تبلیغات :
خرید لپ تاپ استوک
ماهان سرور
آکوستیک ، فوم شانه تخم مرغی ، پنل صداگیر ، یونولیت
دستگاه جوجه کشی حرفه ای
فروش آنلاین لباس کودک
خرید فالوور ایرانی
خرید فالوور اینستاگرام
خرید ممبر تلگرام

[ + افزودن آگهی متنی جدید ]




صفحه 468 از 2734 اولاول ... 3684184584644654664674684694704714724785185689681468 ... آخرآخر
نمايش نتايج 4,671 به 4,680 از 27334

نام تاپيک: مشاعره

  1. #4671
    آخر فروم باز nightmare's Avatar
    تاريخ عضويت
    May 2006
    محل سكونت
    تهران
    پست ها
    2,148

    پيش فرض

    رنگی کنار شب
    بی حرف مرده است .
    مرغی سیاه ـمده از راه های دور
    می خواند از بلندی بام شب شکست
    سرمست فتح آمده از راه
    این مرغ غم پرست .

  2. #4672
    اگه نباشه جاش خالی می مونه FX64 Dual Core's Avatar
    تاريخ عضويت
    Oct 2005
    پست ها
    446

    1

    با سلام

    تو بدری و خورشید تو را بنده شده​ست *** تا بنده​ی تو شده​ست تابنده شده​ست

    زان روی که از شعاع نور رخ تو *** خورشید منیر و ماه تابنده شده​ست
    Last edited by FX64 Dual Core; 12-10-2006 at 03:48. دليل: اشتباه تایپی

  3. #4673
    حـــــرفـه ای Marichka's Avatar
    تاريخ عضويت
    Sep 2005
    محل سكونت
    تهران
    پست ها
    5,662

    پيش فرض

    تكيه بر تقوي و دانش در طريقت كافريست
    راه رو گر صد هنر دارد توكل بايدش

    با چنين زلف و رخش بادا نظربازي حرام
    هر كه روي ياسمين و جعد سنبل بايدش

  4. #4674
    کـاربـر بـاسـابـقـه k@vir's Avatar
    تاريخ عضويت
    Jan 2006
    محل سكونت
    پشت هیچستان
    پست ها
    413

    پيش فرض

    شدم چون قصه فراموش ترین
    ای دل از وسوسه زلف تو مغشوش ترین

  5. #4675
    آخر فروم باز Monica's Avatar
    تاريخ عضويت
    Jan 2005
    پست ها
    1,817

    پيش فرض

    وقتی که در ایوان دلتنگیهایت
    می نشینی
    وقتی که در پشت یک پنجره بارانی
    بی هوا شاعر میشوی
    کسی هست که میشود
    به او پناه برد
    کسی که در شب میتوان
    دلتنگیها را با او قسمت کرد
    نگاهت را
    از سنگفرش خیس و سرد کوچه های باران زده
    جدا کن
    می توان
    از تاریکیها گذشت
    می توان
    خود را در کوچه های سبز باور
    دوباره یافت
    یک نفر هست
    شب دلتنگی ات را
    با او قسمت کن
    تنها با من .

  6. #4676
    حـــــرفـه ای magmagf's Avatar
    تاريخ عضويت
    Mar 2006
    محل سكونت
    esfahan
    پست ها
    14,650

    پيش فرض

    نه به ابر ،
    نه به آب ،
    نه به برگ ،
    نه به این آبی آرام بلند ،
    نه به این خلوت خاموش کبوتر ها ،
    نه به این آتش سوزنده که لغزیده به جام ،
    من به این جمله نمی اندیشم .
    من ، مناجات درختان را ، هنگام سحر ،
    رقص عطر گل یخ را با باد ،
    نفس پاک شقایق را در سینه کوه ،
    صحبت چلچله ها را با صبح ،
    نبض پاینده هستی را در گندم زار ،
    گردش رنگ و طراوت را در گونۀگل ،
    همه را می شنوم ، می بینم .
    من به این جمله نمی اندیشم !

  7. #4677
    آخر فروم باز Monica's Avatar
    تاريخ عضويت
    Jan 2005
    پست ها
    1,817

    پيش فرض

    ه جست و جوی تو بر درگاه بغضت میکوبم
    در آستانه روانه شدن سیل اشکهایت
    به جست و جوی تو در معبر باد می ایستم
    که شاید رسد از من بویی برای تو
    باشد همچو مرهم
    به جست و جوی تو در چهار راه فصول
    می ایستم
    تابتوانم قبل از رسیدن تو به زمستان زندگی
    در بهار دلت دستهایت را بگیرم و
    گرما بخش دستانم دستان تو باشد
    به جست و جوی تو و
    به انتظار دیدن برق چشمانت
    در چهار چوب چشمانت می ایستم
    تا نورش برای من گم نشود
    به جست و جوی تو
    و حرفهای درونت
    این دفتر خالی
    تا چند
    تا چند
    ورق خواهد خورد؟؟

    -------------
    سلام خواهرم

  8. #4678
    حـــــرفـه ای magmagf's Avatar
    تاريخ عضويت
    Mar 2006
    محل سكونت
    esfahan
    پست ها
    14,650

    پيش فرض

    دوس دارم تو رو ببينم پاي سفره ي ستاره
    سفره اي كه جز نگاهت هيچي تو خودش نداره
    پاي اون سفره ي خالي با تو سير سير سيرم
    مي تونم دست هزار تا مرد غمگين رو بگيرم
    بگو اين خواب هميشه چرا تعبيري نداره ؟
    بگو چشماي تو تا كي من رو منتظرمي ذاره ؟

    ـــــــــــــــــــــــــ ــــــ
    سلام خوشگل خانم
    احوال مشا ؟

  9. #4679
    آخر فروم باز Monica's Avatar
    تاريخ عضويت
    Jan 2005
    پست ها
    1,817

    پيش فرض

    هنوز كه هنوز است دلم مي خواهد
    سپيده دم از صداي گنجشكان برخيزم
    و از فراز پرچين ترا ببينم در كوچه ي روستا
    دامن كشان و نور افشان
    پشت غبار نازك بزغاله ها
    از پشت اين مشبك فلزي
    هنوز كه هنوز است به خاطره ي دور گردان مي انديشم
    و
    پاي شمايل سدر سوگند مي خورم كه اسب
    زيباتر است از لوكوموتيو
    و يوزپلنگ همين دره هاي بيمار
    هنوز تندتر مي دود از جاگوار
    بيا به لحظه هاي وحشي خودمان برگرديم
    به جرعه هاي گس گرم چاي
    به بانگ بي امان گنجشكان
    و ضيط صوت زنده ي قليان مادربزرگ
    كه از تمام گيتارها و خواننده هاي فلزي زيباتر مي خواند

  10. #4680
    حـــــرفـه ای magmagf's Avatar
    تاريخ عضويت
    Mar 2006
    محل سكونت
    esfahan
    پست ها
    14,650

    پيش فرض

    دستامون تو دست هم گم مي شديم تو خواب شهر
    دل ديوونه ي من هي قدماتا ميشمرد
    كوچه ها رو رد مي كردم تا خيابون بزرگ
    عطر ناب تو من رو تا آخر دنيا مي برد

Thread Information

Users Browsing this Thread

هم اکنون 1 کاربر در حال مشاهده این تاپیک میباشد. (0 کاربر عضو شده و 1 مهمان)

User Tag List

برچسب های این موضوع

قوانين ايجاد تاپيک در انجمن

  • شما نمی توانید تاپیک ایحاد کنید
  • شما نمی توانید پاسخی ارسال کنید
  • شما نمی توانید فایل پیوست کنید
  • شما نمی توانید پاسخ خود را ویرایش کنید
  •