تبلیغات :
ماهان سرور
آکوستیک ، فوم شانه تخم مرغی ، پنل صداگیر ، یونولیت
دستگاه جوجه کشی حرفه ای
فروش آنلاین لباس کودک
خرید فالوور ایرانی
خرید فالوور اینستاگرام
خرید ممبر تلگرام

[ + افزودن آگهی متنی جدید ]




صفحه 479 از 2734 اولاول ... 3794294694754764774784794804814824834895295799791479 ... آخرآخر
نمايش نتايج 4,781 به 4,790 از 27334

نام تاپيک: مشاعره

  1. #4781
    حـــــرفـه ای magmagf's Avatar
    تاريخ عضويت
    Mar 2006
    محل سكونت
    esfahan
    پست ها
    14,650

    پيش فرض

    با رنگ سرخ مي افكنم طرحي از آبي را
    از رنگ زرد براي قلبم بستري مي سازم
    و خواهم پوشانيد رنگ سبز را در پيراهني سياه
    تا به سوگواري هر چيز سبز ،‌ تا به سوگواري هر خواب سبز بنشيند

  2. #4782
    اگه نباشه جاش خالی می مونه N.P.L's Avatar
    تاريخ عضويت
    Sep 2006
    پست ها
    376

    پيش فرض

    ديرگاهي ست كاين ابر انبوه
    ازكران تا كران تار بسته
    آسمان زلال از دم او
    همچو آيينه زنگار بسته
    عنكبوتي ست كز تار ظلمت
    ّّپيش خورشيد ديواربسته
    صبح پژمرده تر ازغروب است.

  3. #4783
    آخر فروم باز Monica's Avatar
    تاريخ عضويت
    Jan 2005
    پست ها
    1,817

    پيش فرض

    نقل قول نوشته شده توسط n.p.l
    ديرگاهي ست كاين ابر انبوه
    ازكران تا كران تار بسته
    آسمان زلال از دم او
    همچو آيينه زنگار بسته
    عنكبوتي ست كز تار ظلمت
    ّّپيش خورشيد ديواربسته
    صبح پژمرده تر ازغروب است.
    در ابتداي آن ناگهان
    كه كودك شدم
    در ابتداي اين ناگهان
    كه حالا مردي براي خودم
    هميشه گفته ام
    چيزي به انتهاي اين همه ناگهان نمانده است
    كاشي هاي آن همه آبي
    كنار دستشويي هميشه
    آسمان كودكي را به ياد مي آورند
    و آيينه ي شكسته هر بار
    گوشه اي از دنيا را از ياد مي برد
    ابتداي آن ناگهان كه كودك شدم
    هميشه گوشه اي از دنيا به دست مي آيد و از دست مي رود
    ولي هميشه ي هر ناگهان گفته ام
    نگفته ام ؟
    گفته ام شبي ماه مي آيد
    و ما ، پشت بام هاي از دست رفته را به ياد مي آوريم
    و زندگي را به دست مي گيريم
    در ابتداي آن ناگهان
    كه از پشت بام هاي رو به ماه
    و بعد زير چتري كه با خودم
    هميشه گوشه اي از ماه پريده است
    در انتهاي اين ناگهان
    كه باز هم زير چتر
    گوشه اي از زندگي پريده است
    و آسمان كودكي
    هميشه از كاشي هاي كنار دستشويي آغاز شده است
    آيينه هم حالا
    از تمام دنيا
    فقط دو چشم خيس
    دو چشم خسته ي زير چتر را به ياد مي آورد
    و حالا باز ناگهان در سفرم
    در تماشاي باغ زير شب
    چه غربني ميان سايه هاي اين باغ انگار آشنا پيداست
    گاه كسي با دوچرخه از وهم راه مي گذرد
    گاه وانتي سبز از باغ سيب مي آيد
    و امتداد وهم راه و غربت سايه ها را
    به ابتداي آن ناهان عروسي زير ماه مي برد
    گفته ام ، نگفته ام؟
    گفته ام كه در اين ساعت ناگهان
    شبي براي آسمان كودكي ترانه اي مي خوانم
    تا تمام باران ها
    بر كاشي ها و بام هاي از دست رفته ببارند
    تا كاشي هاي آن همه آبي
    آسمان كودكي و
    بام هاي خفته
    ماه را به ياد آورند
    مثل همين ماه ناگهان
    كه تمام كودكي هاي دنيا را به ياد مي آورد
    و از پشت بام هاي رو به آسمان
    به هر چه ناگهان تا دو چشم زير چتر
    خيره مي شود
    تا ساعتي ديگر
    كه ترانه اي براي آسمان و ترانه اي براي ماه
    تمام پشت بام هاي از دست رفته برق مي زنند
    و گام هاي بي راه
    به شب ناگهان باران و ماه مي آيند
    و زندگي را به دست مي گيرند

  4. #4784
    Banned Braveheart's Avatar
    تاريخ عضويت
    Sep 2006
    محل سكونت
    قرن 14 میلادی ، در میدان جنگ با استعمار انگلیس
    پست ها
    952

    پيش فرض

    در نهانخانه ی جانم گل یاد تو درخشید
    عطر صد خاطره پیچید باغ صد خاطره خندید
    یادم آمد که شبی با هم از آن کوچه گذشتیم
    پر گشوديم از ان خلوت دلخواسته گشتيم
    ساعتي بر لب اب جو نشستيم
    تو همه راز جهان ريخته در چشم سياهت
    من همه محو تماشاي نگاهت
    اسمان صاف وشب ارام بخت خندان و زمين رام
    شب و صحرا و گل و سنگ همه دل داده به اواز شباهنگ يادم امد تو

  5. #4785
    حـــــرفـه ای MaFia's Avatar
    تاريخ عضويت
    Jul 2004
    محل سكونت
    Stockholm
    پست ها
    11,052

    پيش فرض

    مونیکا جان مشاعره است اینجا
    شما شعرت چرا پس با حرف آخر نیست!
    فقط اون قسمت ضخیم شده

  6. #4786
    آخر فروم باز Monica's Avatar
    تاريخ عضويت
    Jan 2005
    پست ها
    1,817

    پيش فرض

    ببخشید اما اون قسمتی که بولد شده قسمتیه که از اونجا مربوط به شعره قبلی می شه ... بعضی از شعرا قشنگن و در ضمن اگه نصفه بزاریشون معنیه واضح نمی دن ... ضمنا تو این تاپیک از این شعرا خیلی زیاده ... [ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ] [ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ] نمی دونم چرا این یکی نظرتونو جلب کرد .... در هر صورت از این به بعد بیشتر دقت می کنم جنابه مافیا
    ----------------
    در نهانخانه ی جانم گل یاد تو درخشید عطر صد خاطره پیچید باغ صد خاطره خندید یادم آمد که شبی با هم از آن کوچه گذشتیم پر گشوديم از ان خلوت دلخواسته گشتيم ساعتي بر لب اب جو نشستيم تو همه راز جهان ريخته در چشم سياهت من همه محو تماشاي نگاهت اسمان صاف وشب ارام بخت خندان و زمين رام شب و صحرا و گل و سنگ همه دل داده به اواز شباهنگ يادم امد تو
    وعده ديدار در اولين پرتو مهر او
    من و ماه و ستاره ها
    مانده ام چه بپوشم
    لباسم كهنست
    و دلم ميگيرد
    كه در مهماني او
    من لباسي ديبا
    در برم نيست
    ....

  7. #4787
    حـــــرفـه ای magmagf's Avatar
    تاريخ عضويت
    Mar 2006
    محل سكونت
    esfahan
    پست ها
    14,650

    پيش فرض

    تو بدان این را ، تنها تو بدان !
    تو بیا
    تو بمان با من ، تنها تو بمان !
    جای مهتاب به تاریکی شبها تو بتاب
    من فدای تو ، به جای همه گلها تو بخند .
    اینک این من که به پای تو در افتادم باز
    ریسمانی کن از آن موی دراز

  8. #4788
    حـــــرفـه ای Marichka's Avatar
    تاريخ عضويت
    Sep 2005
    محل سكونت
    تهران
    پست ها
    5,662

    پيش فرض

    زان يار دلنوازم شكريست با شكايت
    گر نكته دان عشقي بشنو تو اين حكايت

    بي مزد بود و منت هر خدمتي كه كردم
    يا رب مباد كس را مخدوم بي عنايت

  9. #4789
    حـــــرفـه ای magmagf's Avatar
    تاريخ عضويت
    Mar 2006
    محل سكونت
    esfahan
    پست ها
    14,650

    پيش فرض

    تو را و مرا
    به قضاوت آسمان مي گذارم
    و چترم را به قضاوت برف
    سكوتي اگر بود
    در راه ، تمام حرف هاي با خودم را
    افشا مي كنم
    ابتدا سكوت شد
    به حرف هايم نگاه كن

  10. #4790
    Banned Braveheart's Avatar
    تاريخ عضويت
    Sep 2006
    محل سكونت
    قرن 14 میلادی ، در میدان جنگ با استعمار انگلیس
    پست ها
    952

    پيش فرض

    نوبت صد رنگی است و صد دلی
    عالم یک رنگ کی گردد جلی
    نوبت زنگیست رومی شدن نهان
    این شبست و آفتاب اندر رهان
    نوبت گرگست و یوسف زیر چاه
    نوبت قبطست و فرعونست شاه
    تا ز زرق و بی دریغ خیره خند
    این سگانرا حصه باشد روز چند
    در درون بیشه شیران منتظر
    تا شود امر تعالی منتشر
    پس برون آیند آن شیران زمرج
    بی حجابی حق نماید دخل و خرج
    جوهر انسان بگیرد بر و بحر
    پیسه گاوان بسملان روز نحر
    روز نحر رستخیز سهمناک
    مومنانرا عید و گاوان را هلاک
    جمله مرغان آب آن روز نحر
    همنچو کشتیها روان بر روی بحر

Thread Information

Users Browsing this Thread

هم اکنون 4 کاربر در حال مشاهده این تاپیک میباشد. (0 کاربر عضو شده و 4 مهمان)

User Tag List

برچسب های این موضوع

قوانين ايجاد تاپيک در انجمن

  • شما نمی توانید تاپیک ایحاد کنید
  • شما نمی توانید پاسخی ارسال کنید
  • شما نمی توانید فایل پیوست کنید
  • شما نمی توانید پاسخ خود را ویرایش کنید
  •