تبلیغات :
خرید لپ تاپ استوک
ماهان سرور
آکوستیک ، فوم شانه تخم مرغی ، پنل صداگیر ، یونولیت
دستگاه جوجه کشی حرفه ای
فروش آنلاین لباس کودک
خرید فالوور ایرانی
خرید فالوور اینستاگرام
خرید ممبر تلگرام

[ + افزودن آگهی متنی جدید ]




صفحه 476 از 934 اولاول ... 376426466472473474475476477478479480486526576 ... آخرآخر
نمايش نتايج 4,751 به 4,760 از 9340

نام تاپيک: اشعـار عاشقـانـه

  1. #4751
    Banned
    تاريخ عضويت
    Jul 2010
    محل سكونت
    مشهد
    پست ها
    37

    پيش فرض

    من به تصويرت تناسخ مي دهم
    آغلي مي سازم از آغوش تو
    آبشاري مي شوم بر دوش تو
    لاله پر چين مي کنم بر دامنت
    پونه خواهم کاشت در پيراهنت
    صد سبد توت از لبت خواهم چشيد
    در نگاهت فصلها خواهم وزيد
    در من اي بانوي تالار سفال
    آتشي افروز از عود خيال
    در بروي حيرت من باز کن
    روبروي خاطراتم ناز کن
    من به آوازي در آبي ها خوشم
    من به رقص با شرابي ها خوشم
    زادگاهم خاک پندارمنست
    زيستن در خواب ها کار من است
    وهم هم در دور دست باد هاست
    وهم من بالا تر از شمشاد هاست

  2. این کاربر از hoosein62 بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده است


  3. #4752
    Banned
    تاريخ عضويت
    Jul 2010
    محل سكونت
    مشهد
    پست ها
    37

    پيش فرض

    عشق شکسته...

    عشق شکسته
    عشق ما مثل یه جاده ..ما دوتا مثل مسافر
    روی این جاده می رفتیم ..منو تو مثل دوعابر
    روی این جاده می رفتیم ..همه جا شونه به شونه
    که مبادا یکی از ما ..خسته تو جاده بمونه
    من می گفتم که مبادا..گم بشیم دنیا بزرگه
    هر جا یه شعله ببینیم ..شعله ی چشمهای گرگه
    خنده هامون همه با هم..گریه هامون همه با هم
    تو می گفتی که تمومه..قصه حسرت و ماتم
    اما از آخر قصه ..کاشکی اول خبرم بود
    حالا تو جاده غرت..یکیمون تنها نشسته
    می نویسه روی جاده..آه از این عشق شکسته
    تو به آخرش رسیدی..واسه من اول راهه
    واسه تو جدایی آسون..واسه من مثل یه چاهه
    آخر قصه همینه..قصه عشق شکسته
    یکیشون رفته رسیده..یکی رو جاده نشست

  4. این کاربر از hoosein62 بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده است


  5. #4753
    Banned
    تاريخ عضويت
    Jul 2010
    محل سكونت
    مشهد
    پست ها
    37

    پيش فرض

    به سنگى سرد
    چشم بخشيدند

    در تو
    خيره شد و
    گداخت و
    تابيدن گرفت

    امروز اما
    همه از ياد برده اند
    كه خورشيد
    يعنى عاشق

  6. این کاربر از hoosein62 بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده است


  7. #4754
    Banned
    تاريخ عضويت
    Jul 2010
    محل سكونت
    مشهد
    پست ها
    37

    پيش فرض

    هوای تازه:احمد شاملو
    عشق عمومی

    اشک رازی است
    لبخند رازی است
    عشق رازی است
    اشک آن شب لبخند عشق ام بود.
    ¤
    قصه نیستم که بگویی
    نغمه نیستم که بخوانی
    صدا نیستم که بشنوی
    یا چیزی چنان که ببینی
    یا چیزی چنان که بدانی...
    من درد مشترک ام
    مرا فریاد کن.
    ¤
    درخت با جنگل سخن می گوید
    علف با صحرا
    ستاره با کهکشان
    و من با تو سخن می گویم
    نام ات را به من بگو
    دست ات را به من بده
    حرف ات را به من بگو
    قلب ات را به من بده
    من ریشه های تو رادر یافته ام
    با لبان ات برای همه ی لب ها سخن گفته ام
    و دست هایت با دستان من آشناست.

    در خلوت روشن با تو گریسته ام
    برای خاطر زندگان ،
    و در گورستان تاریک با تو خوانده ام
    زیباترین سرود ها را
    زیرا که مردگان این سال
    عاشق ترین زندگان بوده اند.
    ¤
    دست ات را به من بده
    دست های تو با من آشناست
    ای دیر یافته با تو سخن می گویم
    یه سان ابر که با توفان
    به سان علف که با صحرا
    به سان باران که با دریا
    به سان پرنده که با بهار
    به سان درخت که با جنگل سخن می گوید

    زیرا که من
    ریشه های تو را در یافته ام
    زیرا که صدای من
    با صدای تو آشناست.

  8. 2 کاربر از hoosein62 بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده اند


  9. #4755
    Banned
    تاريخ عضويت
    Jul 2010
    محل سكونت
    مشهد
    پست ها
    37

    پيش فرض

    بسوده ترین کلام است
    دوست داشتن.

    رذل آزار ناتوان را دوست می دارد

    لئیم پشیز را وبَزدل قدرت و پیروزی را.

    آن نا بسوده را
    که بر زبان ماست
    کجا آموخته ایم؟

  10. این کاربر از hoosein62 بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده است


  11. #4756
    Banned
    تاريخ عضويت
    Jul 2010
    محل سكونت
    مشهد
    پست ها
    37

    پيش فرض

    میعاد

    در فراسوی مرز های تن ات تو را دوست می دارم.
    آینه ها و شب پره ها ی مشتاق را به من بده
    روشنی آب و شراب را
    آسمان بلند و کمان گشادهی پل
    پرنده ها و قوس و قزح را به من بده
    و راه آخرین را
    در پرده یی که می زنی مکرّر کن.

    در فراسوی مرزهای تن ام
    تو را دوست می دارم.
    در آن دور دست بعید
    که رسالت اندام ها پایان می پذیرد
    و شعله و شور وتپش ها و خواهش ها به تمامی فرو می نشیند
    و هر معنا قالب لفظ را وا می گذارد
    چنان روحی که جسد را در پایان سفر ،
    تا به هجوم کرکس های پایانش وانهد...

    در فراسوهای عشق
    تو را دوست می دارم،
    در فراسوهای پرده و رنگ.

    در فراسوهای پیکر هایمان با من وعده ی دیداری بده.

  12. این کاربر از hoosein62 بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده است


  13. #4757
    داره خودمونی میشه reza100000's Avatar
    تاريخ عضويت
    Jun 2010
    محل سكونت
    norway
    پست ها
    26

    پيش فرض

    واله و دلداه ام ، دلدار کو ؟
    ماهر و دلدار لاکردار کو ؟

    کرده دوری آهوی رم کرده ام
    آهوی رم کرده در کوهسار کو ؟

    عمری آمد عور و اطوار و ادا
    حال در راهم ادا ، اطوار کو ؟

    وعده ها دادی دهی کاری مرا
    ای عصائی وعده کم ده ، کار کو ؟

    کردم عمری را هدر در راه درس
    حاصلم کو ؟ کار کو ؟ امرار کو ؟

  14. #4758
    داره خودمونی میشه miss leila's Avatar
    تاريخ عضويت
    Dec 2009
    محل سكونت
    Tehran
    پست ها
    160

    پيش فرض

    افتاده اگر به خاک دیدی از شاخه جدا شقایقی را
    یا در دل موج سهمناگین طوفان بشکسته قایقی را
    ای عشق مرا نکرده باور آن لحظه مرا به خاطر آور
    در صبح بهار جای شبنم در گونه گل تگرگ دیدی
    یا صید به خون کشیده ای افتاده به دام مرگ دیدی
    ای عشق مرا نکرده باور آن لحظه مرا به خاطر آور
    چون من به نگاه دلفریبی گر عاشق و بی قرار گشتی
    در دشت جنون بی ترانه سرگشته تر از غبار گشتی
    یا پیر شدی چو من دریغا از آینه شرمسار گشتی
    یا پیر شدی چو من دریغا از آینه شرمسار گشتی
    گفتی که همیشه یاد من باش من یاد تو بوده ام همیشه
    من هر غزل و ترانه ام را بهر تو سروده ام همیشه
    هر صبح پس از نیایش من از ته دل دعات کردم
    در قصر بلور آسمونها فریاد زنان صدات کردم
    ای عشق مرا نکرده باور آن لحظه مرا به خاطر آور

  15. این کاربر از miss leila بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده است


  16. #4759
    تعلیق عضویت ...
    تاريخ عضويت
    Jun 2010
    محل سكونت
    ۩۞۩ NeVeR-LaNd ۩۞۩
    پست ها
    79

    پيش فرض

    تو رو دوست دارم ...
    مثه حس دوباره ی تولدت
    تو رو دوست دارم ...
    وقتی میگذری همیشه از خودت
    تو رو دوست دارم...
    مثه خواب خوب بچگی
    بغلت میگیرمو میمیرم به سادگی
    تو رو دوست دارم...
    مثه دلتنگیای وقت سفر
    تو رو دوست دارم...
    مثه حس لطیف وقت سحر
    مثه کودکی تو رو بغلت میگیرمو این دل غریبمو با تو میسپارم به خاک
    توی آخرین وداع
    وقتی دورم از همه
    چه صبورم ای خدا
    دیگه وقت رفتنه...
    تو رو میسپارم به عشق
    برو با ستارهها

  17. این کاربر از MoBn بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده است


  18. #4760
    تعلیق عضویت ...
    تاريخ عضويت
    Jun 2010
    محل سكونت
    ۩۞۩ NeVeR-LaNd ۩۞۩
    پست ها
    79

    پيش فرض

    قلبي شكسته داشتم، بي هم نفس بودم ،مثل پرستويي كه اسيرقفس شده است

    تا تو آمدي و مرا از زندان غم ها رها كردي

    بر روي بال هاي شكسته ام مرهمي گذاشتي

    به چشمان هميشه گريانم لبخند نشاندي

    به دل پريشان و بي قرارم آرامش بخشيدي

    بهم شوق دوباره زيستن را آموختي

    اي ناجي قلب من ، ديگر باره مرا تنها مگذار

    مني كه به اميد عشق تو زنده شده ام

    نميخواهم دوباره روزي بيايد ومن درحسرت داشتن عشقت دوباره بشكنم

    اي تنها تكيه گاه من در تمام لحظات زندگي با من بمان

    و دگر باره بي كسم نگذار

    دلم به عشق وفادار تو خوش است

    پس تا ابديت سرپناه من باش كه اگر از تو بي وفائي ببينم

    ديگر نميخواهم حتي يك ثانيه هم رنگ اين زندگي را ببينم

    بيا در آغوشم بگير كه بهشت زيباي من همينجاست

Thread Information

Users Browsing this Thread

هم اکنون 1 کاربر در حال مشاهده این تاپیک میباشد. (0 کاربر عضو شده و 1 مهمان)

User Tag List

برچسب های این موضوع

قوانين ايجاد تاپيک در انجمن

  • شما نمی توانید تاپیک ایحاد کنید
  • شما نمی توانید پاسخی ارسال کنید
  • شما نمی توانید فایل پیوست کنید
  • شما نمی توانید پاسخ خود را ویرایش کنید
  •