تبلیغات :
ماهان سرور
آکوستیک ، فوم شانه تخم مرغی ، پنل صداگیر ، یونولیت
دستگاه جوجه کشی حرفه ای
فروش آنلاین لباس کودک
خرید فالوور ایرانی
خرید فالوور اینستاگرام
خرید ممبر تلگرام

[ + افزودن آگهی متنی جدید ]




صفحه 46 از 47 اولاول ... 36424344454647 آخرآخر
نمايش نتايج 451 به 460 از 465

نام تاپيک: سروده هاي محمد جاويد

  1. #451
    اگه نباشه جاش خالی می مونه محمد جاوید's Avatar
    تاريخ عضويت
    Feb 2005
    محل سكونت
    شيراز
    پست ها
    516

    پيش فرض

    آقا فعلا نيا


    آقا بنشين جاي خودت محكم تر
    ما را كه نبيني غم و دردت كمتر
    اين جمعه و جمعه هاي ديگر تو نيا
    تا بلكه شويم بعد از اين آدم تر
    **********************
    هر جمعه كه مي رود شوي غمگين تر
    هرچند كني غربت ما را باور
    مانده است هنوز تا كه آدم بشويم
    آقا بپران خيال ما را از سر
    ***********************
    آقا به خدا هنوز زود است نيا
    دور و برمان پر از حسود است نيا
    كو سيصد و سيزده نفر پا به ركاب؟
    از شرم رخ همه كبود است نيا
    ************************
    دنيا دلش از نژاد آدم خسته است
    از كار بشر دل جهان بشكسته است
    آقا به شما نيز ترحم نكنند
    صدها خر دجال در اينجا بسته است
    *************************
    آقا به خدا غمينم و دل مرده
    هرجمعه در انتظارم و افسرده
    تابلكه بدانم كه چه تيمي در ليگ
    بازنده شده و يا چه تيمي برده
    *************************
    هرجمعه سحر نيامده بيداريم
    هرچند در اين روز همه بيكاريم
    ما منتظريم تا بيايي، اما
    اين جمعه نيا داربي فوتبال داريم


  2. 14 کاربر از محمد جاوید بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده اند


  3. #452
    اگه نباشه جاش خالی می مونه محمد جاوید's Avatar
    تاريخ عضويت
    Feb 2005
    محل سكونت
    شيراز
    پست ها
    516

    پيش فرض

    گاه عاشقي

    از زبان دختر:

    مادر به خدا دختركت دختر شد
    صد درس ز عشق و عاشقي از بر شد
    البته فضولي مرا مي بخشي
    گفتم كه بداني ، موقع شوهر شد
    ************************
    چندي ست كه كينه در دلم نيست شده
    در مكتب عشق نمره ام بيست شده
    در قلب رئوف و عاشق من ، نام ِ
    فرهاد و فريبرز وفري ليست شده
    ************************
    از زبان پسر:

    در مكتب عشق شهرياري كردم
    بر اسب مراد تك سواري كردم
    با هركه دلم را به نگاهي مي برد
    در اسرع وقت صيغه جاري كردم
    ********************
    بابا به خدا سبز شده پشت لبم
    شيرين شده صحنه هاي روياي شبم
    لبخند مليح دختر همسايه
    بالا برده فشار و مقدار تبم
    *********************
    بابا شده قلب پسرت خانۀ عشق
    آيند كبوتران سوي لانۀ عشق
    سازد جهت ورود صدها دختر
    در داخل قلب خويش پايانۀ عشق

  4. 6 کاربر از محمد جاوید بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده اند


  5. #453
    اگه نباشه جاش خالی می مونه محمد جاوید's Avatar
    تاريخ عضويت
    Feb 2005
    محل سكونت
    شيراز
    پست ها
    516

    پيش فرض

    زن نامه

    جنگيدن با زنان هنر مي خواهد
    مقدار سه كيلويي جگر مي خواهد
    البته به جزدو مورد بالايي
    اعصاب قوي و گوش كر مي خواهد
    ***********************
    قربان زنم كه خيلي خيلي نازه
    با بود و نبود بنده هم مي سازه
    البته اگرهم كه بگيره ايراد
    يك گوش كنم درو يكي دروازه
    ***********************
    اي زن حركات ويژه را كمتر كن
    كمتر سخنان مادرت از بـَر كن
    اي من به فداي تو و مادر جونت
    يك بار بيا دروغمو باور كن
    ***********************
    از دست اوامرات هرروزۀ زن
    من مانده ام و گوشۀ زندان خفن
    البته به من علاقه دارد طفلي
    آيد به ملاقات و دهد موز به من
    **********************
    گفتي كه بلاست زن ، بگو نازل شِه
    هم خونه و يار من در اين منزل شِه
    البته جوونمو خودش مي فهمه
    حيفه كه شناسنامه ام باطل شِه

  6. 7 کاربر از محمد جاوید بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده اند


  7. #454
    اگه نباشه جاش خالی می مونه محمد جاوید's Avatar
    تاريخ عضويت
    Feb 2005
    محل سكونت
    شيراز
    پست ها
    516

    پيش فرض

    قسطي

    اي واي زدست روزگار قسطي
    چون كرده مرا (يه) مايه دار قسطي
    من هيچ نبودم و نمي دانستم
    حتي زدن داد و هوار قسطي
    يك بانك به بنده داد از روي وفا
    يك عالمه پول و اعتبار قسطي
    پيكان قراضه ام زلطف اين بانك
    تبديل شده به جاگوار قسطي
    يك خانه خريده ام شمال تهران
    با قالي و مبل ِ نونوار قسطي
    از دولتي سر ِ عزيز اين بانك
    هر روز رسد شام و ناهار قسطي
    گفتم به زن حامله ام با شدت
    بايد بكند فقط ويار قسطي
    آن هم نه ويار ماهي و بوقلمون
    بلكه هوس سيب و انار قسطي
    حتي به تظاهرات هرگاه روم
    دَر مي كنم از خودم شعار قسطي
    منبعد دگر ماست نمي بندم، جز
    در باديه و ديگ و تغار قسطي
    القصه تمام چيزهايم قسطي است
    پاييز و زمستان و بهار قسطي
    از بس كه به چيز قسطي عادت كردم
    بايد بخرم سنگ مزار قسطي
    هر گاه كه بانك خواهد از من پولش
    في الفور كنم بنده فرار قسطي
    از بابت بهره نيز يك دانه بيلاخ
    تقديم كنم به بانك دار ِ قسطي
    « جاويد » به طعنه گفت بايد بزنم
    خود را ز اراجيف تو دار ِقسطي


  8. 7 کاربر از محمد جاوید بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده اند


  9. #455
    اگه نباشه جاش خالی می مونه محمد جاوید's Avatar
    تاريخ عضويت
    Feb 2005
    محل سكونت
    شيراز
    پست ها
    516

    پيش فرض

    چي بود چي شدم

    روزگاري چه وقاري داشتم
    گرچه دور خود حصاري داشتم
    دختري بودم شكيل و دلربا
    واقعاً چشم خماري داشتم
    تازه با اين خوشگلي ، در صورتم
    گاه قصد دستكاري داشتم
    از پدر خيري نديدم، در عوض
    مادر سرمايه داري داشتم
    گرچه بعضي حسرت خر داشتند
    من ولي بنز سواري داشتم
    با خودم هميشه و در هركجا
    كارت هاي اعتباري داشتم
    از جهازم هيچ چيزي كم نبود
    تي وي و فرش و بخاري داشتم
    از دو دانشگاه در چين و ژاپن
    دكتراي افتخاري داشتم
    پس مثال بعضي از ما بهتران
    چند جايي شيفت كاري داشتم
    از براي انتخاب همسرم
    شرط هاي بي شماري داشتم
    من خوشم مي آمد از گلزار ، ليك
    از براد پيت هم وياري داشتم
    هركه در مي زد براي امر خير
    انتظار افتخاري داشتم
    چون خوشم مي آمد از آواز او
    با صدايش روزگاري داشتم
    هر كه آمد اخ اخ و واخ واخ زدم
    گرچه چشم اشكباري داشتم
    گاه از بي شوهري در كله ام
    فكر كار انتحاري داشتم
    تا فراموشم شود اين فكر شوم
    ميل پيكي زهر ماري داشتم

    الغرض پيدا نشد كيسي (برام)
    سن من مي رفت بالاتر مدام
    مرد رويا هاي من پيدا نشد
    بخت من با هيچ چيزي وا نشد
    در نمي كوبيد ديگر هيچ كس
    افتخاري نه ، كه حتي خرمگس
    چون كه با «جاويد» گفتم شرح حال
    گفت اي مغرور ِ از حُسن و جمال
    چون كه خود كردي دگر تدبير نيست
    گرچه حالا نيز خيلي دير نيست
    از خودم ايثاركي در مي كنم
    مدتي را با شما سر مي كنم
    مي نمايم بنده تجديد فراش
    فكر حرف مفت اين وآن نباش
    گفتمش تو ظاهراً فيت مني
    افتخاري و براد پيت مني
    پس قبلتُ گفتم و راضي شدم
    بي خيال صحبت ماضي شدم

  10. 11 کاربر از محمد جاوید بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده اند


  11. #456
    اگه نباشه جاش خالی می مونه محمد جاوید's Avatar
    تاريخ عضويت
    Feb 2005
    محل سكونت
    شيراز
    پست ها
    516

    پيش فرض

    طنز هاي كوتاه

    ماتیم ودوچشم خود به در دوخته ایم
    در آتش زندگی خود سوخته ایم
    خود سوخته ایم وبس مصیبت اینکه
    بابای پسرهای پدر سوخته ایم
    ....................................
    از بارش هر تگرگ مي ترسم من
    از قاتل شاخ وبرگ مي ترسم من
    آخر چكنم دست خودم نيست ببم
    از مرگ به حد مرگ مي ترسم من
    ..................................
    هريك از ما حلقۀ يك زنجيريم
    البته كه دير وزود هم مي ميريم
    چون مهر خروجي بخورد بر پاسپورت
    ويزاي خود از دست اجل مي گيريم
    ....................................
    وقتي كه آمد او مرا حالي به حالي كرد
    يك بار ديگر سيمهايم اتصالي كرد
    با چشم نازك كردن و ابرو پرانيدن
    درخواست هايش را به بنده خوب حالي كرد
    ........................................
    انگار دوبار بنده عاشق شده ام
    از بس كه طرف لونده عاشق شده ام
    يك بار شدم عاشق و گاوم زاييد
    اين بار براي خنده عاشق شده ام
    ....................................
    وقتي كه طرف هرهر و كركر خنديد
    در سينه دل بنده گروپي لرزيد
    اما تو نگو به شكل من مي خندد
    مادر به عزا به تيپ اينجانب...يد


  12. 3 کاربر از محمد جاوید بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده اند


  13. #457
    آخر فروم باز Alireza_SA's Avatar
    تاريخ عضويت
    Sep 2005
    پست ها
    1,301

    پيش فرض

    السلام علیک یا استاذ!

  14. #458
    اگه نباشه جاش خالی می مونه محمد جاوید's Avatar
    تاريخ عضويت
    Feb 2005
    محل سكونت
    شيراز
    پست ها
    516

    پيش فرض

    بر اساس گزارشات دقيق

    براساس گزارشات دقيق، اسم امسال ظاهراً ببر است
    باز هم آن كه ياور ظفر است ،طبق معمول ظاهراً صبر است
    براساس گزارشات دقيق، ديگر امسال سال پيروزي است
    سال مشت و لگد به گردۀ غرب ،هديه اما به شرق توپوزي است
    براساس گزارشات دقيق ،هسته ها مي شود غني امسال
    دشمن از غصه منفجر گردد ،يا كه گيرد تهوع و اسهال
    مطمئنم شَديد در امسال ،ما هدفمند خوشه مي چينيم
    آي اي شرق و غرب لاكردار،چشمتان كور باد ما اينيم
    هرچه نوزاد زايد از مادر ،ميليونر مي شود به لطف كسان
    باد خواهد وزيد و خواهد برد ،با خودش توده هاي خار و خسان
    پيش بيني كنم كه سال جديد ،مرغ همسايه غاز مي گردد
    و فضاهاي بسته و راكد ، كاملاً باز ِ باز مي گردد
    نظر هيچ كس در اين كشور ،مطلقاً ماوراء قانون نيست
    قاضي محترم نمي پرسد ،متهم باجناق و دايي كيست
    رفع توقيف مي شود فوراً ،از تمام جريده هاي عزيز
    ولي البته سردبير امسال ، جان باباي خويش كرم نريز
    كرم گاهي دهد به دستت كار، مي شود روزنامه ات توقيف
    مي روي با تمام اهل قلم ،باز هم شادمانه توي ِ قيف
    براساس گزارشات دقيق ،به هوا مي كنيم صد موشك
    رو نمايد به آسمان هر شب، هر كه دارد به اين سخن ها شك
    چيل هر كس ز فرط خوشحالي ،مي شود باز قد ِ دروازه
    مغزهايي كه الفراريديد ،باز آييد چون كه در بازه
    سر ِ ما گرم ميشود خيلي ،چون كه ايثار مي كند سيما
    فيلمهاي جومونگ و يانگوم را ، ديگر انبار مي كند سيما
    با كُره كاملاً به هم زده ايم ، از ژاپن فيلم مي خريم امسال
    مي نماييم جاي يانگوم جان ، با اوشين باز مثل سابق حال
    به عطينا نمي رود امسال، پول نفتي كه مال ملت هست
    گرچه كه سال قبل مشتي هوگو ،بار خود را به لطف بعضي بست
    نشر هر گونه كذب گردد ول ،راست گويند جمله مسئولين
    چه شده خنده مي كنيد چرا ،همه در جاي خويش ميلولين؟
    راست مي گويم آن چه مي گويم ، خنده بر گفته هاي من قدغن
    چه كسي گفت كار هر خر نيست ،جان من خـُرد كردن خرمن؟
    گاو نرها عقيم و مرد كهن ،رفته دنبال بز چرانيدن
    چه كسي گفته مانده روي زمين ، پشته هاي بزرگي از خرمن؟
    الغرض طبق پيش بيني ما ،كار« جاويد» سكه مي گردد
    در امورات طنز و گير سه پيچ ،صاحب عنوان و يكه مي گردد

  15. 8 کاربر از محمد جاوید بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده اند


  16. #459
    اگه نباشه جاش خالی می مونه محمد جاوید's Avatar
    تاريخ عضويت
    Feb 2005
    محل سكونت
    شيراز
    پست ها
    516

    پيش فرض

    شعر حراجي
    ***********************

    خواست از من يك نفر شعري قشنگ
    تا دهد هديه به يارش در فرنگ
    گفتمش بر روي چشمانم ، ولي
    قبل از آن حل كن تو از من مشكلي
    گفت يارو مشكلت حل مي كنم
    مشكلت از بيخ منحل مي كنم
    چيست آن مشكل كه سازم چاره اش
    لطف كن توضيح ده درباره اش
    گفتمش مشكل فقط اسكن بود
    چون كه من بسم لله و او جن بود
    شعر مجاني نمي گويم داداش
    فكر شعر بند تنباني نباش
    خرج دارد زندگاني جان من
    تازگي دوتـّا شده تنبان من
    مصرعي از هر رباعي صد دلار
    مي ستانم با كمال افتخار
    بابت هر مصرعي از يك غزل
    مي ستانم پول يك شيشه عسل
    گر قصيده در كنم از بهر تو
    آب خواهد خورد سيصد تا يورو
    هر دوبيتي را به يك سكه طلا
    مي سرايم اي رفيق با صفا
    مثنوي اما كمي ارزان تر است
    چون كه وزن و قافيه آسان تر است
    بابت هر چارپاره چار ميش
    يا كه پول رفت و برگشت به كيش
    شعر نو را چون حراجش كرده ام
    راحت از باج و خراجش كرده ام
    تا شنيد اسم حراج آن ناقلا
    گفت هستم دوستدارت با وفا
    عاشق اسم حراجم اي رفيق
    دشمن هرگونه باجم اي رفيق
    گرچه يار ما خودش خيلي كس است
    چند بيتي شعر نو او را بس است
    جيب هايم چون كه پر از خالي است
    يك شپش در داخل آن والي است
    گر كه پولي داشتم اي بي خبر
    مي خريدم از برايش شمش زر
    چون كه فهميدم نمي ماسد از او
    هرگز حتي پول يك كيلو لبو
    در نمودم چند بيتي شعر نو
    دادم و گفتم برو جانم برو
    يك زرنگي كردم اما اين ميان
    هجو گفتم جاي مدح آن جوان
    گوش كن « جاويد» از من اين شعار
    جنس حراجي ندارد اعتبار

  17. 5 کاربر از محمد جاوید بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده اند


  18. #460
    اگه نباشه جاش خالی می مونه محمد جاوید's Avatar
    تاريخ عضويت
    Feb 2005
    محل سكونت
    شيراز
    پست ها
    516

    پيش فرض

    احتكار
    *********************
    « بشنو از ني چون حكايت مي كند »
    درد دل ها را روايت مي كند
    في المثل درد دل يك محتكر
    كز هدفمندي شكايت مي كند
    او كه با عشق به مردم روز و شب
    حق آن ها را رعايت مي كند
    او كه در انبارخود اجناس را
    حفظ تا حد نهايت مي كند
    اين عمل در روغن و ماش و عدس
    تا برنج و رُب سرايت مي كند
    چون كه شد كمياب، آن جنس كذا
    سوي دكان ها هدايت مي كند
    مي رساند دست مردم جنس را
    خدمت خود را به غايت مي كند
    گر نباشد يك چنين فرد خدوم
    از شكم ها كي حمايت مي كند؟
    هر كه مي گويد كه اين خيرالبشر
    با چنين كاري جنايت مي كند
    شوخي بي مزه كرده ،بي خيال
    يك حسود حتماً سعايت مي كند
    محتكر را ذكر خير ! مردمان
    مطمئن هستم كفايت مي كند
    گرچه البته به وضع جيب خود
    تا حدودي هم عنايت مي كند
    ليك چون انگيزۀ او خدمت است
    پس به نوعي هم عبادت مي كند
    قافيه تغيير دادم چون كه او
    در عبادت هم درايت مي كند

    گفت با «جاويد» ابن المحتكر
    اي كه سر هم مي كني اين شِرّ و ور
    گر كني اشعار خود را احتكار
    مي شوي يك عابد سرمايه دار

  19. 2 کاربر از محمد جاوید بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده اند


Thread Information

Users Browsing this Thread

هم اکنون 1 کاربر در حال مشاهده این تاپیک میباشد. (0 کاربر عضو شده و 1 مهمان)

User Tag List

قوانين ايجاد تاپيک در انجمن

  • شما نمی توانید تاپیک ایحاد کنید
  • شما نمی توانید پاسخی ارسال کنید
  • شما نمی توانید فایل پیوست کنید
  • شما نمی توانید پاسخ خود را ویرایش کنید
  •