استقلال، فرزند نامادرى است؟
خريد على كريمى در پرسپوليسى كه در پست تخصصى كريمى، پتروويچ، باقرى و نيكبخت را دارد صرف نظر از يك خريد فنى يك خريد تبليغاتى بود براى كسانى كه مى خواهند به هر شكل ممكن طورى وانمود كنند كه تغيير دايره مديريتى در پرسپوليس، تغييرى مثبت بوده و سرخ ها از بابت تغييرات گسترده مديريتى تيم قهرمان ضرر نكرده اند! در واقع هر طور كه به اين ماجرا نگاه مى كنيم متوجه مى شويم كه سرخ ها نيازى به خريد على كريمى نداشتند و همانطور كه پيش از اين افشين قطبى گفته بود به لحاظ فنى به يك مهاجم گلزن بيشتر نيازمند بودند تا يك هافبك نفوذى كه حالا بايد قطبى نيمكت نشين اين پست را مديريت كند! پرسپوليسى ها امروز خريدى را به تيم خود اضافه كرده اند كه قطبى را مجبور مى كند تا از ميان باقرى، نيكبخت، پتروويچ، بادامكى و خود كريمى ۲ نفر را روى نيمكت بنشاند تا سيستم ۱-۳-۲-۴ خود را بدون تغيير به مصاف حريفان بفرستد. البته منكر اين قضيه نيستيم كه خريد كريمى چه در ليگ قهرمانان آسيا و چه در جام حذفى مى تواند كمك حال پرسپوليس باشد اما قيمتى كه بابت اين انتقال از قطر به پرسپوليس پرداخت شده شائبه هايى را ايجاد كرده كه به تئورى اول متن در مورد تغيير مديريت ها دامن مى زند! از سوى ديگر حالا استقلالى ها هم مى توانند مدعى باشند كه سازمان براى جذب قطبى (يك ميليارد و دويست ميليون تومان)، ماركو (چهارصد هزار دلار)، توره (سيصد و پنجاه هزار دلار) و على كريمى (چهارصد هزار دلار) براى تقويت پرسپوليس بشدت با اين تيم همكارى كرده و با استقلال در اين رابطه راه نيامده و حتى نيمى از اين كمك ها را هم براى استقلال متقبل نشده است. خوش خيالى است كه فرض كنيم همه اين پول ها از جيب مبارك آقاى هدايتى بيرون آمده اما حتى اگر چنين هم باشد حالا استقلال از چينش اعضاى هيأت مديره اش مى تواند شاكى باشد كه چرا سازمان كسى مثل هدايتى را در هيأت مديره پرسپوليس جاى داده اما نمونه اين عضو را در استقلال جاى نداده و اعضاى هيأت مديره استقلال فقط بيننده وقايع رخ داده در تيمشان هستند و نه امكانات و نه پول (به اندازه نصف پرسپوليسى ها) به آنها پرداخت نمى شود! در واقع سازمان تربيت بدنى امروز هر كارى كه براى يكى از اين ۲ تيم انجام مى دهد بايد براى عضو ديگر هم انجام دهد كه اگر غير از اين باشد (كه غير از اين هم به نظر مى رسد) يكى از اين ۲ عضو به عنوان طلبكار از سازمان مدعى مى شود كه چرا اين پدر بين آن ۲ فرزند تفاوت هاى آشكارى قائل مى شود! و تا روزى كه اين ۲ باشگاه ( هر ۲) زير مجموعه سازمان تربيت بدنى باشند همين مشكل هميشه دردسرساز خواهد بود و تغييرى در اين وضعيت احساس نمى شود چون حتى نوع چينش اعضاى هيأت مديره هم در اين ۲ تيم با حساسيت فراوان بين هوادارانشان زير ذره بين مى رود و اجراى عدالت بين اين ۲ فرزند تقريباً محال ممكن است كما اينكه سال گذشته هم سعيدلو معاون رئيس جمهور، رئيس هيأت مديره پرسپوليس بود و كاشانى عضو شوراى شهر كه يكى از نهاد رياست جمهورى و مستقيماً از دولت پول و امكانات را به پرسپوليس تزريق مى كرد و آن يكى از شوراى شهر و شهردارى به همين دليل سرخ ها پارسال مشكل مالى حادى را به چشم نديدند! اما در همان سال گذشته هم استقلال مشكلات عديده اى در مورد نقد كردن چك هاى بازيكنان خودش به چشم ديد. پرسپوليس اما امسال تقريباً هر كارى كه دلش خواست انجام داد بدون آنكه مشكل حادى گيريبانگيرش شود!به هر حال تا روزى كه سازمان تربيت بدنى اجازه خصوصى سازى جدى و صحيح را به اين ۲ باشگاه ندهد شرايط همين گونه خواهد بود و هر حركتى زير ذره بين است و هر كنشى، واكنشى از سوى هواداران اين ۲ تيم خواهد داشت. واكنش هايى كه حتى قهرمانى هر كدام از اين ۲ تيم را به كام سازمان تلخ مى كند و نتيجه معكوس در مورد عملكرد اين نهاد دولتى خواهد داشت.به نظر مى رسد پس از اين همه سال تلاش و كوشش بايد سازمان تربيت بدنى به اين نتيجه رسيده باشد كه واگذارى سهام اين ۲ باشگاه كه قرار بود در دولت هشتم به نتيجه برسد بهترين راه حل است و البته فروش به شخص شايد وضعيت را از اين هم كه هست بدتر كند!