امروز گلي بوييدم
حس خوبي دارم
اينكه ميتوانم احساس كنم
گل زيبايي را بو كنم
صداي گنجشكي مي آيد
كه تسبيح خدا ميگويد
من خوشبختم
خوبختي يعني همين..................
امروز گلي بوييدم
حس خوبي دارم
اينكه ميتوانم احساس كنم
گل زيبايي را بو كنم
صداي گنجشكي مي آيد
كه تسبيح خدا ميگويد
من خوشبختم
خوبختي يعني همين..................
اشتباه از شما نبود!
تقصير من هم نبود!
به جان مادرم
خودکشی هم نبود
زنگ که زدم
اشتباهی
پنجره را
جای در باز کرد
گفتم از شيراز نامه داريد
به جای پلهها
باز اشتباهی
مثل پرندهها از پنجره پرواز کرد.
""" سارا محمدی"""
بیا عینک مان را برداریم
خیالی که با عینک هم تار باشد،
بگذار اصلا
نباشد..!
بيهوده از دسـتهايِ من قول نگير.
چشــــم هايِ من خائـناند.
اين را تمامِ عاشقانِ من ميدانند..
عاشقم گر نیستی
لطفی بکن
نفرت بورز
بی تفاوت بودنت،
هر لحظه آبم می کند..
همه ی این هزار حرف نگفته،
این هزار شعر نسروده ،
همه ی این هزار فاصدک سپید
قاصدان هزار " دوستت دارم " - نگفته-
که با تفرق ابدی
تنها یک فوت فاصله دارند ،
نثار تویی که به فروتنی " نیستی "
در تک تک سلول های روح من
لانه کرده ای.
" مصطفی مستور "
کاش می دانستی من سکوتم حرف است...حرف هایم حرف است
خنده هایم ،گریه هایم حرف است
کاش می دانستی می توانم همه را پیش تو تفسیر کنم
کاش می دانستی ،کاش می فهمیدی
کاش و صد کاش نمی ترسیدی
که مبادا دل من پیش دلت گیر کند
یا نگاهم تلی از عشق به دستان تو زنجیر کند
من کمی زودتر از خیلی دیر
مثل نور از شب چشم تو سفر خواهم کرد
تو نترس
سایه ها بوی مرا سوی مشام تو نخواهند آورد
کاش می دانستی
چه غریبانه به دنبال دلم خواهی گشت
در زمانی که برای غربتت سینه دلسوزی نیست
تازه خواهی فهمید
مثل من
زندگی یک خواب است
و عشق رویای ان
اگر دوست داشته باشی
یک زندگی واقعی خواهی داشت.
اگر به فروزندگی ستاره ها شک داشتی
اگر در گردش شب و روز تردیدی به تو راه یافت
اگر در تردید بودی که حقیقت چیزی جز یک رسوایی دروغین نیست
هرگز به عشق شک نکن.
هر چه بشود
تو از امتداد کلمات من
از شعر های من که نمی روی
حتی آنگاه که نباشم
جاوید ساخته ام تورا
بر بستر حریر شعرم ..
هم اکنون 1 کاربر در حال مشاهده این تاپیک میباشد. (0 کاربر عضو شده و 1 مهمان)