تبلیغات :
خرید لپ تاپ استوک
ماهان سرور
آکوستیک ، فوم شانه تخم مرغی ، پنل صداگیر ، یونولیت
دستگاه جوجه کشی حرفه ای
فروش آنلاین لباس کودک
خرید فالوور ایرانی
خرید فالوور اینستاگرام
خرید ممبر تلگرام

[ + افزودن آگهی متنی جدید ]




صفحه 473 از 2734 اولاول ... 3734234634694704714724734744754764774835235739731473 ... آخرآخر
نمايش نتايج 4,721 به 4,730 از 27334

نام تاپيک: مشاعره

  1. #4721
    آخر فروم باز Monica's Avatar
    تاريخ عضويت
    Jan 2005
    پست ها
    1,817

    پيش فرض

    اگر عشق نيست
    هرگز هيچ آدميزاده را
    تاب سفري اينچن
    نيست!
    چنين گفتي
    با لباني كه مدام
    پنداري
    نام گلي
    تكرار مي كنند.

    ---------------
    اما اگه تو یه ذره دیگه ت بدی من کم می آرم می گم رامبد پستات چه خشگل شده تعدادش بیا دیگه خارج از متفرقه پست نده

  2. #4722
    آخر فروم باز WooKMaN's Avatar
    تاريخ عضويت
    Oct 2005
    محل سكونت
    Ķêŗmάņšĥąħ
    پست ها
    10,533

    پيش فرض

    دل صنوبريم همچو بيد لرزان است
    ز حسرت قد و بالای چون صنوبر دوست

    اگر چه دوست به چيزی نمی‌خرد ما را
    به عالمی نفروشيم مويی از سر دوست

    ---------------------

    حالا منم هرچي د دارم آخرش ت بيد ...
    ميگم بذار بشه 7.777 تا خوشگل تر شه ...

  3. #4723
    آخر فروم باز Monica's Avatar
    تاريخ عضويت
    Jan 2005
    پست ها
    1,817

    پيش فرض

    در آشفتگي روز وشب
    مرآ به آمدنت پرواز كن
    آنگاه حضورم را فرياد بزن
    تا در غروب
    چشمانم را ببيني
    وطلوع را نظاره شوي
    صداي بودنت را ميشناسم
    من هوشيارم ‚ به ريزش نور
    يا غباري به تاريكي شب
    وتو
    در خواب ارام گير
    چون نفسهايت را خواهم شمرد
    و
    به پرواز كبوتران سوگند
    كه اشفتگي گيسوانت را در نظمي زيبا
    تا اخرين لحظه
    پاس مي دارم
    تو باران را حوصله كن
    شايد شمعدانيها
    با عطر گل ياس سيراب شدند
    وديگر غم انها (شمعداني) را آواز نكني
    وخنده عطر بهار نارنج
    با آهنگي
    روح نواز
    نسيم سحر را
    در ساحل گيسوانت
    به نغمه دراورد

    --------------
    من که مشکلی ندارم با 7777 اما می ترسم عمرت تا اون موقع کفاف نده

  4. #4724
    آخر فروم باز WooKMaN's Avatar
    تاريخ عضويت
    Oct 2005
    محل سكونت
    Ķêŗmάņšĥąħ
    پست ها
    10,533

    پيش فرض

    در اين چمن گل بی خار کس نچيد آری
    چراغ مصطفوی با شرار بولهبيست

    سبب مپرس که چرخ از چه سفله پرور شد
    که کام بخشی او را بهانه بی سببيست

    -----------------

    كفاف ميده تازه اول جوونيمه ... شنيدم وصيت كردي اين يوزرت به نوت برسه ... اسمش چي بود ؟

  5. #4725
    آخر فروم باز Monica's Avatar
    تاريخ عضويت
    Jan 2005
    پست ها
    1,817

    پيش فرض

    انگار كسي
    درِ قوطيِ دنيا را گذاشته

    آسمان پيدا نيست
    تنها سياهيِ كلاغها
    بر سپيديِ بالا سرمان
    لكه هايي متحرك را مانند

    قطعا كسي
    درِ قوطي دنيا را گذاشته

    گير افتاده ايم !

    من که از خدامه بابا بزرگم یالهایه سال عمر کنه

  6. #4726
    آخر فروم باز WooKMaN's Avatar
    تاريخ عضويت
    Oct 2005
    محل سكونت
    Ķêŗmάņšĥąħ
    پست ها
    10,533

    پيش فرض

    ماييم و آستانه عشق و سر نياز
    تا خواب خوش که را برد اندر کنار دوست

    دشمن به قصد حافظ اگر دم زند چه باک
    منت خدای را که نيم شرمسار دوست

    --------------

    اتفاقا من يه مامان بزرگ دارم كه ميخواد ركورد طول عمر رو بزنه ....

  7. #4727
    آخر فروم باز Monica's Avatar
    تاريخ عضويت
    Jan 2005
    پست ها
    1,817

    پيش فرض

    برف مي بارد:
    سالهاي خشم از پس ساعاتي مي آيند
    كه بيهوده رو به پايين شناورند . . .
    كولاك
    برف روي زمين را
    تا سه روز عميقتر و عميقتر مي كند
    يا شصت سال،‌هان ؟ بعد
    خورشيد! مجموعه درهمي از
    جرقه هاي زرد و آبي ...
    درختان پر برگ
    در كوچه هاي طويل
    تنهايي را تاب مي آورند
    بعد انسان رو برميگرداند و آنجا ...
    رد پاي تنهايي اش امتداد يافته
    به روي دنيا.

    چه باحال بهش بگو بیاد تو فروم باهاشون آشنا بشیم و از تجربه هاشون استفاده کنیم راستی جوابه پ.خ رو زود بده چون اگه چیز نشده برم پیگیری کنم ببینم داشتان چیه

  8. #4728
    حـــــرفـه ای saye's Avatar
    تاريخ عضويت
    Nov 2005
    محل سكونت
    mirror
    پست ها
    2,677

    پيش فرض

    من مرگ نور را

    باور نمي كنم

    و مرگ عشقهاي قديمي را

    مرگ گل هميشه بهاري كه مي شكفت

    در قلبهاي ملتهب ما

    مانند ذره ذره مشتاق

    پرواز را به جانب خورشيد

    آغاز كرده بودم

    با اين پرشكسته

    تا آشيان نور

    پرواز كرده بودم

    من با چه شور و شوق

    تصوير جاودانه آن عشق پاك را

    در خويش داشتم

    اينك منم نشسته به ويرانسراي غم

    اينك منم گسسته ز خورشيد و نور و عشق

    در قلب من نشسته زمستان در پا

    من را نشانده اند

    من را به قعر دره بي نام و بي نشان

    با سر كشانده اند

    بر دست و پاي من

    زنجير و كند نيست

    اما درون سينه من

    زخمي ست در نهان

    شعري ؟

    نه

    آتشي ست

    اين ناسروده در دلم

    اين موج اضطراب

    ما مانده ام ز پا

    ولي آن دورها هنوز

    نوري ست شعله اي ست

    خورشيد روشني ست

    كه مي خواندم مدام

    اينجا درون سينه من زخم كهنه اي ست

    كه مي كاهد مدام

    با رشك نوبهار بگوييد

    زين قعر دره مانده خبر دارد

    يا روز و روزگاري

    بر عاشق شكسته گذر دارد ؟

    ...

  9. #4729
    حـــــرفـه ای magmagf's Avatar
    تاريخ عضويت
    Mar 2006
    محل سكونت
    esfahan
    پست ها
    14,650

    پيش فرض

    در اين شب تاريك
    در آن سوي بهار و آن سوي پاييز
    نه چندان دور
    همين نزديك
    بهار عشق سرخ است اين و عقل سبز

  10. #4730
    آخر فروم باز Monica's Avatar
    تاريخ عضويت
    Jan 2005
    پست ها
    1,817

    پيش فرض

    هنگامي كه مستقيم به چشمهايت مينگرم
    و لحظه اي بعد
    زير خنده بزنم
    و گاهي كه بر زميني نشستم و تو از خنده من خشمگيني
    صورت ام را بالا گيرم و قطره هاي اشك
    -نه از آنها كه مزه شادي بدهند
    آرام به ات چشمك بزنند
    و چون تپه اي شني در كنار ساحل خروشان
    لحظه لحظه بر زمين فرونشينم
    و آنگاه شماها آرام آرام دور آن تپه شني نااينجا
    -قصر كنار ساحل آرزوهايم
    بگرديد
    و ديگر كسي به روياي فردايتان لبخند نزند.

Thread Information

Users Browsing this Thread

هم اکنون 1 کاربر در حال مشاهده این تاپیک میباشد. (0 کاربر عضو شده و 1 مهمان)

User Tag List

برچسب های این موضوع

قوانين ايجاد تاپيک در انجمن

  • شما نمی توانید تاپیک ایحاد کنید
  • شما نمی توانید پاسخی ارسال کنید
  • شما نمی توانید فایل پیوست کنید
  • شما نمی توانید پاسخ خود را ویرایش کنید
  •