تبلیغات :
ماهان سرور
آکوستیک ، فوم شانه تخم مرغی ، پنل صداگیر ، یونولیت
دستگاه جوجه کشی حرفه ای
فروش آنلاین لباس کودک
خرید فالوور ایرانی
خرید فالوور اینستاگرام
خرید ممبر تلگرام

[ + افزودن آگهی متنی جدید ]




صفحه 473 از 954 اولاول ... 373423463469470471472473474475476477483523573 ... آخرآخر
نمايش نتايج 4,721 به 4,730 از 9536

نام تاپيک: dota allstars بازها بیان تو !!!

  1. #4721
    داره خودمونی میشه mhrdd_ygnh's Avatar
    تاريخ عضويت
    May 2008
    محل سكونت
    شهر فالوده و آبلیمو و آبغوره
    پست ها
    155

    10

    به نظرتون تو 2v2، من که دراگون دارم چه چیزایی ببندم؟

    خودم معمولا اینا رو میگیرم: یه boots of speed دوتا Bracer بعدش پاچوبی رو کامل میکنم، ونگارد میبندم ( البته همش بین ونگارد با Valdmir's offering دودلم! جفتش باحاله! تازه valdmir ، ارزون تر هست! ) بعد هم Butterfly.
    دوتا bracer زیاده
    یکیشو به linken sphere تغییر بده
    اگر به جای vanguard یه ترکیب armor تپل ببندی مجبور نیستی همین که هیروهای نزدیک اومدن فرار کنی

  2. #4722
    آخر فروم باز جادوگر جوان's Avatar
    تاريخ عضويت
    Apr 2008
    محل سكونت
    اصفهان نصف جهان
    پست ها
    1,325

    پيش فرض

    سلام دوستان
    مپ هایی که بازی میکنید را اگه میشه بگید ببینم شما ها با چه مپایی حال میکنید
    من که خودم 3.37 یا 6.42 بازی میکنم

  3. #4723
    اگه نباشه جاش خالی می مونه milad22's Avatar
    تاريخ عضويت
    Aug 2005
    پست ها
    206

    پيش فرض

    6.54 مپ خوبی هست

  4. #4724
    اگه نباشه جاش خالی می مونه milad22's Avatar
    تاريخ عضويت
    Aug 2005
    پست ها
    206

    پيش فرض

    آقا کسی میدونی این Naga Siren وقتی چندتا تصویر از خودش میسازه باید چیکارکرد؟ یعنی کدوم رو بزنیم؟!
    از Ward هستفاده کن. فکر میکنم جواب بده.
    ضمنا مغول هم خوب میتونه جلوش وایسته.

  5. #4725
    Banned
    تاريخ عضويت
    Sep 2008
    محل سكونت
    Behind u lolz -_-'''''''''''''' تشکر ها از مدیران: 13-
    پست ها
    210

    پيش فرض

    درسته Enchantress خیلی هیرو خوبیه
    مخصوصا برای تک به تک
    در ضمن Star Craft هیچ ارتباطی به Warcraft نداره
    تمام Warcraft و World of warcrft داستان داره
    هر لحظهش و هر چیزی که می بینین داستان داره
    باورتون هم نمیشه داستان هاش چقدر شیرین و جذابه
    کتاب هاش موجوده
    فقط یه قسمت کوچیک - خیلی خیلی کوچیک از داستان رو براتون می زارم - بعد خودتون می بینین که جذب می شین

    دفاع از تاج و تخت یخی

    یکی از مهمترین جنگهای آرتاس قهرمان بعد از پیوستنش به لیچ کینگ
    دفاع از تاج و تخت یخی بود.زمانی که الیدن به فرمان کیلجیدن سپاهیان
    اوتلند را به زیر یک پرچم گرد آورد تصمیم به حمله به تاج و تخت یخی گرفت .
    لیچ کینگ نیز بیکار ننشسته و لشکری گرد هم آورد و به سپهسالاری پهلوان
    خود یعنی آرتاس برای مغابله با الیدن فرستاد.

    لیچ کینگ پیشنهاد کرد که آرتاس ارتش را حرکت داده و به مغابله با الیدن برود
    اما از آنجا که آرتاس از روحیه ی لشکریانش خبر داشت و همچنین شرایط آب و هوایی
    بر سپاهیانش فوق العاده تاثیر داشت به لیچ کینگ نبرد در همان مکان را پیشنهاد
    کرد و نیز به لیچ کینگ گوشزد کرد که نمیتوان به خاطر طی کردن چنین مسافت طولانی
    سربازان را خسته کرد.

    بهتر است بگزاریم ایلیدن این راه را طی کند تا سپاهیانش از فرسودگی راه نتوانند بر
    مردان ما پیروز شوند.

    این پیشنهاد در نظر لیچ کینگ نیک آمد و او پیشنهاد آرتاس را پذیرفت.لیچ از آرتاس
    سوال کرد که آیا تا به حال با ایلیدن بر خورد کرده؟
    اما آرتاس چنین جواب داد:
    چنین مساله ای اصلا اهمیتی ندارد.من در این مدت با بسیاری از افراد همانند ایلیدن
    که الف شب بوده اند تا اورک و الف خون و .... برخورد کرده ام.همه را از دم تیغ گذراندم.
    ایلیدن هم همانند همه ی آن جنگجویان نگون بخت به دست من با دنیای وجود وداع
    میگوید. لیچ کینگ در میان این سخن دریافت که پهلوانش آرتاس از ایلیدن و ارتش او
    هیچگونه پروایی ندارد. اگرچه سپاهیان اوتلند مردانی تنومند و آهنین بودند ولی باز با
    این احوال آرتاس کاملا بر خود اطمینان داشت.

    توصیف روز نبرد بسیار مشکل بود...

    هوای ابری ... نه ابری ساده ابری تیره که در قفای آن نوری سبز می درخشید و
    نشان از وقوع یک جنگ که خونریزی زیادی به همراه دارد را داشت.
    آرتاس در صف اول لشکر لیچ کینگ به تماشای ارتش ایلیدن که به روش سان مانندی
    جلو می آمدند ایستاده بود.
    وقتی دو لشکر به 100 متری همدیگر رسیدند ایلیدن دستور توقف داد.

    (پرنس آرتاس در حال اجرای فرمان پیشروی)
    در همان لحضه چنان اتفاقی رخ داد که ایلیدن و مردانش حتی تصور آن را نمیکردند.
    با اینکه تعداد مردان آرتاس کمتر از ایلیدن بود و مردان اوتلند از قدرتی فوق العاده بهره
    میبردن اما آرتاس بی توجه به این نکات فرمان پیشروی داد.ایلیدن نتوانست معنی این
    کار آرتاس را بفهمد ولی دلخوش از اینکه آرتاس در حال اشتباه و فنای ارتش لیچ کینگ
    است به افرادش دستور داد تا موضع دفاعی بگیرند.آرتاس در 20 متری سپاه اوتلند حرکتی انجام داد که از حرکت قبلی موجبات تعجب را بیشتر فراهم می ساخت.
    آرتاس نرسیده به لشکریان اوتلند دستور داد تا نیروهایش توقف کرده و موضع دفاعی
    بگیرند.در صف اول ارتش لیچ کینگ چنان خط دفای قدرتمندی تشکیل شد که هرکسی
    قادر به شکستن آن نبود. صحنه برای یک لحضه خنده دار بود.تصور کنید 2 سپاه تشنه
    به خون یکدیگر در مقابل هم موضع دفاعی میگیرند و به تماشای یکدیگر میپردازند.
    ایلیدن صلاح نمیدانست که فعلا کاری انجام دهد.اما در یک آن آن صحنه ی خنده دار تبدیل به وحشت شد.آرتاس 4000 کماندار را در روی تپه ای مستقر ساخته بود.4000 کماندار به یکجا تیرهایشان را به سوی ارتش اوتلند پرتاب کردند.بسیاری از سربازان ایلیدن به خاک و
    خون غلطیدند و نیز تعدادی توانستد با سپرهایشان این تیر های را رد کنند.ایلیدن درنگ
    بیشتر از این را جایز ندید .آنها برای آنکه بخواهند خود را به آن کمان داران برسانند باید
    از آن خط دفاعی قدرتمند میگذشتند.ولی چنین چیزی اگر هم اتفاق می افتاد مدتها زمان
    میبرد .پس لزوما ایلیدن باید فکر دیگری میکرد.آرتاس فروست مورن را بر کشیده و به میان
    سپاهیان اوتلند افتاد و شروع به قتل عام کرد.مدتی متجاوز از 20 دقیقه کشتار ادامه داشت اما ایلیدن با یک خیز از میدان جنگ خارج شد و شروع به دویدن کرد.گمان میرفت
    که ایلیدن فکری در سر میپوراند.هدف ایلیدن شکست ارتش لیچ کینگ نبود بلکه هدف او
    از بین بردن تاج و تخت یخی بود.آرتاس دلاور به محض دیدن ایلیدن به تعقیب او پرداخت.هر دو فرسنگها از سپاهیان دورشده.دوسپاه بدون فرمانده به کشتار یکدیگر ادامه میدادند.آرتاس تا بالای برج یخی ایلیدن را تعقیب کرد.در بالای برج آن با هم بر
    خورد کردند.ایلیدن نمی توانست با وجود آرتاس تاج و تخت یخی را از بین ببرد.چون این کار مدتها زمان میبرد و با وجود پرنس آرتاس غیر ممکن بود.زیرا آرتاس به ایلیدن امان نمیداد.
    ایلیدن به آرتاس گفت:

    آه شاهزاده ی خائن – سرنوشت تو بردگی لیچ کینگ است .بگذار من به هدفم برسم
    آنوقت تو را به جای لیچ کینگ سرور و ارباب خواهم کرد.شاهزاده به اخطار من توجه کن
    اگر در مقابل من بایستی موجبات خشم اربابم کیل جیدن را فراهم میکنی.پس بهتر است
    بدون هیچ سوالی بگذاری من کار خود را انجام دهم.

    در همین لحضه آرتاس قهقه ای بلند سر داده و گفت:

    آه پس تو میخواهی مرا ارباب کنی.ولی تو پست تر از آن هستی که برای من تصمیم
    بگیری.من خود هم اکنون نیز سرور و ارباب هستم.و این را بدان که من ار مرگ رهایی
    پیدا نکردم که با حیوانی پست چون تو معارضه کنم.گفتی من موجبات عصبانیت کیلجیدن را فراهم میسازم . پس برو و به کیل جیدن بگو آرتاس جلوی من را گرفت و نگذاشت من
    به هدفم برسم.در ضمن اگر تو مرا خائن خطاب میکنی پس به خود چه میگویی.
    آیا دلیلی برای توجیه خیانت خود داری؟


    ایلیدن گفت:

    همه ی ما خیانت کردیم و حال هم تاوانش را پس میدهیم .حال اگر کنار نمیروی
    مجبورم با تو بجنگم و تو را بکشم تا به سزای گستاخی ات برسی.

    آرتاس بلند بلند شروع به خندیدن کرد و بدون معطلی فراست مورنرا بیرون آورد و گفت:
    آه میخواهم ببینم که ارباب اوتلند چگونه قدرتی دارد.
    در همان لحظه ایلیدن شمشیرهایش را کشید و هر دو جنگجو با هم درگیر شدند.
    آنها دیوانه وار ضربات خود را بر سر یکدیگر فرود می آوردند .ایلیدن حمله میکرد آرتاس دفاع.بار دیگر آتاس حمله میکرد ایلیدن دفاع.تا اینکه ایلیدن خسته شد و آرتاس هم که
    فرصت را مناسب دید در حالی که ایلیدن به پرواز در آمده بود چنان ایلیدن را مجروح ساخت که فریاد ایلیدن تا میدان جنگ رسید.آرتاس قصد کشتن ایلیدن را نداشت .برای
    همین ضربه ی شدیدی به او وارد نکرد .زیرا میتوانست با یک ضربه ایلیدن را از بین ببرد.
    آرتاس پس از شکستی که به ایلیدن وارد کرد او را بخشید و به او رحم کرد .او را نکشت.

    آرتاس در نظر لیچ کینگ پهلوانی شکست ناپذیر جلوه کرد.لیچ کینگ اطمینان داشت که اگر تمام اوتلند را تخلیه کنندو برای حمله آماده شوندبا داشتن سپهسالاری چون آرتاس محال است که ارتش بر او پیروز شود.ایلیدن وقتی به اوتلند بازگشت نتوانست شکستی را که از آرتاس خورده تحمل نماید .برای همین او در ذهن خود فکر میکردکه آرتاسرا شکست داده.در صورتی که آرتاس برای همیشه ایلیدن را از بین برد.زیرا اگر او را میکشت
    بسیار نیک تر از این بود که به او رحم میکرد و به حالتی تمسخر آمیز او را به خان اش فرستاد.
    چه قشنگ بود مثل داستان بازیش بود این کتابش بود؟!!!
    اسم کتاباش رو به ترتیب میگی؟!! من چند جا دیدم که میفروشن

  6. #4726
    داره خودمونی میشه nawid's Avatar
    تاريخ عضويت
    Jul 2006
    محل سكونت
    اونجا
    پست ها
    182

    پيش فرض

    چه قشنگ بود مثل داستان بازیش بود این کتابش بود؟!!!
    اسم کتاباش رو به ترتیب میگی؟!! من چند جا دیدم که میفروشن
    این داستان خود بازیه
    اگه کتابداشت به من هم بگید
    ولی فک نکنم

  7. #4727
    داره خودمونی میشه nawid's Avatar
    تاريخ عضويت
    Jul 2006
    محل سكونت
    اونجا
    پست ها
    182

    پيش فرض

    اینم یه عکس از آخر داستان

    LOOOOOOOOOOOOOOOOOL

  8. #4728
    داره خودمونی میشه nawid's Avatar
    تاريخ عضويت
    Jul 2006
    محل سكونت
    اونجا
    پست ها
    182

    پيش فرض

    از Ward هستفاده کن. فکر میکنم جواب بده.
    ضمنا مغول هم خوب میتونه جلوش وایسته.
    WARD
    اول منظورتو نفهمیدم وقتی فهمیدم <ببخشید ها > بسی خندیدم

  9. #4729
    داره خودمونی میشه nawid's Avatar
    تاريخ عضويت
    Jul 2006
    محل سكونت
    اونجا
    پست ها
    182

    پيش فرض

    راستش تا حالا با این هیرو ته کردم البته کسی رو نمیشناسم اینو برداره گرچند خیلیییییییییییییییییییییی ی قویه
    حالا تحقیق کنم ببینم چی میشه lOOOOOOOOOOOOOOOOOOOOOOOOOOOOOOOOOOOOOOOOOOOL

  10. #4730
    داره خودمونی میشه mhrdd_ygnh's Avatar
    تاريخ عضويت
    May 2008
    محل سكونت
    شهر فالوده و آبلیمو و آبغوره
    پست ها
    155

    1

    سلام دوستان
    مپ هایی که بازی میکنید را اگه میشه بگید ببینم شما ها با چه مپایی حال میکنید
    من که خودم 3.37 یا 6.42 بازی میکنم
    6.54 مپ خیلی خوبیه

Thread Information

Users Browsing this Thread

هم اکنون 3 کاربر در حال مشاهده این تاپیک میباشد. (0 کاربر عضو شده و 3 مهمان)

User Tag List

برچسب های این موضوع

قوانين ايجاد تاپيک در انجمن

  • شما نمی توانید تاپیک ایحاد کنید
  • شما نمی توانید پاسخی ارسال کنید
  • شما نمی توانید فایل پیوست کنید
  • شما نمی توانید پاسخ خود را ویرایش کنید
  •