد و جنگ به راه می اندازد و تفرقه افکن است و دین متحد می کند و صلح دوست است ولی افسوس که در دنیای امروز وجود ندارد !
    این بحثی که شما کردید در عین اینکه گسترده هست اما اصلا نکته پیچیده ای ندارد

    پیامبری از طرف خدا برگزیده میشود.به او کلام خدا نازل می شود و او وظیفه دارد که مردم عصری را هدایت کند.اینکه مردم بخواهند آن را حفظ کنند یا اینکه تحریف کنند و .... یک بحث دیگریست
    کما اینکه هنوز موسی نبی زنده بود و قومش به گوساله پرستی روی آوردند
    و این چرخه ادامه پیدا می کند و جالب اینجاست که پیامبران تمام پیامبران قبل از خود را تایید کرده اند. یعنی عیسی نفهمید دین موسی تحریف شده و شما فهمیدی؟ پس چرا تاییدش کرد؟

    جواب روشن است . چون راه همان است و این مردم هستند که به خواست خود بعضی مسائل را تغییر دادند

    اما در مورد اسلام به قدری کلیات محکم و ثابت بوده که شما هر چه بحث بین فرق مختلف اسلامی می بینی اکثرا بر سر اصول اصلی صورت نمی گیرد.
    الله -پیامبر-کتاب خدا-معاد-مبارزه با ظلم و شرک و ...

    یکی از مهمترین دلایلش هم وجود قرآن است که باعث می شود خط کلی حفظ شود.مثلا با وجود متن صریح قرآن هر عالم اسلامی که خواسته حکمی مانند قصاص را رد کنه به سرعت طرد شده

    اما اینکه شما انتظار داری جزئیات ثابت و مشخص بوده همین باعث می شود پویایی دین از بین برود.
    مثلا می بینیم با وجود اینکه قوانین نیوتن قوانین ثابت و درستی هستند و به اصل تبدیل می شوند اما در مسائل نسبی کاربرد ندارند.چون علوم تجربی هم پویا هستند و هر روز ممکن است افق های جدیدی گشوده شود

    از زمان پیامبر تا الان که زمان فقهای شیعه هست را در نظر بگیرید.آیا اصول تغییری کرده؟ یا آرمانها عوض شده؟
    چیزی که اتفاق افتاده علوم تجربی و منطق و فلسفه و فقه رشد کرده و ریزتر شده و تخصصی تر

  5. #474
    داره خودمونی میشه Mahast Arya's Avatar
    تاريخ عضويت
    Jan 2009
    محل سكونت
    45 درجه شرقی.. بالاتر از نصف النهار مبداء
    پست ها
    120

    پيش فرض

    [QUOTE=angello1920;5013415]

    در همان دوران جاهليت عده ي زيادي به پيامبر ايمان اوردن و حتي جونشون رو هم فدا كردن.
    اينها تشخيص خداوند براي جاهليت بوده!!
    خوب اين جاي تامل داره كه چطور تونستيد از تشخيص خداوند مطلع بشيد كه قرآن براي دوران جاهليت بوده و نه هم اكنون! اينطور ديگر نيازي به خواندن قرآن نيست!
    همونطور كه قبلا هم گفتم قرآن كتابي نيست براي زمان بخصوصي.توي قرآن اومده قران جز پندي براي جهانيان نيست.(از يك بعد)
    و جنس ذات انسان هيچ وقت از زمان بوجود آمدن انسان تا به حال كه خودمون رو متمدن مي دونيم تغيير نكرده .پس مطالب توي قران نيازي به روز شدن ندارن.(مطالب نه افكار و نو انديشي)[/QUOTE]

    ترجیح میدم اول چندتا از پستاتونو جای دیگه بخونم تا بدونم ابعاد فکریتون چیه.
    ولی فعلا اینا رو میگم.
    اگه تونسته باشین لحن منو درست موقع ادا کردن این جمله حس کنید حرفی ندارم.
    ولی یک بار دیگه بخونید.منظور من حدس زدن تشخیص خدا نبود.
    اگه پیامبریاراهنمایی نبود پس چطور عرب جاهل باید میفهمید که جنگ در راه خدا و شهادت و زنده بگور نکردن و تجاوز به عنف و قتل وغارت وغیره چیه؟
    پس به راحتی میشه تشخیصه خدا رو برای یک جماعت وحشی تشخیص داد:
    یک پیامبر که دارای اخلاق حسنه باشه امانت دار،راستگو،....ومیدونید که در اون زمان سرودن شعر و مشاعره کردن جایگاه خاصی داشته،پس با قران که بدون هیچ ایراد درتعادل کلمات و رعایت قافیه وغیره هست تونست محمد رو توی این قوم جابندازه.
    من هنوز رو حرفم که عرب یک جاهل بوده وهست و میمونه هستم.من هیچ ثبت علمی تحقیقی واختراعی رو از عرب ندیدم مگر اینکه یک رگش ایرانی باشه.
    (هر چند پستای من همیشه پاک میشه و یکسری حرفایی میمونه که اینطور سوال میسازه)

    اینچیزها برای من حل شده اس.من به وجود راهنما برای هدایت معتقدم ولی آدم پرستی و فرقه و کتاب رو رد میکنم.
    باور دارم که در تعامل با جامعه میشه درجات رو از نظر معنوی بالا برد.
    نه دنبال خدای تووی تصور عام هستم نه آویزون این کتاب و اون کتاب وشخص پرستی.
    همه کتابهای تاریخ مطالب آموزنده زیاد دارن.هرروز میخوام که کتاب جدیدی بیاد که چیز جدید داشته باشه بدون اینکه از جهنم و آتش و غیره (؟؟؟؟)بترسم پامو توی هر مسلکی بذارم.
    همه ی ادیان به خود برتر بینی گرفتار شدن و چسبیدن به فرعیات.
    در صورتی که یادشون میره منبع اصلی معجزه و کتاب و پیامبر.... چیزی فراتر از این سفسطه بازیهاس.

    من میتونم تصورمو از زندگی خدا مرگ امروز فردا....توی یک صفحه بنویسم خیلی ساده.
    بدون کلماتی که فقط برای بزرگ جلوه دادن نوشته ام باشه.
    ولی کسی نمیتونه بگه چرا؟چون آزادم هرطور میخوام فکر کنم...زندگی کنم..یا از خدا هر برداشتی داشته باشم.

    [QUOTE] و جنس ذات انسان هيچ وقت از زمان بوجود آمدن انسان تا به حال كه خودمون رو متمدن مي دونيم تغيير نكرده .پس مطالب توي قران نيازي به روز شدن ندارن.(مطالب نه افكار و نو انديشي [/QUOTE]

    منظورتو نو از جنس ذات نفهمیدم
    من فکر میکنم ذات انسان یک چیزو میخواد و اون برگشت به ذات الهی هست.ونباید تغییر کنه.
    ولی نباید اینقدر پایبند گذشته باشیم.دنیا هرروز در حال نو شدن هست هرروز میشه درس تازه ای گرفت.
    سخت ترین کار اینه که خالق بخواد خودشو به مخلوقش ثابت کنه.
    ولی میبینیم که خدا با صبر و برنامه داره اینکارو میکنه و ما چسبیدیم به چیزی که برای قوم و زمانه ای دیگه بوده. در گذشته.

    ظرف آگاهیه یک انسان قادره در همون مقیاس آگاهی دریافت کنه.
    ظرف پیامبروقومش(صرفا ح.محمد وقران منظورم نیست..موسی عیسی و غیره) همون بوده....ما الان پیشرفته تریم.
    با یک سفر روح عالی میتونیم به جایی بریم که پیامبر رفت.
    اگر ایشون تونست بره معراج برای خویش انضباطی و قوانین انسان متعالی بودنی بود که داشت.
    ماهم میتونیم..در پیشگاه خداتمام بنده ها یکسان هستند.این میزان اشتیاق هست که درجات تعالی رو بالا میبره نه حفظ کردن ادعیه و...........یاد گرفتن 4 تا قانون فلسفی و فقهی...
    همه توی گردآب جنگ ادیان دور خودشون میچرخن.

    زندگی اینقدر سخت نیست.

    حذف مثل همیشه.

  6. #475
    اگه نباشه جاش خالی می مونه msshamraz's Avatar
    تاريخ عضويت
    Aug 2009
    محل سكونت
    T A B R I Z
    پست ها
    205

    پيش فرض

    من هر چقدر خوندم جوابی به صحبتهای خودم ندیدم و نمی دونم در جواب کدوم بحث بنده اینها رو طرح کردید!
    ولی برای اطلاعات بیشتر شما باید عرض کنم که از نظر ما مظهر اسلام پیامبر و ائمه هستند و این افراد کسی را برای تحقیقات علمی مذمت هم نکرده اند چه برسه به تکفیر و اعدام
    اینکه کسی به اسم اسلام یا سنت حکم به تکفیر یک عالم و دانشمند می دهد ربطی به اصل اسلام ندارد
    به نام دین ، قانون ،علم و .... بارها شده که سوء استفاده شده یا حتی برداشت اشتباه از اینها موجب صدمه به دیگران شده.پس اصل دین و علم و قانون مشکل دارن؟



    این بحثی که شما کردید در عین اینکه گسترده هست اما اصلا نکته پیچیده ای ندارد

    پیامبری از طرف خدا برگزیده میشود.به او کلام خدا نازل می شود و او وظیفه دارد که مردم عصری را هدایت کند.اینکه مردم بخواهند آن را حفظ کنند یا اینکه تحریف کنند و .... یک بحث دیگریست
    کما اینکه هنوز موسی نبی زنده بود و قومش به گوساله پرستی روی آوردند
    و این چرخه ادامه پیدا می کند و جالب اینجاست که پیامبران تمام پیامبران قبل از خود را تایید کرده اند. یعنی عیسی نفهمید دین موسی تحریف شده و شما فهمیدی؟ پس چرا تاییدش کرد؟

    جواب روشن است . چون راه همان است و این مردم هستند که به خواست خود بعضی مسائل را تغییر دادند

    اما در مورد اسلام به قدری کلیات محکم و ثابت بوده که شما هر چه بحث بین فرق مختلف اسلامی می بینی اکثرا بر سر اصول اصلی صورت نمی گیرد.
    الله -پیامبر-کتاب خدا-معاد-مبارزه با ظلم و شرک و ...

    یکی از مهمترین دلایلش هم وجود قرآن است که باعث می شود خط کلی حفظ شود.مثلا با وجود متن صریح قرآن هر عالم اسلامی که خواسته حکمی مانند قصاص را رد کنه به سرعت طرد شده

    اما اینکه شما انتظار داری جزئیات ثابت و مشخص بوده همین باعث می شود پویایی دین از بین برود.
    مثلا می بینیم با وجود اینکه قوانین نیوتن قوانین ثابت و درستی هستند و به اصل تبدیل می شوند اما در مسائل نسبی کاربرد ندارند.چون علوم تجربی هم پویا هستند و هر روز ممکن است افق های جدیدی گشوده شود

    از زمان پیامبر تا الان که زمان فقهای شیعه هست را در نظر بگیرید.آیا اصول تغییری کرده؟ یا آرمانها عوض شده؟
    چیزی که اتفاق افتاده علوم تجربی و منطق و فلسفه و فقه رشد کرده و ریزتر شده و تخصصی تر

    دوست من اتفاقا بنده متوجه این موضوع شدم که شما در کل همان چیزهایی رو که من گفتم تکرار می کنید ولی اصرار می ورزید تا بگید که مذهب و دین رابطه مستقیمی با فلسفه دارند!
    جالب این نکته است که بیشتر از هر چیز اعتقاد به فقه دارید و میخواهید فقه را بر فلسفه تحمیل کنید.

    دوست من برای فلسفه معصومیت امام و پیامبر و ائمه و دکارت و کارل مارکس مهم نیست .عقلانی بودن کارهایی است که کردند و دنبال چرا کردند است. فلسفه به دنبال مقدس کردن یا از تقدس در آوردن نیست . اینکه می گویید " از نظر ما مظهر اسلام پیامبر و ائمه هستند ... " از نظر فلسفه ارزشی ندارد ، بگویید چرا تکفیر نکردند و چرا عده ای می کنند ؟ چرا مهم است . در ضمن اگر دقت کنید تمام چیزهایی که من نوشتم در پاسخ به شما بود و فکر نمی کنم بی ربط بوده باشد .

    لطفا درباره تفاوت فلسفه و فقه مطالعاتی انجام بدید و بعد نظرات خود رو در تاپیکی که به فلسفه مربوط است بنویسید ! شما دائم از فقه و فقها می گید کاش کمی از فلسفه و فلاسفه بنویسید !

    فلسفه شکاک است

    فلسفه به چگونه و چرا به وجود آمدن دین هم می پردازد ولی فقه نتیجه دین است و نمیتواند بحثی فلسفی باشد .
    Last edited by msshamraz; 09-06-2010 at 15:49.

  7. #476
    پروفشنال farzad02's Avatar
    تاريخ عضويت
    Oct 2009
    پست ها
    636

    پيش فرض

    دوست من اتفاقا بنده متوجه این موضوع شدم که شما در کل همان چیزهایی رو که من گفتم تکرار می کنید ولی اصرار می ورزید تا بگید که مذهب و دین رابطه مستقیمی با فلسفه دارند!
    جالب این نکته است که بیشتر از هر چیز اعتقاد به فقه دارید و میخواهید فقه را بر فلسفه تحمیل کنید.

    دوست من برای فلسفه معصومیت امام و پیامبر و ائمه و دکارت و کارل مارکس مهم نیست .عقلانی بودن کارهایی است که کردند و دنبال چرا کردند است. فلسفه به دنبال مقدس کردن یا از تقدس در آوردن نیست . اینکه می گویید " از نظر ما مظهر اسلام پیامبر و ائمه هستند ... " از نظر فلسفه ارزشی ندارد ، بگویید چرا تکفیر نکردند و چرا عده ای می کنند ؟ چرا مهم است . در ضمن اگر دقت کنید تمام چیزهایی که من نوشتم در پاسخ به شما بود و فکر نمی کنم بی ربط بوده باشد .

    لطفا درباره تفاوت فلسفه و فقه مطالعاتی انجام بدید و بعد نظرات خود رو در تاپیکی که به فلسفه مربوط است بنویسید ! شما دائم از فقه و فقها می گید کاش کمی از فلسفه و فلاسفه بنویسید !

    فلسفه شکاک است

    فلسفه به چگونه و چرا به وجود آمدن دین هم می پردازد ولی فقه نتیجه دین است و نمیتواند بحثی فلسفی باشد .
    دوست عزیز باز که من یه چیزی گفتم شما یه چیز دیگه جواب دادی !

    این بحث که آخر گفتم منظور در جواب این بود که میگی مذاهب خیلی تفاوت دارن.گفتم نه خیر.حداقل الان در اسلام بسیاری از اصول اساسی مشترک هستند

    در مورد فلسفه اسلامی هم من اصلا هنوز وارد بحثش نشدم که شما نقدش کردی

    ضمنا لازمه یاداوری کنم شما در یک دنیای پیچیده و سراسر وابستگی علل و عوامل به هم زندگی میکنی. نمی تونی بگی من فقط کارم با فلسفه هست و با بقیه چیزها یا کاری ندارم یا باید حتما با دید فلسفی باهاش برخورد کنم

    اتفاقا ما که ندیدیم فیلسوفان اسلامی در رد (شک) چیزی گفته باشن.هر چه شنیدیم این بوده که (شک مقدمه یقین است)

    اشکال شما می دونی کجاست؟ وقتی کسی بدون تحقیق و توجه مسلمان میشه رو مسلمان می دونید.کسی که اسلامش تقلیدی یا ارثی هست که وضعش معلومه
    مسلمان واقعی کسی هست که با تحقیق و شناخت به این درک برسد که جهانی هست خدای هست و .... تا برسد به اینجا که مسلمان بشود که یکی از راههای اصلیش هم از طریق پی بردن به فلسفه جهان و خود انسان است
    (اول همه رسالات فقهی هم نوشته تقلید در اصول دین جایز نیست)
    Last edited by farzad02; 09-06-2010 at 17:36.

  8. #477
    اگه نباشه جاش خالی می مونه msshamraz's Avatar
    تاريخ عضويت
    Aug 2009
    محل سكونت
    T A B R I Z
    پست ها
    205

    پيش فرض

    دوست عزیز باز که من یه چیزی گفتم شما یه چیز دیگه جواب دادی !

    این بحث که آخر گفتم منظور در جواب این بود که میگی مذاهب خیلی تفاوت دارن.گفتم نه خیر.حداقل الان در اسلام بسیاری از اصول اساسی مشترک هستند

    در مورد فلسفه اسلامی هم من اصلا هنوز وارد بحثش نشدم که شما نقدش کردی

    ضمنا لازمه یاداوری کنم شما در یک دنیای پیچیده و سراسر وابستگی علل و عوامل به هم زندگی میکنی. نمی تونی بگی من فقط کارم با فلسفه هست و با بقیه چیزها یا کاری ندارم یا باید حتما با دید فلسفی باهاش برخورد کنم

    اتفاقا ما که ندیدیم فیلسوفان اسلامی در رد (شک) چیزی گفته باشن.هر چه شنیدیم این بوده که (شک مقدمه یقین است)

    اشکال شما می دونی کجاست؟ وقتی کسی بدون تحقیق و توجه مسلمان میشه رو مسلمان می دونید.کسی که اسلامش تقلیدی یا ارثی هست که وضعش معلومه
    مسلمان واقعی کسی هست که با تحقیق و شناخت به این درک برسد که جهانی هست خدای هست و .... تا برسد به اینجا که مسلمان بشود که یکی از راههای اصلیش هم از طریق پی بردن به فلسفه جهان و خود انسان است
    (اول همه رسالات فقهی هم نوشته تقلید در اصول دین جایز نیست)
    من یادم نمی آید در مورد اسلام و مسلمان بودن صحبتی کرده باشم . در مورد فقه چندین بار ذکر کردم که فقه مخالف با فلسفه است و فلسفه از دین (فقه) گریزان یا بهتره بگم دین از فلسفه گریزان و منکر علت ها و روابط نشدم و اشاره کردم که فلسفه درباره چگونگی به وجود امدن دین سخن گفته و می گوید ( به نظر مطالب بنده را بی دقت و یا ناقص می خوانید )

    در مورد اشتراک مذاهب بنده باز هم یادم نمی آید که اشتراکات را رد کرده باشم ! نمیدانم شما پست های قبلی بنده را چگونه خواندید . اما چند پست بالاتر به این نکته اشاره کردم که مذاهب چیزهایی را به ارث بردند و چیزهایی را حذف کردند و چیزهایی را ساختند !

    در هیچ کجا اشاره نکردم که فیلسوفان اسلامی شک را رد کردند یا پذیرفتند !

    بنده تنها چیزی که چند بار تکرار کردم این بوده که فقه با فلسفه یکی نیست و شما باز هم از فقه می گویید و می نویسید و به جای بحثی فلسفی بحثی فقهی راه می اندازید و از رسالات فقهی می گویید . در جایی یه این نکته اشاره کردم که فیلسوفان مسلمان چون ابوعلی سینا و خیام و ... با فقه و فقها مخالف بودند و در اشعار و نوشته هایشان بر ضد ایشان سخنانی گفته اند .

    در تاریخ ایران فلسفه با حکمت و خرد معادل بوده است نه با فقه و اجتهاد .

    دوست من به جای اشکال پیدا کردن بی مورد و اشکال تراشی مطالب را با دقت بیشتری بخوانید و سعی کنید از کاه کوه نسازید و بدون تعصب به فلسفی اندیشیدن بپردازید .

  9. #478
    داره خودمونی میشه angello1920's Avatar
    تاريخ عضويت
    Apr 2010
    پست ها
    60

    پيش فرض

    ترجیح میدم اول چندتا از پستاتونو جای دیگه بخونم تا بدونم ابعاد فکریتون چیه.
    ولی فعلا اینا رو میگم.
    اگه تونسته باشین لحن منو درست موقع ادا کردن این جمله حس کنید حرفی ندارم.
    خوشحالم كه قضاوت سريع نمي كنيد و مي خوايد پست هاي ديگه رو هم بخونيد.
    نبايد جوري صحبت كنيد كه خواننده بخواد حس شما رو كشف كنه بلكه بايد طوري باشه كه اگر مي خوايد كسي حس شما رو درك كنه كلماتي رو كه اينجا قرار مي ديد بايد اين كار رو كامل بتونن انجام بدن .جايي مبهم نباشه.البته همه ما توي رسوندن مطلبمون به ديگران بالاخره ضعف هايي داريم ولي خوب انتظار اينكه كسي حتما بايد منظور رو بفهمه اشتباه هست.
    اگه پیامبریاراهنمایی نبود پس چطور عرب جاهل باید میفهمید که جنگ در راه خدا و شهادت و زنده بگور نکردن و تجاوز به عنف و قتل وغارت وغیره چیه؟
    من هنوز رو حرفم که عرب یک جاهل بوده وهست و میمونه هستم.من هیچ ثبت علمی تحقیقی واختراعی رو از عرب ندیدم مگر اینکه یک رگش ایرانی باشه.
    مگر نه اينكه مي گيم فلسفه جاي تعصب نيست! شما دائما داريد حس نفرتتون رو از افرادي خاص بروز مي ديد.به نمونه اي از حرفاي شما اشاره مي كنم:عرب جاهل , نادان , قتل و ...
    اگر تجزيه و تحليل كنيد اين صحبتاتون رو متوجه مي شيد كه:
    عرب يعني عرب زبان و منظور شما از عرب افرادي هستن كه در نقطه اي از جهان زندگي مي كنن.زير همون آفتابي كه ما زندگي مي كنيم و زير هون آسمون و روي همون جنس خاك و ... .
    مي گيد اگر پيامبر نبود چطور عرب جاهل مي فهميد جنگ در راه خدا و ... چيه؟
    اول پاسختون رو ساده مي دم. اگر پيامبر نبود بله نمي فهميدن.حالا پاسخ به تعصبتون:
    مگر پيامبران الهي براي برطرف كردن جهالت قوم هاي ديگر نيامدن؟يا همه ي آن قوم ها افرادي بالغ و عاقل بودن ! كه در اين صورت ديگر نيازي به پيامبر نبود.
    اگر منظورتان اين باشد قوم هاي ديگر از هوشي برخوردار بودن كه فقط نياز بود راه خدايي را به آنها نشان دهند باز هم در پاسخ مي گويم كه ذات انسان يكي است( در مورد اينكه منظورم از ذات چي هست جلوتر توضيح مي دم) .
    حتي در اين صورت كه قوم هاي ديگر جاهل نبوده اند و فقط عرب ها جاهل بوده اند بياييد نتيجه را ببينيم كه بعد از فوت حضرت عيسي قومش به حرف شاگردانش اكتفا كردن !!! شاگرداني كه حتي يكي از آن ها خيانت كار در آمد !! فقط 40 سال از فوت (به ظاهر)
    حضرت عيسي نگذشته بود كه قومش اين گونه گمراه شده اند .
    اين در حالي است كه قوم به قول شما عرب نادان بعد از فوت پيامبر كفر نكردند !! البته اشتباهات فراواني داشتند مانند به خليفه نگرفتن امام علي و چند تاي ديگر.... كه اگر شما اين ها را نادان بودن و جهالت عرب مي دانيد بايد بگويم كه در برابر خواندن عيسي به خدايي اين هيچ است!!! كه خدا در قرآن مي فرمايد كه نزديك بود از اين حرف آن ها زمين و آسمان رو خدا نابود كنه!و اين دربرابر قومي كه شما به تعصب مي گوييد كه اختراعي نمي كنند و اگر هم اختراع كنند رگه ي ايراني دارند هيچ است.بايد به شما بگويم كه اختراع كردن به تلاش بستگي دارد.غير از اين است؟(اگر بگوييم كه آن ها اختراع نمي كنند كه جاي تعجب است) .
    اگر فردي تلاش كند قطعا به نتيجه اي ميرسد مانند تلاش در زمينه ي اختراع.اگر انسان به چيزي نياز نداشته باشد در جهت آن تلاشي نمي كند.اگر شما نياز به غذا نداشتيد غذا مي خورديد؟(كه در اين صورت وقت تلف كردن بود )
    منظورتو نو از جنس ذات نفهمیدم
    من فکر میکنم ذات انسان یک چیزو میخواد و اون برگشت به ذات الهی هست.ونباید تغییر کنه.
    ذات در اينجا به معني جنس و چيزي كه انسان هست.نه اين گوشت و استخوان و نه فقط تمايل انسان به برگشت به ذات الهي.
    بلكه منظورم كلي تر است .از جمله اجزاي ذات مانند: تمايل به برگشت به ذات الهي , عشق , نفرت , حسادت , استفاده از عقل براي نتيجه گيري , احساس داشتن , نيازمند محبت بودن , و هزاران اجزاي ديگر از ذات.
    اگر با اين ديد بار ديگر به مطلبي كه گفتم نگاهي بي اندازيد متشكر مي شوم.
    عرب هم همان نتيجه گيري بر اساس عقل را و همان داشتن احساس را دارد كه ما داريم.انسان از موقعي كه به دنيا مي آيد نادان نيست.به مرور زمان و با توجه با مسايلي كه پيش مي آيد و مشكلات زندگي برخوردي كه با مشلات دارد باعث مي شود كه طريقه ي فكري ان كودك نقش ببندد.در همين قوم كودكي به نام محمد بيرون مي آيد.خدا مي گه به اندازه ي توانايي هر فرد بهش تكليف مي شه.اگر حضرت محمد آن توانايي را دارا نبود فرد ديگري پيامبر مي شد.بله همه اقوام نيازمند پيامبر هستن.توي قرآن خداوند اين طور به پامبر تسلي و آرامش مي دهد كه پيامبران ديگر هم به همين صورت (قوم عرب) مورد تمسخر قرار مي گرفتن.نه نوع تمسخر تغيير كرده نه جنس عقل و نه جنس روح و احساسات.(در اين قوم و هر قوم ديگري) .
    در زمان خود ما و در همين كودكان امروزي كه شما مي گوييد متمدن و پيشرفته
    ادم نادان نداريم؟ قاتل نداريم؟تجاوز به عنف نداريم؟
    بله داريم.همانطور كه مي بينيد ربطي به قوم نداره كه ما ايراني هستيم و مي توانيم اختراع كنيم و يا عرب هستيم و نمي توانيم اختراع كنيم!
    بلكه همان قاتل و متجاوز درست با مشكلات زندگي برخورد نكرده كه اگر مي كرد درست زندگي كردن را ياد مي گرفت!با وضعي كه داشته و با همان عقل و احساسي كه دارد اگر ما هم جاي آن ها بوديم همين كار را مي كرديم!

  10. این کاربر از angello1920 بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده است


  11. #479
    Banned
    تاريخ عضويت
    Nov 2009
    محل سكونت
    تهرانـــــــ
    پست ها
    688

    پيش فرض

    پس اینکه شخصی جایی بگوید مذهب مانع پیشرفت هست باید موارد زیر را نیز در نظر گرفت:
    1-اولا باید دید آیا شخص خودش مذهبی هست یا نه . جمع اضداد که نمی شود
    2- باید دید مکان و زمان گفتن این مطلب چیست.شاید در شرایطی مصلحت این بوده
    3- آیا منظور از مذهب اصل آن بوده یا منظور تحجر زمانه بوده که به اسم مذهب رایج بوده (مثل همین بحث تکفیرهای سریع)
    4- آیا در کتابها و مستندات و نظریات این شخص دین و مذهب به طور کل نفی شده؟ یا در کنار مطالب علمی اشاره ای هم شده؟ یا حتی مستقیما از آیات و روایات استفاده شده!!!

    5.کسی که اول مکتوب خود ( بسم الله الرحمن الرحیم) بنویسد چطور می توان او را دانشمندی دانست که مذهب را ترمز دین می داند؟؟؟
    شاید تصور شما این است که اگر در کتاب علمی پشت سر هم آیه و روایت نباشد آن غیر اسلامی است.که خوب تصور غلطی است
    1.خیلی جالبه
    اگر اینطور هست پس چرا یک آخوند در مورد آهنگی که گوش نداده نظر میدهد
    و چرا یک فرد مذهبی یا غیر مذهبی مثل من استفاده از مشروب را اشتباه میدانیم
    مگر ما از آن استفاده کرده ایم؟؟؟؟!!!!
    2.اتفاقآ با مطالعه زندگی نامه و بررسی شرایط گفتن چنین سخن ها یی میشه پی برد که وضعیت مثل وضیعت حال حاکم بر جامعه ما بوده!
    3.مذهب چیست؟
    من به این سوال جواب نمیدم و میزارم وقتی کتاب هفت منتشر شد جوابتون رو بگیرید
    کتاب هفت حتی توضیح علمی میده که مذهب و قران از کجا اومده!!!
    چندین بار گفتم حقیقت و واقعیت هرچیز فرق میکنه
    آن چیزی که بر جامعه حاکمه واقعیت هست نه حقیقت
    برای مثال اندیشه سوسیالی شاید حقیقتش خوب باشه ولی واقعیتش....
    دین هم همینطور هست
    4.در مورد زکریای رازی چندین کتاب وجود داشته که برضد دین بوده!
    به همت رهبران دینی داشته نابود میشده که توسط یک آلمانی جمع اوری و دوباره منتشر شده(اسم کتابها رو میزارم ولی به زبان فارسی نیست)
    و این فقط یک مثال بود که من پیش رو گرفتم و به نتیجه رسیدم و مطمئنآ در مورد دانشمندان دیگه هم همینطور بوده
    5.به نام خداوند بخشنده و بخشایشگر
    این جمله به معنی پذیرش خداوند است نه پذیرش اسلام یا دینی خاص!

  12. #480
    داره خودمونی میشه a@s's Avatar
    تاريخ عضويت
    Feb 2010
    محل سكونت
    تهران
    پست ها
    176

    پيش فرض

    دوست عزیز شما فقه رو با فلسفه یکی دانستید . در صورتی که فلسفه چیزی جدا از فقه است و فقه جدا از فلسفه و اگر حقیقتش رو بخواهید دین جدا از مذهب است و مذهب جدا از دین و بنده در جایی اشاره کردم که کانت مومن ترین فرد زمان خود بود و این اشاره بی دلیل نبود چنانکه شناخت انیشتین درباره خدا متفاوت با شناخت جماعت دور و برش از خدا بود و ابوعلی سینا متفاوت با دیگران درباره خدا می اندیشید .
    دین عوام یا بهتر بگویم مذهب عوام متفاوت از مذهب فیلسوف است ! (فیلسوف تعصبی ندارد )
    لطفا فقه را با فلسفه قاطی نکنید که فقه هیچ ربطی به فلسفه ندارد . ناصر خسرو ، جامی و حافظ و سعدی و ... همگی بر علیه فقها شعرها گفتند و نوشتند و می توانید بخوانید.
    باید به این نکته اشاره کنم که فلسفه دو نوع است عقل گرا و تجربه گرا
    ابوعلی سینا فیلسوف عقل گرا بود ! و غزالی یک تجربه گرا که جز ریاضت چیزی نصیبش نشد ( البته بنده قصد توهین به هیچ شخصیت بزرگی را ندارم ولی نمی توان غزالی را فیلسوف نامید )
    ببخشیدکه من یک کلمه یعنی فقه رو درجملاتم که اصلا درموردفقه نبوده به کاربردم!! من درمورد علم اصول صحبت کردم وجایگاه علم وعقل درمذهب شیعه. البته برام جالبه که شمابهترازمن میدونیدکه من چی میگم والان چندین پسته که خارج ازموضوع تاپیک صحبت میشه وشماهم جزو مقصرین اصلی این ماجراهستی. یه مشت مرده رو کشوندی اینجاواصلاهم درموردفلسفه صحبت نمیکنی. به ماچه که کی باچی مشکل داره یانداره اونم هزارسال پیش!!! حرفی بزنید که به دردخودتون لااقل بخوره!!

  13. این کاربر از a@s بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده است


Thread Information

Users Browsing this Thread

هم اکنون 1 کاربر در حال مشاهده این تاپیک میباشد. (0 کاربر عضو شده و 1 مهمان)

User Tag List

برچسب های این موضوع

قوانين ايجاد تاپيک در انجمن

  • شما نمی توانید تاپیک ایحاد کنید
  • شما نمی توانید پاسخی ارسال کنید
  • شما نمی توانید فایل پیوست کنید
  • شما نمی توانید پاسخ خود را ویرایش کنید
  •