نشسته بودیم تو خونه که ناگهان یک اس ام اس از طرف یکی از دوستام واسم اومد
.gif)
هرچی فکر کردم متوجه نشدم منظورش چیه
.gif)
فقط فهمیدم جک هست ولی اصلا نگرفتم که چی شد
.gif)
بابا و مامانمم داشتن با هم صحبت میکردن
که من پریدم وسط حرفشون گفتم بابایی؟
یه اس ام اس اومده من نمیفهمم یعنی چی
.gif)
بعد اس ام اسو واسش خوندم و پرسیدم خب این یعنی چی؟
.gif)
دیدم مامانم داره از اون ور چشم و ابرو میاد و هی میگه هیس
.gif)
.gif)
منم که فکرشو نمیکردم این اس ام اس +18 باشه هی میپرسیدم خب یعنی چی؟
.gif)
بابامم رو خودش نمیذاشت
.gif)
مامانم دید چاره ی من نمیشه گفت ریحانه جون بیا کارت دارم
.gif)
وای وقتی مامانم بهم گفت این چی بوده من داشتم از خجالت میمردم
.gif)
.gif)
.gif)
تا چند هفته هم جلو بابام افتابی نمیشدم
.gif)
.gif)