تبلیغات :
ماهان سرور
آکوستیک ، فوم شانه تخم مرغی ، پنل صداگیر ، یونولیت
فروش آنلاین لباس کودک
خرید فالوور ایرانی
خرید فالوور اینستاگرام
خرید ممبر تلگرام

[ + افزودن آگهی متنی جدید ]




مشاهده نتيجه نظر خواهي: --

راي دهنده
0. شما نمي توانيد در اين راي گيري راي بدهيد
  • --

    0 0%
  • --

    0 0%
صفحه 462 از 469 اولاول ... 362412452458459460461462463464465466 ... آخرآخر
نمايش نتايج 4,611 به 4,620 از 4685

نام تاپيک: ســــــو تــــــــــي بــــــــــازار!

  1. #4611
    آخر فروم باز mohsentanha's Avatar
    تاريخ عضويت
    Jan 2008
    پست ها
    1,443

    پيش فرض

    من عادت دارم هروقت سوار تاكسي ميشم سلام ميكنم
    چند روز پيش سوار شدم وسط راه يكي ميخواست پياده بشه منم تو حال خودم بودم من پياده شدم اون پاده شه وقتي باز خواستم سوار شم گفتم سلام ديدم همه اينطوري شدن
    فهميدم چكاركردم اينطوري شدم
    ميدونم بد بود به بزرگي خودتون ببخشيد
    تا حالا هزار دفعه از این نوع سوتی دادم و دیدم

  2. #4612
    Banned
    تاريخ عضويت
    Jul 2008
    محل سكونت
    همــــه جا هستم معمولا
    پست ها
    1,308

    پيش فرض

    من عادت دارم هروقت سوار تاكسي ميشم سلام ميكنم
    چند روز پيش سوار شدم وسط راه يكي ميخواست پياده بشه منم تو حال خودم بودم من پياده شدم اون پاده شه وقتي باز خواستم سوار شم گفتم سلام ديدم همه اينطوري شدن
    فهميدم چكاركردم اينطوري شدم
    ميدونم بد بود به بزرگي خودتون ببخشيد
    آقا خیلی باحال بود.
    کلی خندیدیم.

  3. #4613
    آخر فروم باز M.etallic.A's Avatar
    تاريخ عضويت
    Aug 2006
    محل سكونت
    کره زمین
    پست ها
    3,962

    پيش فرض

    امروز تو یه جمعی صحبت از اعدام یه نفر شد. یکی از دوستان گفت حالا خوبه اعدامش کردن نکشتنش

  4. #4614
    آخر فروم باز frnsh's Avatar
    تاريخ عضويت
    Sep 2007
    پست ها
    3,823

    پيش فرض

    دیروز زنگ عربی دیدیم انگار خیلی سخته. همه داشتن غر میزدن. من یهو گفتم: خانوم کی این زبان عربی رو ساخته؟ داشتم میگفتم میخوام خفش کنم که یهو گفت: حضرت علی!!! کلاس رفت رو هوا بعد من گفتم: استغفرالله! دوباره کلاس رفت رو هوا.

    هندسه هم داشتیم. داشت این نقض قضیه رو میدرسید که گفت: خب. یکی بگه چطوری برعکس این قضیه (که دو مثلث اگه 3 ضلع مساوی داشته باشن زاویه هاشونم برابره)رو نقض کنیم؟ من گفتم: خب یه مثلث بزرگ میکشیم یه مثلث خیلی خیلی بزرگتر هم میکشیم که زاویه های متناظرشون برابر باشه! کلاس رفت رو هوا!
    توضیح: نمیشد بگم یه مثلث میکشیم با یه مثلث بزرگتر!
    حالا هر وقت یه چرت و پرت میگم دوستام میگن: گنده بود یا خیلی گنده؟


    امروز دین و زندگی داشتیم. آخر زنگ که درس رو نصفه داد یکی از بچه ها گفت: تا کجا بخونیم؟ خانوم گفت: تا زیر زنبور عسل! (منظورش متن در مورد زنبود عسل بود!)

  5. #4615
    آخر فروم باز 2299's Avatar
    تاريخ عضويت
    Apr 2007
    محل سكونت
    همین نزدیکی
    پست ها
    1,332

    پيش فرض

    استغفرالله!

  6. #4616
    حـــــرفـه ای Mojtaba N87's Avatar
    تاريخ عضويت
    Apr 2007
    محل سكونت
    مشهد (Hometown : شیراز)
    پست ها
    5,015

    پيش فرض

    دیروز زنگ عربی دیدیم انگار خیلی سخته. همه داشتن غر میزدن. من یهو گفتم: خانوم کی این زبان عربی رو ساخته؟ داشتم میگفتم میخوام خفش کنم که یهو گفت: حضرت علی!!! کلاس رفت رو هوا بعد من گفتم: استغفرالله! دوباره کلاس رفت رو هوا.

    هندسه هم داشتیم. داشت این نقض قضیه رو میدرسید که گفت: خب. یکی بگه چطوری برعکس این قضیه (که دو مثلث اگه 3 ضلع مساوی داشته باشن زاویه هاشونم برابره)رو نقض کنیم؟ من گفتم: خب یه مثلث بزرگ میکشیم یه مثلث خیلی خیلی بزرگتر هم میکشیم که زاویه های متناظرشون برابر باشه! کلاس رفت رو هوا!
    توضیح: نمیشد بگم یه مثلث میکشیم با یه مثلث بزرگتر!
    حالا هر وقت یه چرت و پرت میگم دوستام میگن: گنده بود یا خیلی گنده؟


    امروز دین و زندگی داشتیم. آخر زنگ که درس رو نصفه داد یکی از بچه ها گفت: تا کجا بخونیم؟ خانوم گفت: تا زیر زنبور عسل! (منظورش متن در مورد زنبود عسل بود!)
    دومی یا سوم؟

    ما الآن واسه خودمون پیر مردی هستیما!!!

    یه زمانی هر جا می رفتم از همه نی نی تر بودم

  7. #4617
    آخر فروم باز R.P.G's Avatar
    تاريخ عضويت
    Jun 2008
    محل سكونت
    Filternet
    پست ها
    2,422

    پيش فرض

    دیروز زنگ عربی دیدیم انگار خیلی سخته. همه داشتن غر میزدن. من یهو گفتم: خانوم کی این زبان عربی رو ساخته؟ داشتم میگفتم میخوام خفش کنم که یهو گفت: حضرت علی!!! کلاس رفت رو هوا بعد من گفتم: استغفرالله! دوباره کلاس رفت رو هوا.

    هندسه هم داشتیم. داشت این نقض قضیه رو میدرسید که گفت: خب. یکی بگه چطوری برعکس این قضیه (که دو مثلث اگه 3 ضلع مساوی داشته باشن زاویه هاشونم برابره)رو نقض کنیم؟ من گفتم: خب یه مثلث بزرگ میکشیم یه مثلث خیلی خیلی بزرگتر هم میکشیم که زاویه های متناظرشون برابر باشه! کلاس رفت رو هوا!
    توضیح: نمیشد بگم یه مثلث میکشیم با یه مثلث بزرگتر!
    حالا هر وقت یه چرت و پرت میگم دوستام میگن: گنده بود یا خیلی گنده؟


    امروز دین و زندگی داشتیم. آخر زنگ که درس رو نصفه داد یکی از بچه ها گفت: تا کجا بخونیم؟ خانوم گفت: تا زیر زنبور عسل! (منظورش متن در مورد زنبود عسل بود!)
    فک کنم تا آخر سال میشه از سوتیای تو یه طومار در آورد!!

    ولی همون دین و زندگی از همه با حال تر بود!

    ممنان!!!

    ما هم ازین کلاسا زیاد داشتیم:

    سر کلاس عربی نشسته بودیممعلممون هم یه کم تشریف داشت.ما هم که همیشه سر کلاسش جنگولک بازی در میاوردیم یه دفعه نمیدونم چی شد که حس بچه + بهم رو کرد معلم یه سوال پرسید(از همه)منم پریدم جواب بدم که بگم «نکره»گفتم «نر که».آقا معلمو می دیدی شد مثل یه هویچ.

    میدونم یه کم هست.دیگه حالا شما ببخشید.اگه اون جمله ی نرکه رو دوستان متوجه نشدن بهم پ.خ بدن تا توضیح بدم ولی مطمئنم تقریبا همه میدوونن!!

  8. #4618
    آخر فروم باز *hamedkhatar*'s Avatar
    تاريخ عضويت
    Jan 2006
    محل سكونت
    Esfahan
    پست ها
    4,490

    پيش فرض

    سلام
    چند تا سوتی قدیمی

    من روی یکی از دوستام خیلی تعصب داشتم یه بار این دوستم زده بود دماغ یکی رو خونی کرده بود نمیدونم سر چی بعد اون میخواست تلافی کنه من هم هواسم بهش بود بعد اونی که دماغش خونی شده بود بیرون از کلاس بود ما هم تو کلاس نشسته بودیم که یکو در رو باز کرد حمله کرد تو که دوستمو بزنه من هم قاطی کردم و وارد عمل شدم یکم زدیم و دو تا هم خوردیم یهو معلم اومد گفت مرتیکه به تو چه دخالت میکنی؟
    گفتم خوب مرتیکه دیدم شما هیچ قلطی نمیکنید خودم وارد عمل شدم . بعد از کلاس انداختم بیرون





    من یه مدت یه عادت بدی پیدا کرده بودم که همینطوری بی دلیل میخندیدم مثل این دیوونه ها اصلا هم نمیتونستم جلوی خودم رو بگیرم یه بار سر کلاس عربی معلم خواست ازم درس بپرسه بلند شدم تا سوال رو پرسید من زدم زیر خنده چند بار تذکر داد من هم جواب رو نمیدونستم و هی میخندیدم تا اینکه انداختم بیرون قضیه رو هم به مدیر گفت مدیر هم که از دست کارهای این چند وقته من شاکی بود گفت اخراجی آقا اون هی میگفت اخراج من هم هی میخندیدم و میگفتم بیخیال بابا خلاصه با کلی التماس و اینا دیگه داشت خندم به گریه تبدیل میشد که دیگه قبول کرد و تعهد و از این حرفا از اون روز به بعد اون عادت خنده دیگه ترک شد خدا رو شکر




    یه دوست داشتیم خیلی مسخره بازی سر کلاس در میاورد خیلی غیر قابل کنترل بود و معلما همه از دستش شاکی بودند یه بار سر کلاس خیلی دلقک بازی در میاورد که معلمه کلی بهش توهین کرد ببینه کم میاره یا نه که کم نیاورد گفت خوب انگار خیلی دوست داری دلقک باشی گفت بیا پا تخته اینقدر دلقک بازی در بیار تا بهت بخندند اونم از رو نرف و اومد پای تخته رو کرد به بچه ها گفت: شبها که ما میخوابیم آقا پلیسه بیداره... خلاصه آخرش معلمه کم آورد خودم داشت میخندید کلاس که معمولا از خنده میره رو هوا




    یه بار برای اولین بار رفتیم خونه دومادمون (بعد از اینکه اومده بودند خواستگاری و به نتیجه رسیده بودیم) من برای اولین بار بود که این دومادمون رو میدیدم خلاصه رفتیم تو خونه و بعد پسره اومد پیش من نشست که حالا مثلا با هم رفیق شیم بعد من هم بی هوا گفتم راستش رو بگو چند تا دوست دختر داری؟ یارو چشماش گرد شد و خلاصه دیگه مونده بود چی بگه خندیدو پاشد رفت

    ببخشید اگه بی مزه بود

  9. #4619
    Banned S A M's Avatar
    تاريخ عضويت
    Sep 2006
    محل سكونت
    پشت مانیتور خونمون اســپــم ها : 0
    پست ها
    6,422

    پيش فرض

    سلام
    چند تا سوتی قدیمی

    من روی یکی از دوستام خیلی تعصب داشتم یه بار این دوستم زده بود دماغ یکی رو خونی کرده بود نمیدونم سر چی بعد اون میخواست تلافی کنه من هم هواسم بهش بود بعد اونی که دماغش خونی شده بود بیرون از کلاس بود ما هم تو کلاس نشسته بودیم که یکو در رو باز کرد حمله کرد تو که دوستمو بزنه من هم قاطی کردم و وارد عمل شدم یکم زدیم و دو تا هم خوردیم یهو معلم اومد گفت مرتیکه به تو چه دخالت میکنی؟
    گفتم خوب مرتیکه دیدم شما هیچ قلطی نمیکنید خودم وارد عمل شدم . بعد از کلاس انداختم بیرون





    من یه مدت یه عادت بدی پیدا کرده بودم که همینطوری بی دلیل میخندیدم مثل این دیوونه ها اصلا هم نمیتونستم جلوی خودم رو بگیرم یه بار سر کلاس عربی معلم خواست ازم درس بپرسه بلند شدم تا سوال رو پرسید من زدم زیر خنده چند بار تذکر داد من هم جواب رو نمیدونستم و هی میخندیدم تا اینکه انداختم بیرون قضیه رو هم به مدیر گفت مدیر هم که از دست کارهای این چند وقته من شاکی بود گفت اخراجی آقا اون هی میگفت اخراج من هم هی میخندیدم و میگفتم بیخیال بابا خلاصه با کلی التماس و اینا دیگه داشت خندم به گریه تبدیل میشد که دیگه قبول کرد و تعهد و از این حرفا از اون روز به بعد اون عادت خنده دیگه ترک شد خدا رو شکر




    یه دوست داشتیم خیلی مسخره بازی سر کلاس در میاورد خیلی غیر قابل کنترل بود و معلما همه از دستش شاکی بودند یه بار سر کلاس خیلی دلقک بازی در میاورد که معلمه کلی بهش توهین کرد ببینه کم میاره یا نه که کم نیاورد گفت خوب انگار خیلی دوست داری دلقک باشی گفت بیا پا تخته اینقدر دلقک بازی در بیار تا بهت بخندند اونم از رو نرف و اومد پای تخته رو کرد به بچه ها گفت: شبها که ما میخوابیم آقا پلیسه بیداره... خلاصه آخرش معلمه کم آورد خودم داشت میخندید کلاس که معمولا از خنده میره رو هوا




    یه بار برای اولین بار رفتیم خونه دومادمون (بعد از اینکه اومده بودند خواستگاری و به نتیجه رسیده بودیم) من برای اولین بار بود که این دومادمون رو میدیدم خلاصه رفتیم تو خونه و بعد پسره اومد پیش من نشست که حالا مثلا با هم رفیق شیم بعد من هم بی هوا گفتم راستش رو بگو چند تا دوست دختر داری؟ یارو چشماش گرد شد و خلاصه دیگه مونده بود چی بگه خندیدو پاشد رفت

    ببخشید اگه بی مزه بود







  10. #4620
    آخر فروم باز mehdi_vsgh's Avatar
    تاريخ عضويت
    Jan 2006
    محل سكونت
    توی لباسام
    پست ها
    8,492

    پيش فرض

    فک کنم تا آخر سال میشه از سوتیای تو یه طومار در آورد!!

    ولی همون دین و زندگی از همه با حال تر بود!

    ممنان!!!

    ما هم ازین کلاسا زیاد داشتیم:

    سر کلاس عربی نشسته بودیممعلممون هم یه کم تشریف داشت.ما هم که همیشه سر کلاسش جنگولک بازی در میاوردیم یه دفعه نمیدونم چی شد که حس بچه + بهم رو کرد معلم یه سوال پرسید(از همه)منم پریدم جواب بدم که بگم «نکره»گفتم «نر که».آقا معلمو می دیدی شد مثل یه هویچ.

    میدونم یه کم هست.دیگه حالا شما ببخشید.اگه اون جمله ی نرکه رو دوستان متوجه نشدن بهم پ.خ بدن تا توضیح بدم ولی مطمئنم تقریبا همه میدوونن!!
    من نرکه رو متوجه نشدم....
    توسط پ خ توضیح بدهید بهم

Thread Information

Users Browsing this Thread

هم اکنون 1 کاربر در حال مشاهده این تاپیک میباشد. (0 کاربر عضو شده و 1 مهمان)

User Tag List

برچسب های این موضوع

قوانين ايجاد تاپيک در انجمن

  • شما نمی توانید تاپیک ایحاد کنید
  • شما نمی توانید پاسخی ارسال کنید
  • شما نمی توانید فایل پیوست کنید
  • شما نمی توانید پاسخ خود را ویرایش کنید
  •