تمومه قصه هامو از تو دارم
بهترین خاطره هامو از تو دارم
تمومه قصه هامو از تو دارم
بهترین خاطره هامو از تو دارم
صدای تو
بیداری ریشه ، آواز سبز برگه
صدای تو
پر وسوسه مثل شبخونی تگرگه
صدای تو آهنگ شکستن
بغض یه دنیا حرفه
تصویری از آواز صریح
قندیل و نور و برفه
هیشکی مثل تو نبود
هیشکی مثل تو منو باور نکرد
هیشکی با من مثل تو
توی نقب شب من سفر نکرد
هشکی مثل تو نبود
ساده مثل بوی پاک اطلسی
یا بلوغ یه صدا
میون دغدغه ی دلواپسی
تو غرورت مثل کوه
مهربونیت مثل بارون ، مثل آب
مثل یه جزیره ، دور
مثل یه دریا ، پر از وخشت خواب
هیشکی مثل تو نرفت
هیشکی مال تو نموند
شعرهای تنهاییمو
هیشکی مثل تو نخوند
همه حرفام مال تو
همه شعرهام مال تو
دنیای من شعرمه
همه دنیام مال تو
ایرج جنتی
آهای تو که یه «جونم»ت ، هزار تا جون بها داره
بکُش منو با لبی که بوسه شو خون بها داره
بذار حسودی بکُشه ، رقیبو وقتی می کُشه
سرش توو کار خودشه ، چی کار به کار ما داره ؟
سرت سلامت اگه باز میخونه ها بسته شدن
با چشم مست تو آخه ، به مـِـی کی اعتنا داره ؟
این همه مهربونی رو از تو چطور باور کنم ؟
توو این قحط وفا که عشق ، صورت کیمیا داره
حرف «من» و «تو» رو نزن ، ای من و تو یه جون ، دو تن
بدون که از تو عاشقت ، فقط سری سوا داره
خوشگلا ، خشگلن ولی باز تو نمی شن ، کی میگه
خوشگل ِ خالی ربطی با خوشگل ِ خوشگلا داره ؟
کی گفته ماه و زهره رو که شکل چشمای توان ؟
چه دخلی خورشیدای تو به اون ستاره ها داره ؟!
توو بودن و نبودنت ، یه بغض ِ سنگین باهامه
آسمونم بارونیه تا دلم این هوا داره
من خودمم نمی دونم که از کِی عاشقت شدم
چیزی که انتها نداشت ، چه طوری ابتدا داره ؟
نترس از اینکه عشق من با تو یه روز تموم بشه
چیزی که ابتدا نداشت ، چه طوری انتها داره ؟!
---------- Post added at 12:08 AM ---------- Previous post was at 12:07 AM ----------
شماره عوضی نبود
صدا عوضی نبود
چیزی اما عوض شده بود
جمله ها کوتاه تر شده بودند
چقدر سخته تو چشای کسی که عشقتو ازت دزدید و بجاش یه زخم همیشگی به قلبت هدیه داد زل بزنیو بجای اینکه لبریز کینه و نفرت شی حس کنی هنوزم دوسش داری ...
چقدر سخته دلت بخواد سرتو باز به دیواری تکیه بدی که یه بار زیر اوار غرورش همه وجودت له شده...
چقدر سخته تو خیالت ساعت ها باهاش صحبت کنی ولی وقتی دیدیش هیچ چیزی جز سلام نتونی بگی...
چقدر سخته وقتی پشتت بهشه دونه های اشک گونه هتو خیس کنه اما مجبور باشی بخندی تا نفهمه هنوزم دوسش داری...
چقدر سخته گل اروزهاتو تو باغ دیگری ببینی و هزار بار تو خودت بشکنی و اون وقت اروم زیر لب بگی گل من باغچه نو مبارک...
جا براي گنجشك زياد است ولي / به درختان خيابان تو عادت دارم ...![]()
در زماني که وفا قصه برف به تابستان است و صداقت گل نايابي است و در آئينه چشمان شقايق ها نيز، عابر ظالم و بي عاطفه ي غم جاريست، به چه کس بايد گفت: با تو خوشبخت ترين انسانم؟؟!!
دلم گرفته آسمون
یه کم منو حوصله کن.....................
من در این بارش غم
من در این یورش درد
محتاج تپش های دل سنگ توام
چتری برایم بگشا
که آسمان دلم عجیب بارانی است.........
Last edited by MEHR IMAN; 23-07-2011 at 07:38.
رفته ایی
و من هر روز
به موریانه هایی فکر می کنم
که آهسته و آرام
گوشه های خیالم را می جوند.
تا بی " خیال " نشده ام
برگرد !
يك شب تو را به خلوت خود ميهمان كنم.
وز طعم دلرباي لبت٬ نوش جان كنم.
يك شب كه در هيجان تن مني٬
بر آبشار دست تو٬ خود را روان كنم.
وقتي حصار سينه ي من شد دو دست تو٬
من هم تو را به سينه فشارم، همان كنم.
لبهاي من چو به پيشانيت نشست٬
گيسوي خويش را به سرت سايبان كنم.
كم كمك كه رسيدم به گونه هات٬
با داغ سينه ام آن را نشان كنم!
چشم تو را كه آيه ي عشق است و التماس٬
با چشمهاي عاشق خود مهربان كنم!
عشق من! اي اميد من! اي التيام من!
اين گونه مي شود كه تو را٬ جاودان كنم!
هم اکنون 4 کاربر در حال مشاهده این تاپیک میباشد. (0 کاربر عضو شده و 4 مهمان)