تبلیغات :
ماهان سرور
آکوستیک ، فوم شانه تخم مرغی ، پنل صداگیر ، یونولیت
دستگاه جوجه کشی حرفه ای
فروش آنلاین لباس کودک
خرید فالوور ایرانی
خرید فالوور اینستاگرام
خرید ممبر تلگرام

[ + افزودن آگهی متنی جدید ]




صفحه 46 از 638 اولاول ... 364243444546474849505696146546 ... آخرآخر
نمايش نتايج 451 به 460 از 6373

نام تاپيک: شعر گمنام

  1. #451
    حـــــرفـه ای magmagf's Avatar
    تاريخ عضويت
    Mar 2006
    محل سكونت
    esfahan
    پست ها
    14,650

    پيش فرض

    آرامتر !
    کلاغهای سیاه
    اینجا آدم برفی سپیدی
    چکه چکه،ترانه می سراید.
    و
    می اندیشد که به اندازه یک تابستان
    تا رسیدن به آن کوه سپید
    راه در پیش دارد.

  2. #452
    آخر فروم باز sise's Avatar
    تاريخ عضويت
    Jun 2006
    محل سكونت
    Anywhere but here
    پست ها
    5,772

    پيش فرض

    شاد بودن هنريست و شاد كردن هنري والاتر
    ليك هرگز نپسنديم ز خويش
    كه چون يك دلقك بي جان شب و روز
    بي خبر از همه خندان باشيم
    بي غمي درد بزرگيست كه دور از ما باد

  3. #453
    حـــــرفـه ای Ar@m's Avatar
    تاريخ عضويت
    Nov 2006
    پست ها
    3,300

    پيش فرض

    خوابیدم
    و خواب دیدم پروانه ای هستم
    اکنون که بیدار شده ام نمی دانم آیا
    انسانی هستم که خواب دیده پروانه شده
    یا پروانه ای هستم که خواب انسان بودن را دیده است؟!


    ولی من خوابیدم
    و خواب دیدم تمام شهر می خندد
    خواب دیدم دستم دراز شد به اندازه سقف آسمان
    و یک بغل ستاره برایم چید
    و خواب دیدم باران می بارد روی افکارم
    و خط خطی های گره خورده ذهنم را می شوید به آرامی
    و من می دوم میان تپه ها
    می غلتم روی چمن های خیس
    و مثل یک وحشی واقعی
    شادی کنان جیغ می کشم!!!
    من همه را خواب دیدم
    همه را
    و پاک کردم تمام غم های خشک شده در قلب هایشان را
    رنج حک شده در چشمهایشان را
    روی دستهایشان را
    و مثل قصه ها که مردمان شاد تا ابد زندگی می کنند
    تمام خنده ها را ابدی کردم
    چه خوابی!

    و من هیچ غصه نمی خورم
    اگر به بهای واقعی شدن خوابهایم
    پروانه ای باشم که خواب انسان بودن را
    حتی برای یک شب
    دیده است!

  4. #454
    حـــــرفـه ای karin's Avatar
    تاريخ عضويت
    Dec 2006
    محل سكونت
    Far away from here
    پست ها
    3,028

    پيش فرض

    و می خواهم که
    قلبم فقط برای اینکه باشد ، بزند
    بدون هیچ وابستگی ای
    همانند ساعت قدیمی ای که اگر بی صدا بود
    فراموش میکردیم که هست
    مثل تیک تاک .

  5. #455
    حـــــرفـه ای karin's Avatar
    تاريخ عضويت
    Dec 2006
    محل سكونت
    Far away from here
    پست ها
    3,028

    پيش فرض

    ...................................
    Last edited by karin; 25-12-2009 at 01:56.

  6. این کاربر از karin بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده است


  7. #456
    در آغاز فعالیت koalam's Avatar
    تاريخ عضويت
    Jan 2008
    محل سكونت
    iran
    پست ها
    2

    پيش فرض افسوس که دیگر چشمانم نمیبیند

    در غنچه بهم پیچیده ذهنت
    بدنبال شکوفایی دلت
    سالهاست اشک چشمانم را
    برای دیدن گل سلام تو
    به زیر پایت ریختم
    میگویند شکفته ای
    افسوس که دیگر چشمانم نمی بیند
    میگویند سرخ فام شکفته ای
    همانند قطره های خون چشمانم
    که به جای اشک
    بوسه بر پایت زدند
    افسوس که دیگر چشمانم نمی بیند

    مجنون طالقانی
    کد:
    برای مشاهده محتوا ، لطفا وارد شوید یا ثبت نام کنید

  8. #457
    حـــــرفـه ای magmagf's Avatar
    تاريخ عضويت
    Mar 2006
    محل سكونت
    esfahan
    پست ها
    14,650

    پيش فرض

    نوشت مرد که منظور آفرینش بود

    و زن که وصله ی ناجور آفرینش بود

    گره گشود همیشه، ز روح درهم مرد

    اگر چه خود گره کور آفرینش بود

    «خدا به میل خودش» خلق کرد و جانش داد

    و او عروسک مجبور آفرینش بود

    شبی که هرم نفس های مرد، در من ریخت

    خدا نوشت که او گور آفرینش بود



    معصومه مهری

  9. #458
    حـــــرفـه ای magmagf's Avatar
    تاريخ عضويت
    Mar 2006
    محل سكونت
    esfahan
    پست ها
    14,650

    پيش فرض

    من مانده ام با اختراعی از گراهام بل

    هی زنگ می زد مكث كردم با كمی دل دل

    برداشتم گوشی الو سارا تويی خوبی

    كه ناگهان فرياد زد ای ترسوی بزدل

    اصلن نمی فهمم خدای من چرا سارا

    از من چرا دلخور شدی ای دختر عاقل

    برهم نزن طرح قديمی رفاقت را

    بازی نكن با عشق من مانند يك پازل

    شايد سكوت تو پر از ناگفته ها باشد

    مثل صدای شاملو با شعری از بيگل*

    اين خواستگار آخری ميليونری تخس است

    ديدی چطوری رفتی از دستم دل غافل

    دو راه مانده می كُشم يا می روم از شهر

    يا می شوم دامادتان يا می شوم قاتل

    و راه سوم خودكشی باچند تا مدرك

    كه تو مرا كُشتی خيالي واهی و باطل

    سر چوپی روز عروسيتان منم سارا

    همراه با ساز و دُهل با هلهله با كِل

    سارا نمی دانم كه بعد از تو چه بايد كرد

    بعد از تو حتمن می روم يك روز زير گل

    و چند سال بعد يك ديوانه در كوچه

    تو آمدی با بچه ای مثل خودت خوشگِل



    حيدر ميراني

  10. #459
    حـــــرفـه ای magmagf's Avatar
    تاريخ عضويت
    Mar 2006
    محل سكونت
    esfahan
    پست ها
    14,650

    پيش فرض

    بنويس شاعر ، زن و بعدش را قفس بگذار

    آنگاه :‌ «مرد و لب » و اسمش را هوس بگذار

    تصويري از چشمان يك زن خلق كن اين بار

    اما نگاهش را هميشه ملتمس بگذار …

    بنويس :‌اسم كوچكش ليلا ولي جاي

    اسم شناسنامه اي اش : هيچ كس بگذار

    بنويس اصلا مرد ،‌عاشق،بوسه،لب… آنگاه

    وقتي گرفتي بوسه ات پاي پس بگذار!‌

    ها !‌زن گناه سرخ هستي بود ،‌پس شاعر


    اين “سيب” را همواره دور از دسترس بگذار !

    معصومه مهری

  11. #460
    حـــــرفـه ای magmagf's Avatar
    تاريخ عضويت
    Mar 2006
    محل سكونت
    esfahan
    پست ها
    14,650

    پيش فرض

    زن در آيينه رها بود كه شيطان زده شد

    سيب افتاد و خدا ديد كه دندان زده شد

    زن ،‌ به دنبال خودش بود و تب باران داشت

    كه به رقص آمد و چرخي زد و طوفان زده شد

    طعم انگور لبش آينه ها را جان داد !

    تا رقم ،‌ با لب قديس خدايان زده شد !‌

    خوشه خوشه ،‌نه گناهي است كه از ما سر زد

    “مزرع سبز” خدا در ازل انسان زده شد!

    شعر عصياني من ،‌اين همه ترديد چرا ؟!

    به زن از روز ازل تهمت عصيان زده شد


    معصومه مهری

  12. این کاربر از magmagf بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده است


Thread Information

Users Browsing this Thread

هم اکنون 1 کاربر در حال مشاهده این تاپیک میباشد. (0 کاربر عضو شده و 1 مهمان)

User Tag List

برچسب های این موضوع

قوانين ايجاد تاپيک در انجمن

  • شما نمی توانید تاپیک ایحاد کنید
  • شما نمی توانید پاسخی ارسال کنید
  • شما نمی توانید فایل پیوست کنید
  • شما نمی توانید پاسخ خود را ویرایش کنید
  •