اگر دشنام فرمایی وگر نفرین دعا گویم
جواب تلخ می زیبد لب لعل شکر خا را
نصیحت گوش کن جانا که از جان دوستر دارند
جوانان سعادتمند پند پیر دانا را
اگر دشنام فرمایی وگر نفرین دعا گویم
جواب تلخ می زیبد لب لعل شکر خا را
نصیحت گوش کن جانا که از جان دوستر دارند
جوانان سعادتمند پند پیر دانا را
ای که بر مه کشی از عنبر سارا چوگان .مضطرب حال مگردان من سرگردان را
ترسم این قوم که بر دردکشان می خندند .در سر کار خرابات کنند ایمان را
یار مردان خدا باش که در کشتی نوح. هست خاکی که به آبی نخرد طوفان را
از روان بخشی عیسی نزنم دم هرگز
زانکه در روح فزایی چو لبت ماهر نیست
من که درآتش سودای تو آهی نزنم
کی توان گفت که بر داغ دلم صابر نیست
تا در ره پیری به چه آیین روی ای دل. باری به غلط صرف شد ایام شبابت
ای قصر دل افروز که منزلگه انسی. یا رب مکناد آفت ایام خرابت
تا کی به تمنای وصال تو یگانه
اشکم شود از هر مژه چون سیل روانه![]()
هر آن كسي كه در اين حلقه نيست زنده به عشق
بر او نمرده به فتواي من نماز كنيد
وگر طلب كند انعامي از شما حافظ
حوالتش به لب يار دلنواز كنيد
دیشب جمال رویت تشبیه ماه کردم
تو به ز ماه بودی من اشتباه کردم![]()
مرا مي بيني و هردم زيادت مي كني دردم
تو را مي بينم و ميلم زيادت مي شود هر دم
در جهان گریاندن اسان است قلبی شاد کن
تا توانی رفع غم از چهره غمناک کن...
نازم به ناز آن کس که ننازد به ناز خويش ................... ما را به ناز فروشان نياز نيست...
هم اکنون 2 کاربر در حال مشاهده این تاپیک میباشد. (0 کاربر عضو شده و 2 مهمان)