گفته بودي که چرا محو تماشاي مني / آن چنان مات که يک دم مژه بر هم نزني / مژه بر هم نزنم تا که ز دستم نرود / ناز چشم تو به قدر مژه بر هم زدني
گفته بودي که چرا محو تماشاي مني / آن چنان مات که يک دم مژه بر هم نزني / مژه بر هم نزنم تا که ز دستم نرود / ناز چشم تو به قدر مژه بر هم زدني
هنگاميکه از جاده هاي شب عبور ميکني هرگز در اين انديشه مباش که خورشيد براي تو بيگانه طلوع خواهد کرد و قلبي که به هوس گفت : دوستت دارم بدان که هرگز معني لغت عشق را نخواهد داشت
امیدوارم با آمدن پاییز هر یک برگی که از درخت می افته یه دونه از غم های توی دلت کم بشه و دیگه هیچ وقت ناراحت نباشی
مثل شقایق زندگی کن، کوتاه اما زیبا
مثل پرستو کوچ کن، فصلی اما هدفمند
مثل پروانه بمیر، دردناک اما عاشق
خیلی عذر میخوام پست دادم ولی جون هرکی دوست دارید تکراری نزارید
من بیننده پرباقرص اینجام ببینم بعضیاش تکرارین
در دنيا جاي كافي براي همه هست پس بجاي اينكه جاي كسي را بگيري سعي كن جاي خودت را پيدا كني... چاپلين
اي مرغ سحر عشق ز پروانه بياموز كان سوخته را جان شد و آواز نيامداين مدعياندر طلبش بي خبرانند كان را كه خبر شد خبري باز نيامد
عشق ، سپيده دم ازدواج است وازدواج شامگاه عشق . ( بالزاك )
اشكي كه بيصداست پشتي كهبيپناست دستي كه بسته است پايي كه خسته است دل را كه عاشق است حرفي كه صادق استشعري كه بيبهاست شرمي كه آشناست دارايي من است ارزاني شماست
هر كسي هم نفسم شد دست آخرقفسم شد. من ساده به خيالم كه همه كار و كسم شد. اون كه عاشقانه خنديد خنده هاي مندزديد زير چشمه مهربوني خواب يك توطئه ميديد
هم اکنون 1 کاربر در حال مشاهده این تاپیک میباشد. (0 کاربر عضو شده و 1 مهمان)