Dead Space 2

[resident_evil]

انصافا خیلی زیباست بازی . کمتر بازی هستش که من بشینم برای گرفتن اچیومنت باهاش ور برم اما اینو برای دومین بار نیز تمومیدم تمام اچیوهای فرعی و خورده ریز رو گرفتم فقط مونده Zealot و Hardcore که این 2 تا رو هم اگه عمری باقی باشه بعدا میرم !
یه باگ هم دیدم تو بازی ! یه جا از بازی یه قسمت از راهرو سیاه شده بود رفتم توش ببینم جریان چیه دیدم افتادم پایین مُردم : دی
کلا به نظر من در تماما زمینه ها پیشرفت داشته نسبت به نسخه ی قبل . امیدوارم همین پیشرفت رو تو نسخه ی بعد هم ادامه بدن .

  محتوای مخفی: مسعود ! 

بعدش منظور از اونطور نگاه کردن آیزاک به Ellie در آخرن صحنه ی بازی رو نفهمیدم چی بود. که بعدش Ellie با حالتی لبخند به لب میگه چیزی شده؟

مسعود فکر کنم منتظر بود یه اتفاقی مثل اتفاقی که در پایان نسخه ی 1 افتاد اینجا هم بیفته : دی

[golmohammadi]

سلام
من اینجا گیر کردم
این عکسشه

برای مشاهده محتوا ، لطفا وارد شوید یا ثبت نام کنید

این مال اولای بازی هست
که تازه اون جلیقه رو میپوشه
وقتی قول رو میکشم یه کارت میده ولی نمیدونم بعدش باید چیکار کنم

کمک کنید

آخرش نفهمیدیم اینجا گیر کردی یا نا
اخه میگی غول را کشتی
پس مشکل چیه ؟
این کارتها هم برای فروش هست
کارتها و چیزهایی که از غولها میاد بیرون معمولا لذیذ هستند چون با قیمت بالاتری فروش میرند

[Atayr]

من رسيدم غولش بايد چيکارش کنم که بميره ؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟

[M A X I M U M]

دستاشو بزن و فرار کن همینطور ادامه بده

[pedram_sad]

بچه ها يه سوال فوق تكراري نزنين منوها .نسخه ٣٦٠ دي ويدي شماره ٢رو چطور نصب كنم اخه مثل فروزا تو منوهاش نصب ديسك دوم نداره

لازم نيست از تو خود بازي نصب كني
برو تو dashboard مثل همون dvd اول اين رو هم install بزن

[golmohammadi]

من رسيدم غولش بايد چيکارش کنم که بميره ؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟

باید دقت کنی هر کدوم تو قسمتهایی از بدن مخصوصا دست مانند اینا قسمتهای زرد رنگی داره
اینا را باید بزنی
میتونی از اون آهسته کن استفاده کنی و خشابها را خالی کنی روش
اینطوری راحت میمیره

[Layken]

هارد کور هم تمومید...باس اخرش اعصابمو با اون جونورهای کوچولو خراب کرد که کشتمش..
تنوع لباس حال نداد....

  محتوای مخفی: بازم داستان بازی... 

از اونجایی که ایزیک دچار حملات خفنی میشد خودش هم نمی دونست چی کارمیکنه.
دیگه تابلو هستش به دیالوگهاش توجه کنیم تا اون لحظه ای که میره و diana رو میبینه کلا ایزیک نمی دونه اوضاع از چه قرار هستش..حتی یه جایی با دیانا درگیر میشه و ارتباط رو دیانا قطع می کنه که ایزیک عذر خواهی میکنه و میگه که باشه بهت اعتماد دارم این یعنی چی..؟ مگه چقدر ایزیک بود هی میگفت تو کی هستی..؟ تا 3 چاپتر همینطوری میگفت ه اخرش هم دیانا لتو پاره شد خیلی هم یه جورایی بیهود لتو پاره شد و از اون همه تیراندازی یه گلوله هم به ایزیک نخورد ...جالبه...عوض این که پشیمون بشه باز به استر اطمینان کرد که اون زد چشو چال دختر مردم رو دراورد ....
حالا میگید چرا خب ادم اطمینان میکنه خب این معنی این رو میده که ایزیک نمی دونسته کجاست و رویدادها از چه قراره...و ما این بار اومده بودیم که با این اوضاع مبارزه کنیم نه این که خاطرات دوران DS1 رو مرور کنیم.

  محتوای مخفی: بازم داستان 

بعدش منظور از اونطور نگاه کردن آیزاک به Ellie در آخرن صحنه ی بازی رو نفهمیدم چی بود. که بعدش Ellie با حالتی لبخند به لب میگه چیزی شده؟

مسعود انقدر رفتی تو کف بازی ساده ترین قسمتو نفهمیدی..

[offlineinternet]

آخرش نفهمیدیم اینجا گیر کردی یا نا
اخه میگی غول را کشتی
پس مشکل چیه ؟
این کارتها هم برای فروش هست
کارتها و چیزهایی که از غولها میاد بیرون معمولا لذیذ هستند چون با قیمت بالاتری فروش میرند

چی میگی تو

غول که کاری نداره
من این درو نمیدونم باید چیکار کنم
اینم عکسش

برای مشاهده محتوا ، لطفا وارد شوید یا ثبت نام کنید

[marmolak kocholo]

چی میگی تو

غول که کاری نداره
من این درو نمیدونم باید چیکار کنم
اینم عکسش

برای مشاهده محتوا ، لطفا وارد شوید یا ثبت نام کنید

اییییی بابا ! این که کاری نداره !!! F رو بزن رو اون علامت آهن ربا بکش این طرف اون طرف !!!!

[hosseincode2008]

Dead Space 1 - چپتر اول - تازه وارد هاقسمت اول

در حال به روز رسانی...

یو اس جی کلیون در راه ایجس سیستم

اعضای اصلی ماموریت

آیزک کلارک - مهندس و متخصص سیستمهای کشتی فضایی
کندرا دنیلز - متخصص کامپیوتر
زک هموند - مامور ارشد امنیتی

هدف اول: پیدا کردن کشتی فضایی مخصوص حفاری، یو اس جی ایشیمورا
هدف دوم: عیب یابی و تعمیر وسایل ارتباطی ایشیمورا

زمان رسیدن به هدف: 3 دقیقه

( تصویر از پیغام ویدیویی نیکول شروع میشود )
نیکول: آیزک، منم. کاش میتونستم باهات صحبت کنم. متاسفم. در مورد همه چیز متاسفم. کاش میتونستم با یکی صحبت کنم. همه چی اینجا داره نابود میشه. نمیتونم باور کنم اون چیزی که داره اتفاق میوفته رو... خیلی عجیبه... یه چیز کوچیک...
( ویدیولاگ قطع میشود، تصویر به عقب کشیده میشود و محوطه اصلی کلیون را میبینیم )
کندرا ( به آیزک): چند بار تاحالا اونو پیغام ویدیویی رو دیدی؟ حتما خیلی دوسش داری. نگران نباش، تقریبا رسیدیم. میتونی وقتی اونجا رسیدیم پیداش کنی. اینطور که به نظر میاد شما دو تا کلی کار با هم دارین!
هموند: خیلی خب، تقریبا رسیدیم.
کندرا: همه ی این مشکلات از اون تیکه سنگ بلند میشه.
هموند: معدن کاری تو فضا یه تجارت پردرآمده خانم دنیلز. طبق گزارشات مسئول معدن ایجس 7 یه معدن طلاست، کبالت، سیلیکون، اسمیوم... خب حالا اون کجاست؟ اوناهاش. داریم میبینیمش.
کندرا: پس ایشیمورا که میگفتن اینه؟ جالبه.
هموند: یو اس جی ایشیمورا. بزرگترین معدنکاو تو سبک خودش. اینطور که به نظر میرسه اونا همین الانم کارشون رو انجام دادن.
کندرا: چرا همه جاش تاریکه؟ هیچ روشنایی توش دیده نمیشه.
هموند: سرجوخه، مارو نزدیک تر ببر و باهاشون ارتباط برقرار کن. از میدان شهاب سنگها دور بمون. ما اومدیم سفینه اونا رو تعمیر کنیم نه اینکه شهاب سنگها رو بچینیم کنار هم!
سرجوخه چن: یو اس جی ایشیمورا، تیم اورژانسی پشتیبانی یو اس جی کلیون به پیغام خطر شما پاسخ میده. ایشیمورا جواب بدین.
کندرا: اگه فکر میکنی قدرتشون ضعیفه باید سیگنال رو تقویت کنی.
هموند: خودم میدونم. سیگنال رو تقویت کن. بیشتر.
کندرا: تا حالا ندیده بودم تو یکی از این سفینه ها وسایل ارتباطی قطع شده باشن. فکر میکنی از بین هزار نفری که تو سفینه هستن کسی جواب مارو میده؟
( از ایشیمورا پیغام نا مفهمومی به کلیون فرستاده میشود )
سرجوخه کلیون: اون دیگه چی بود؟
کندرا: همونطوری که فکر میکردم وسایلشون ارتباطیشون خرابه. به نظر میاد تو مبدلشون مشکل دارن. شما مارو ببرید پایین تا من و آیزک درستش کنیم. فوقش تو 48 ساعت.
هموند: خوبه، صدای خانم رو شنیدید. ما رو ببرید ایشیمورا تا ببینیم چی رو میخوان درست کنن.
سرجوخه جانستون: بازوهای جاذبه آمادند. سیستم پارکینگ خودکار در حال شروع...
( یو اس جی کلیون دچار برخورد شدید و ناگهانی میشود )
سرجوخه چن: چی شده؟
سرجوخه جانستون: قربان! سیستم اتوماتیک برخورد-
هموند: سیستم برخورد اتوماتیک چی؟
سرجوخه چن: ما از مسیرمون خارج شدیم. داریم با ایشیمورا برخورد میکنیم!
هموند: سپرها رو فعال کنید! سیستم پارکینگ اتوماتیک اونا آسیب دیده! همین الان به دستی تغییرش بدین.
کندرا: میخوای توی میدان مغناطیسی این کارو بکنی؟ دیوونه شدی؟ کنسلش کن.
هموند: نه! میتونیم اینطوری فرود بیایم. سرجوخه بهت دستور میدم...
سرجوخه چن: اوه! میدان خیلی قویه!
( صفحه سفید میشود، صداهای برخورد به گوش میرسد و همه چیز سیاه میشود . نور کم کم ظاهر میشود و سیستمهای کلیون که به سختی و با آسیب فرود آمد دوباره روشن میشوند. سپرها دوباره جمع میشوند )
هموند: همه حالشون خوبه؟
کندرا: چی؟ پیش خودت چی فکر کردی؟ میخواستی هممون رو به کشتن بدی؟
هموند: من فقط شما رو نجات دادم خانم دنیلز! اگه ما با اون فاصله و سرعت کنسل میکردیم، درست میرفتیم توی ایشیمورا. حالا پیاده شید و به کارتون برگردید. سرجوخه گزارش بده!
( آیزک کلاه لباس مخصوص خود را رو سرش میگذارد )
سرجوخه چن: من هیچ دریافتی ندارم و تقریبا ارتباطمون قطع شده. درست کردنش زمان میبره.
هموند: خوبه، بیاید چند نفر رو از قسمت پرواز ایشیمورا واسه کمک بیاریم.
( کندرا رو به آیزک میکند )
کندرا: آیزک یکم صبر کن. دارم سیستم RIG لباس همه رو با ایشیمورا هماهنگ میکنم. خوبه، تموم شد . سلامتی همه رو تا ته پر کردم!
( آیزک اعضای کلیون را میبیند که وارد ایشیمورا میشوند و دوربین 180 درجه میچرخد و لباس RIG آیزک را میبینیم )
کندرا: تو نیروی تقویت کننده رو از دست ندادی. تو خودشو به کل نابود کردی! باور نکردنیه.
هموند: فکر کنم همه جا برق قطع شده. آیزک بیا اینجا و درو باز کن.
کندرا: به نظر میاد همه خیلی عجله داشتن.
هموند: باید اینجا گزارش جزئیات حفاظتی باشه.
کندرا: خوب اینجا که چیزی نیست. اینجا اصلا کسی نیست. هیچ فعالیتی نمیبینم.
هموند: اون میزفرمان حفاظتی هنوز کار میکنه. آیزک، برو اونجا و ببین چی پیدا میکنی. کندرا تو آسانسور رو درست کن.
کندرا: برق قطع شده. من نمیتونم.
هموند: پس اون برق لعنتی رو از یه راه دیگه برگردون... ببینید، اگه ما هممون همکاری کنیم، میتونیم زودتر بفهمیم چی شده. آیزک برو دنبال اون میزفرمان.
( بعد از اینکه آیزک میز فرمان را فعال میکند )
جانستون: اوه، اوضاع خیلی خوب به نظر نمیاد. خیلی آسیب دیده.
هموند: سیستم مترو غیرفعاله. اینطوری جابه جا شدن تو ایشیمورا خیلی سخت میشه. به نظر هوا دوباره جریان پیدا میکنه. این یه شروعه!
( قرنطینه اتاقی که هموند، کندرا و دو سرجوخه هستند شروع میشود و آیزک خارج از این اتاق آنها را میبیند )
کندرا: اون دیگه کدوم خری بود؟
هموند: حتما قرنطینه اتوماتیک وقتی سیستم فیلترینگ دوباره روشن شد فعال شده. همه آروم باشید...
کندرا: اون چی بود؟ صداشو شنیدی؟!
هموند: مطمئن نیستم...
( یه چیزی از سقف در پشت سرجوخه جانستون فرود میاد )
جانستون: اون چی بود؟
کندرا: نمیدونم! یه چیزی با ما تو اتاقه!
( موجود جهش یافته از پشت جانستون رو تکه تکه میکنه )
هموند: یا عیسی مسیح! شلیک کنید! شلیک کنید!
هموند: کندرا! برق رو برگردون!
( یه موجود دیگه اینبار پشت سرجوخه چن میپرد )
هموند: کندرا...!
کندرا: بیا... بیا.. درستش کردم!
( هموند و کندرا از اتاق فرار میکنند )
هموند: آیزک، از این جهنم فرار کن!
کندرا: در باز شد، فرار کن!
کندار ( از پیغام صوتی ): بدو آیزک! از این جهنم فرار کن!
( آیزک اسلحه را برمیدارد )
صدای ناشناس: کسی اونجا هست؟ سلام؟
( وقتی آیزک در را باز میکند یکی از موجودات جهش یافته مرد ناشناس را تکه تکه میکند و آیزک او را میکشد )
پیغام صوتی باقی مانده از اعضای قبلی ایشیمورا - 1
بنسون: من بنسونم. همه گوش بدین. اونا از دریچه ها استفاده میکنن! اینطوری تو قسمت های مختلف ایشیمورا حرکت میکنن! از دریچه ها دور باشید...
یکی از افراد گروه: مواظب باش!
بنسون: برید عقب! برید عقب!
( صدای نکرومورف یا همان موجودات جهش یافته شنیده میشود. بنسون و اعضای گروهش فریاد میزنند )
پایان پیغام صوتی - 1
کندرا ( از پیغام ویدیویی): آیزک؟ آیزک! خدا، باور نمیکنم که موفق شدی!
هموند: آیزک، تو راهمون با چند تا دیگه از اون موجودات برخورد کردیم. حال تو خوبه؟
کندرا: منظورت از اون موجودات چیه؟ اونا دیگه از کدوم جهنمی اومده بودن؟ اونا اعضای ایشیمورا بودن؟!
هموند: صداتو بیار پایین! هر چی که هستن، طرف ما نیستن! نصف راه های ایشمورا به خاطر قرنطینه بسته شدن. حالا باید به طرف پل بریم، اما اول، اول باید سیستم مترو رو تعمیر کنیم.
کندرا: تو دیوونه ای هموند. میخوای هممون رو به کشتن بدی؟
هموند: اگه به حرفام گوش کنی، تو رو زنده از اینجا بیرون میبرم. حالا ببینیم کجای سیستم مترو خرابه.
کندرا: صفحه اطلاعات سوخته اما احتمالا یدونه یدکی باید تو پشتیبانی باشه. یدونه واگن خراب دیگه هم تو تونل ها هست که باید تعمیر بشه. لعنتی، همه ی اینا اونطرفه، ما نمیتونیم بهش دسترسی داشته باشیم.
هموند: ما نمیتونیم ولی تو میتونی. آیزک اگه بتونی به طرف پل بری، من میتونم به فایل های شخصی دسترسی داشته باشم. تو به ما کمک میکنی سیستم مترو رو درست کنیم، منم کمکت میکنم به نیکول برسی.

پایان قسمت اول چپتر 1

چون داستان نسخه 1 هست و اینجا تاپیک نسخه 2 نیازی نمیبینم تو اسپویلر بذارم.