تبلیغات :
خرید لپ تاپ استوک
ماهان سرور
آکوستیک ، فوم شانه تخم مرغی ، پنل صداگیر ، یونولیت
دستگاه جوجه کشی حرفه ای
فروش آنلاین لباس کودک
خرید فالوور ایرانی
خرید فالوور اینستاگرام
خرید ممبر تلگرام

[ + افزودن آگهی متنی جدید ]




صفحه 463 از 934 اولاول ... 363413453459460461462463464465466467473513563 ... آخرآخر
نمايش نتايج 4,621 به 4,630 از 9340

نام تاپيک: اشعـار عاشقـانـه

  1. #4621
    آخر فروم باز mmiladd's Avatar
    تاريخ عضويت
    Jul 2009
    محل سكونت
    اُتاقم..!
    پست ها
    4,103

    پيش فرض

    از كلاغ بام خانه ات سراغم را نگير
    اوبراي تصاحب تكه صابوني سيصد سال است که دروغ مي گويد

  2. #4622
    اگه نباشه جاش خالی می مونه sepideh_bisetare's Avatar
    تاريخ عضويت
    Dec 2006
    محل سكونت
    زیر سقف کبود آسمون...
    پست ها
    342

    پيش فرض

    من دلم می خواهد
    خانه ای داشته باشم پر دوست
    کنج هر دیوارش
    دوستهایم بنشینند آرام
    گل بگو گل بشنو
    هر کسی می خواهد
    وارد خانه پر عشق و صفایم گردد
    یک سبد بوی گل سرخ به من هدیه کند
    شرط وارد گشتن
    شستشوی دلهاست
    شرط ان داشتن یک دل بی رنگ و ریاست
    بر درش برگ گلی می کوبم
    روی آن با قلم سبز بهار
    می نویسم ای یار خانه ما اینجاست


  3. 2 کاربر از sepideh_bisetare بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده اند


  4. #4623
    داره خودمونی میشه snow-boy's Avatar
    تاريخ عضويت
    Apr 2010
    محل سكونت
    tehran-iran
    پست ها
    52

    پيش فرض

    نترسون باغو از گل، نترسون سنگو از برف
    نترسون ماهو از ابر، نترسون کوهو از حرف

    نترسون بیدو از باد، نترسون خاکو از برگ
    نترسون عشقو از رنج، نترسون ما رو از مرگ

    نه تیر و دشنه، نه دار و زندون
    ستاره‌ها رو، از شب نترسون!

    چه ترسی داره بوسه بر لب خونین آزادی؟
    چرا وحشت کنم از عشق چرا برگردم از شادی!

    از این خاموش تا خورشید، چه ترسی داره پل بستن؟
    از این سرچشمه تا دریا، خوشا شکفتن و رستن!

    نترسون عاشقا رو از این کولاک تاراج
    به خاک افتادن از عشق، پرو بال به معراج

    نه تیر و دشنه، نه دار و زندون
    ستاره‌ها رو، از شب نترسون!

    کجا پروانه ترسید از، حریر شعله پوشیدن؟
    کجا شبنم هراسید از، شراب نور نوشیدن؟

    از این شب کوشی خاموش، از این تکرار بی رویا
    سلام ای صبح آزادی! سلام ای روشن فردا!






    Last edited by snow-boy; 31-05-2010 at 08:21.

  5. 2 کاربر از snow-boy بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده اند


  6. #4624
    داره خودمونی میشه ♥ NiloofaR ♥'s Avatar
    تاريخ عضويت
    May 2010
    محل سكونت
    آسمان شب...
    پست ها
    105

    پيش فرض

    اگر سكوت اين گستره ي بي ستاره مجالي دهد،
    مي خواهم بگويم : سلام!
    اگر دلواپسي آن همه ترانه ي بي تعبير مهلتي دهد،
    مي خواهم از بي پناهي پروانه ها برايت بگويم!
    از كوچه هاي بي چراغ!
    از اين حصار هر ور ديوار!
    از اين ترانه ي تار...
    مدتي بود كه دست و دلم به تدارك ترانه نمي رفت!
    كم كم اين حكايت ديده و دل،
    كه ورد زبان كوچه نشينان است،
    باورم شده بود!
    باورم شده بود،
    كه ديگر صداي تو را در سكوت تنهايي نخواهم شنيد!
    راستي در اين هفته هاي بي ترانه كجا بودي؟
    كجا بودي كه صداي من و اين دفتر سفيد،
    به گوشت نمي رسيد؟
    تمام دامنه ي دريا را گشتم تا پيدايت كردم!
    آخر اين رسم و روال رفاقت است،
    كه دي نيمه راه رؤيا رهايم كني؟
    مي دانم!
    تمام اهالي اين حوالي گهگاه عاشق مي شوند!
    اما شمار آنهايي كه عاشق مي مانند،
    از انگشتان دستم بيشتر نيست!
    يكيشان همان شاعري كه گمان مي كرد،
    در دوردست دريا اميدي نيست!
    مي ترسيدم خداي نكرده !
    آنقدر در غربت گريه هايم بماني،
    تا از سكوي سرودن تصويرت سقوط كنم!

  7. 2 کاربر از ♥ NiloofaR ♥ بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده اند


  8. #4625
    آخر فروم باز Alireza_SA's Avatar
    تاريخ عضويت
    Sep 2005
    پست ها
    1,301

    پيش فرض

    باتو،

    دلواپس بهار نبودیم...

    گل میهمان خانه ی ما بود...

    نبض حیاط کوچک ما گویی،

    در گامهای سبز تو می زد.

    گویی بهشت خانه ی ما بودی...

    گاه نماز تو،

    قبله،

    هوهوکنان به دور تو می چرخید...

    روی درخت گیلاس،

    هر شاخه دست سبز دعا بود

    و باران...

    انگار اشک شوق ملائک

    باتو،

    رمز شکفتن ،

    در لحظه لحظه ی دل ما جاری

    اردیبهشت خانه ی ما بودی...

    ***

    یکشب

    وقتی نسیم نام تو را برد

    دیدم که روح برگ تکان خورد

    گوش شکوفه پرشد از عطر نام تو

    نیلوفرانه یاد نگاهت،

    بر ساقه های سبز غزل پیچید

    چشمم شکوفه زار....

    شعرم بهار شد...




    سعید سلیمانپور

  9. این کاربر از Alireza_SA بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده است


  10. #4626
    آخر فروم باز Consul 141's Avatar
    تاريخ عضويت
    Mar 2008
    محل سكونت
    BandarAbbas
    پست ها
    1,870

    پيش فرض

    هیچ قهوه ای نمی تواند چشمان مرا باز نگه دارند
    خواب که هیچ٫٫٫
    می خواهم بمیرم وقتی نباشی!

  11. 5 کاربر از Consul 141 بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده اند


  12. #4627
    اگه نباشه جاش خالی می مونه iranzerozone's Avatar
    تاريخ عضويت
    Jul 2008
    محل سكونت
    Iran-Tehran
    پست ها
    274

    پيش فرض تبارک الله

    گاه گاهی به سرم می زند خیال نگار!
    خیال زلف سیاه و رخ شکفته چو نار!
    هوای آن لب طناز و مرمرینه بدن٬
    نشسته بر دل بیچاره ی عاشق بیمار!
    گاه گاهی ز لبش جرعه ای هوس دارم.
    که لحظه ای برم از سر توان و هوش و قرار.
    گاهی که می نگرم بر ادا و رفتارش٬
    به قد سرو بلند و دو چشم مست و خمار٬
    نهفته می نگرم بر خدا و می پرسم:
    چه قدرتی؟ تو بگو ای کریم و ای ستار!

  13. این کاربر از iranzerozone بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده است

    a@s

  14. #4628
    اگه نباشه جاش خالی می مونه iranzerozone's Avatar
    تاريخ عضويت
    Jul 2008
    محل سكونت
    Iran-Tehran
    پست ها
    274

    پيش فرض چشمان عاشق

    چشم قشنگت به جانم شرر زد.
    یاد لبان تو٬ خاکم به سر زد.
    ای آرزوی دل زار من!
    ای روشنی شب تار من!
    تا تو را دیده ام٬ نقش تو در دلم.
    کی خیال تو گردد جدا از برم.
    تو گل عشق من٬ تو امید دلم!
    من به وصل تو سوزم٬ عزیز دلم!
    چشم قشنگت به جانم شرر زد.
    یاد لبان تو٬ خاکم به سر زد.

    یوسف قاسمی

  15. #4629
    آخر فروم باز mmiladd's Avatar
    تاريخ عضويت
    Jul 2009
    محل سكونت
    اُتاقم..!
    پست ها
    4,103

    پيش فرض

    نه اینکه فکر کنی مرهم احتیاج نداشت
    که زخم های دل خون من علاج نداشت
    تو سبز ماندی و من برگ برگ خشکیدم
    که داغ سینه ی من را درخت کاج نداشت

  16. #4630
    در آغاز فعالیت ***ELI***'s Avatar
    تاريخ عضويت
    May 2010
    محل سكونت
    sky
    پست ها
    2

    پيش فرض

    امروز دوباره دلم البوم خاطراتتو ورق می زد
    همش به یاد اون روزا خودش رو سرزنش می كرد
    امروز دوباره كوه غم اومد تو خونه ی دلم
    بازم دوباره یاد تو اومد توی رویای من
    امروز دوباره گل های باغچه رو چیدم برا تو
    تویی كه عمرت بودمو رفتی شدی دشمن جون
    حسرت دیدن چشمات داره دیوونم می كنه
    حسرت اون روزای خوب داره اوارم می كنه

Thread Information

Users Browsing this Thread

هم اکنون 1 کاربر در حال مشاهده این تاپیک میباشد. (0 کاربر عضو شده و 1 مهمان)

User Tag List

برچسب های این موضوع

قوانين ايجاد تاپيک در انجمن

  • شما نمی توانید تاپیک ایحاد کنید
  • شما نمی توانید پاسخی ارسال کنید
  • شما نمی توانید فایل پیوست کنید
  • شما نمی توانید پاسخ خود را ویرایش کنید
  •