فقط گلزنى سريالى مىتواند او را به تيمملى بازگرداند دايى در تعليق...
تقريباً همه مىدانند چه اتفاقى افتاده که ديگر على دايى به تيمملى دعوت نمىشود.
قلعهنوعي، سرمربى جديد تيمملي، با هاشمى و مصطفوى جلسهاى تشکيل مىدهد که بنا به گفته خود قلعهنوعي، 5 ساعت طول مىکشد. چند ساعت بعد، ليست تيمملى اعلام مىشود که در آن نشانى از نام دايى نيست.
قلعهنوعى ابتدا براى اداى احترام به کاپيتان سابق تيمملي، شماره 10 را به هيچ بازيکنى نداد تا آن را حداقل جلوى امارات، آن هم در يک بازى تدارکاتى بپوشد.
در شرايط فعلى اما دايى در تعليق است. معلق از اين جهت که بسيارى معتقدند او ديگر نبايد به تيمملى دعوت شود و عدهاى نيز مىگويند که هنوز هم مىتوان از وى استفاده «بهجا» کرد.
گروه اول سن بالاى او را دليل عدم کارآيىاش مىدانند و گروه دوم نيز تجربهاش را مثال مىزنند. هر دو گروه اما اعتقاد دارند که او «سرمايه ملي» است و اين سرمايه را بايد حفظ کرد.
دايى اما بىهيچ اظهارنظرى اين تعليق را پذيرفته. او منتظر ليگ است تا به مانند اواخر فصل گذشته موتور گلزنىاش را روشن کند و آنگاه است که شرايط کنونى تا اندازهاى تغيير مىکند، کادر مديريتى و فنى جديد نيز تمام راهها را بر وى نبسته. گرچه به نظر مىآيد قلعهنوعى بيشتر مايل است او خداحافظى کند تا به بازيهاى ملىاش ادامه دهد اما داريوش مصطفوي، سياستمدارانه شرط حضور مجدد او را ميزان بالاى آمادگىاش عنوان کرده است.
موفقيت دايى در ليگ با پيراهن سايپا، فضاى فوتبال را تبديل به يک جنگ تمامعيار خواهد کرد. جنگ نه به معناى درگيرى و برخورد، که به معناى يک «کشمکش خاموش»: دايى گل مىزند و خوب هم گل مىزند اما به تيمملى دعوت نمىشود! آنگاه ورق برمىگردد و گروهى از موافقانش به کادرفنى تيمملى فشار مىآورند که چرا يکى از بهترين گلزنان ليگ به تيمملى دعوت نمىشود!
قلعهنوعى هم که فکرى را دعوت کرده و باقرى را هم فراخوانده بود، نمىتواند سن بالاى دايى را بهانه کند، پس تحت فشار قرار مىگيرد.
کادر مديريتى جديد هم چندان مخالف حضور اين ستاره در ترکيب تيمملى نيست اما به نظر مىرسد تحت فشار افکار عمومى او را کنار گذاشته است.
همانطور که گفته شد، دليل غيبت دايى در بازى مقابل پرتغال، تصميم همين مديران بوده که از فضاى عمومى داخل کشور به چنين نتيجهاى رسيدهاند و مصدوميت، بهانهاى بيش نبوده است.
اگر دايى با سايپا گلزنى را مجدداً آغاز کند، مديران کنونى سازمان و فدراسيون هم مانعى سر راه وى ايجاد نمىکنند و اينجاست که قلعهنوعى در يک دوراهى بزرگ گير مىکند: از يک سو خود و بخش عظيمى از علاقمندان به فوتبال مايل نيستند او دوباره در ترکيب باشد و از سوى ديگر، دايى با گلزنىهايش خود را به تيم تحميل مىکند و از حمايت گروهى نيز برخوردار است.
به نظر مىرسد گره اين مشکل تنها به دست خود او باز مىشود. اگر کاپيتان تيمملى اعلام کند چه موضعى دارد، خيال همه راحت خواهد شد.