دور از رخ تو دم به دم از گوشهي چشمم
سيلاب سرشك آمد و طوفان بلا رفت
------------
بازم تو کم آوردی مثله همیشهمن برم لالا کنم که خیلی لالا دارم
![]()
شبه همگی به خیر( بابا بزرگم مگه تو درم می خونی
)
دور از رخ تو دم به دم از گوشهي چشمم
سيلاب سرشك آمد و طوفان بلا رفت
------------
بازم تو کم آوردی مثله همیشهمن برم لالا کنم که خیلی لالا دارم
![]()
شبه همگی به خیر( بابا بزرگم مگه تو درم می خونی
)
تو را که حسن خداداده هست و حجله بخت
چه حاجت است که مشاطهات بيارايد
چمن خوش است و هوا دلکش است و می بیغش
کنون بجز دل خوش هيچ در نمیبايد
---------------------
ديدي نميزاري كم بيارم ...
از تو كه بهتر بيدم بعد از نود و بوقي سال تازه رفتي كلاس نهضت سوادت آموزي ...![]()
سلام بچه هاااااااا منم بازي
باشه ه ه ه ه ؟
حالا من با د مي گم:
در آن نفس كه بميرم در آرزوي تو باشم
بدان اميد دهم جان كه خاك كوي تو باشم
مانعش غلغل چنگ است و شکرخواب صبوح
ور نه گر بشنود آه سحرم بازآيد
آرزومند رخ شاه چو ماهم حافظ
همتی تا به سلامت ز درم بازآيد
----------------------
خوش آمدي شما ...![]()
خب منم برم ...![]()
دل صنوبریم همچو بید لرزانست. ز حسرت قد و بالای چون صنوبر دوست
اگرچه دوست به چیزی نمی خرد ما را .به عالمی نفروشیم مویی از سر دوست
تا مرا عشق تو تعليم سخن گفتن كرد
خلق را ورد زبان مدحت و تحسين منست
دولت فقر خدايا به من ارزاني دار
كين كرامت سبب حشمت و تمكين منست
تو مي خندي و
در شرم شميمت شب
بخور مجمري خواهد شدن
در مقدم خورشيد
نثاران رهت از باغ بيداران
شقايق ها و عاشق ها
چه غم كاين ارغوان تشنه را
در رهگذر خود
نخواهي ديد
ـــــــــــــــــــــــ
شانس منم اين روزا فقط ت بهم مي افته
درياب كه از روح جدا خواهي رفت
در پرده اسرار فنا خواهي رفت
مي نوش نداني ز كجا آمده اي
خوش باش نداني به كجا خواهي رفت
××××××××
بازم ت اومد.
ما همه از يك قبيله ي بي چتريم
فقط لهجه هايمان ، ما را به غربت جاده ها برده است
تو را صدا مي زنم كه نمي دانم
مرا صدا مي زنم كه كجايم
اي ساده روسري كه در ايستگاه و پچ پچه ها
اي ساده چتر رها كه در بغض ها و چشم ها
تو هر شب از روزهاي سكوت
رو به ديوار به خوابي مي روي
تو هر شب از نوارهاي خالي كه گوش مي دهي
باز مي گردي
ما همه از يك آواز
كلمات را به دهان و كتابخانه آورديم
شايد آوازهايمان ، ما را به غربت لهجه ها برده است
اي بغض پراكنده در غربت اين همه گلوي تر
اي تو را كه نمي دانم
اي مرا كه كجايم
كسي بايد از نوارهاي خالي به دنيا بيايد
كسي بايد امشب آواز بخواند
كسي بايد امشب
با غربت جاده ها و لهجه ها
به قبيله ي بي چتر برگردد
ما همه از يك گلوي پر از ترانه رها شده ايم
فقط سكوت هايمان ، ما را به غربت چشم ها برده است
كسي بايد امشب
نخستين ترانه را به ياد آورد
دل ميرود زدستم صاحبدلان خدارا
دردا كه راز پنهان خواهد شد آشكارا
هم اکنون 3 کاربر در حال مشاهده این تاپیک میباشد. (0 کاربر عضو شده و 3 مهمان)