تبلیغات :
خرید لپ تاپ استوک
ماهان سرور
آکوستیک ، فوم شانه تخم مرغی ، پنل صداگیر ، یونولیت
دستگاه جوجه کشی حرفه ای
فروش آنلاین لباس کودک
خرید فالوور ایرانی
خرید فالوور اینستاگرام
خرید ممبر تلگرام

[ + افزودن آگهی متنی جدید ]




صفحه 48 از 640 اولاول ... 384445464748495051525898148548 ... آخرآخر
نمايش نتايج 471 به 480 از 6393

نام تاپيک: اشعار سکوت، تنهایی و مرگ

  1. #471
    پروفشنال god_girl's Avatar
    تاريخ عضويت
    Jan 2008
    پست ها
    548

    پيش فرض

    من بی تو يک بوسه ی فراموش شده ام؛ يک شعر پر از غلط؛ يک پرنده ی بی آسمان؛ يک نسيم سرگردان؛ يک رويای نا تمام.
    من بی تو بهاری غريبم که در برف متوقف مانده؛ يک جويبار سرد که هيچ وقت به دريا نمی رسد.
    يک عشق با شکوه که مجالی برای شکفتن ندارد.
    بودنت زود گذشت؛ و نبودنت را هنوز باور نمی کنم...

  2. #472
    پروفشنال god_girl's Avatar
    تاريخ عضويت
    Jan 2008
    پست ها
    548

    پيش فرض

    وقتی تو را از دست دادم٬ اشکی نريختم! چون تمام اشکم را برای بدست آوردنت ريخته بودم...

  3. #473
    پروفشنال god_girl's Avatar
    تاريخ عضويت
    Jan 2008
    پست ها
    548

    پيش فرض

    نشنو از نی ، نی حصیری بینواست
    بشنو از دل ، دل حریم کبریاست
    نی بسوزد خاک و خاکستر شود
    دل بسوزد خانه ی دلبر شود

  4. #474
    پروفشنال god_girl's Avatar
    تاريخ عضويت
    Jan 2008
    پست ها
    548

    پيش فرض

    تنهایی های من پایانی ندارد
    از دیروز تا فردا بر بوم دل تنهایی را نقش زده ام
    تنهایی را ستوده ام
    تنهایی را بوییده ام
    تنها یی را در کنج دل نهاده ام
    و اکنون از تنهاییهای دل می نگارم

  5. #475
    حـــــرفـه ای magmagf's Avatar
    تاريخ عضويت
    Mar 2006
    محل سكونت
    esfahan
    پست ها
    14,650

    پيش فرض

    اين صفر، صفر يك شدني قاتل من است
    وقتي دو مشت پوچ همه حاصل من است


    اين تكه هاي درهم و برهم وجود كيست؟
    قدري دقيق اگر بشوي پازل من است


    اصلا نترس عكس من آنجاست روي بوم
    آن دختر شبيه پري كامل من است


    يك تكه مانده است فقط زير پاي تو
    آن توده ي مچاله ي زخمي دل من است


    تقصير تو نبود دل من شكستني است
    آسوده باش وغم مخور اين مشكل من است


    اصلا تو فكر كن كه براي تولدت
    آن قلب پاره هديه ناقابل من است
    .

  6. #476
    پروفشنال god_girl's Avatar
    تاريخ عضويت
    Jan 2008
    پست ها
    548

    پيش فرض

    سكوت...

    يك سال نقش فاصله هامان سكوت بود


    شايد براي حرف زدن از عشق زود بود

    اي كاش قفل سخت سكوت تو ميشكست

    يا در نگاه سرد تو خورشيد مي نشست

    من موج خسته بودم و تو ساحلم شدي

    با يك نگاه ساكن شهر دلم شدي

    اكنون ولي به ساحل باور رسيده ام

    ديگر گذشت فصل و به آخر رسيده ام

    آري كوير تشنه به باران نمي رسد

    اين قصه تا ابد به پايان نمي رسد...

  7. این کاربر از god_girl بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده است


  8. #477
    پروفشنال god_girl's Avatar
    تاريخ عضويت
    Jan 2008
    پست ها
    548

    پيش فرض

    چه احمقانه سکوت کرده ام
    بر حقیقتی تلخ و نا خوشایند

    بر او قبال تحکیم شده ام
    برای بودنت باید سکوت کرد
    باید تمام بغض ها و فریاد هایم را در یک لبخند خلاصه کنم و تقدیمت دارم
    روزها خواهند امد و خواهند گذشت
    این زندگی من است
    یک دنیای خیالی و پر از انتظار
    و تو چه بیخبر از درونم خواهی زیست
    چه احمقانه سکوت کرده ام ...
    __________________

  9. #478
    پروفشنال god_girl's Avatar
    تاريخ عضويت
    Jan 2008
    پست ها
    548

    پيش فرض

    باغ و ماه


    ميله‌های پشت پنجره را
    که برداری
    باز
    باغ
    آن سوی پنجره است،
    و تو
    اين سوی پنجره
    دربند.
    سقف را
    -به تمامی-
    که برداری
    باز
    ماه
    آن سوی اشاره است،
    و تو
    اين سو در امتداد اشاره
    -پای بر کف-
    دربند،
    پنجره و سقف که نباشد
    باز
    ماه و باغ
    خاطره است،
    و تو اين سوی خاطره
    دربند.

  10. #479
    داره خودمونی میشه my_lost_dying_brid's Avatar
    تاريخ عضويت
    Jan 2008
    محل سكونت
    سیاه چاله های اندوه
    پست ها
    124

    پيش فرض

    همه ی زندگی نابود خواهد شد
    به زودی خودم را ترک می کنم
    در گردونه ی احساسات
    احساسات....
    این گونه می اندیشم....
    چیزی دیگه برام نمانده....
    هیچ چیز...همه چیز
    از من دور شدند
    هیچ چیز نمانده که بخواهم احساسی داشته باشم یا درک کنم...
    نه می خواهم برای زندگیم زندگی کنم
    و نه می خواهم برای مرگم زندگی کنم
    قدرت یک حقیقت هست
    زندگی....سوختن(زندگی) برای مرگ عجیب هست...

    (ترجمه ی اشعار بند موسیقی shape of despair )

  11. #480
    داره خودمونی میشه my_lost_dying_brid's Avatar
    تاريخ عضويت
    Jan 2008
    محل سكونت
    سیاه چاله های اندوه
    پست ها
    124

    پيش فرض

    ناشی از بیهودگی یک زندگی
    این خون ریزی داخلی را باید مدتها تحمل کرد
    بیش از حد در خودم گم گشته ام و هنوز جست و جو می کنم
    برای کسی....بعضی روزها
    وسوسه و فریب
    برای گذاشتن نشانه ای از دوران زندگی
    به مرز بریدن رسیدن
    این از برندگی زمان به من رسیده
    برای دوباره ساختن گذشته
    چیزی که همیشه جاودانه خواهد بود
    فقط جست و جو برای پیدا کردن خودش
    همیشه در حرکت(جست و جو)
    برای آرزو کردن
    زمانی که دریچه ای پیدا کند
    این که
    در جست و جوی پیدا کردن خودش

    نزدیک تر شو
    نزدیک تر به ایمانی که داری
    به کار بردن ذهنی سست
    رهایی از زمان زیستن زندگی
    نگاهی مختصر به جوانان پریشان
    نزدیک تر شو
    نزدیک تر به ایمانی که داری

Thread Information

Users Browsing this Thread

هم اکنون 1 کاربر در حال مشاهده این تاپیک میباشد. (0 کاربر عضو شده و 1 مهمان)

User Tag List

برچسب های این موضوع

قوانين ايجاد تاپيک در انجمن

  • شما نمی توانید تاپیک ایحاد کنید
  • شما نمی توانید پاسخی ارسال کنید
  • شما نمی توانید فایل پیوست کنید
  • شما نمی توانید پاسخ خود را ویرایش کنید
  •