همه صداها در تاریکی طنینی غیر عادی دارند
قلعه مالویل
همه صداها در تاریکی طنینی غیر عادی دارند
قلعه مالویل
نادرستی در یک زن چیزی است که آدم هیچوقت عیب نمیداند.
گتسبی بزرگ
هرکس به گمان خود صاحب اقلان یکی از صفات حسنه است و ان صفت در من اینست : خودم یکی از چند آدم واقعاً درستکاری هستم که به عمرم شناخته ام
گتسبی بزرگ
آدم از آشنایی با پست ترین مخلوقات،عاقل تر بی نیازتر و از استعدادهای خودش آگاه تر میشود.
آخر بازی
من این زندگی استفراغی رو همین جا بالا آوردم!
آخربازی
"حميرا كه كولهباري از سرخوردگيها و ترسهاي كودكياش را به همراه دارد، حالا كه بر بالين عبو نشسته، كاملا بيتفاوت است، سرخوردگيها و كابوس های كودكيهايش او را از منظر عاطفي و حتي ذهني كاملا از پدرش دور كرده و او اكنون در نوعي بيتفاوتي ِ ناشي از رنج و نفرت رو به روي عبو نشسته است: "پيرمرد بيدفاعي كه روي تخت خوابيده پدر من است. اين را به خودم يادآوري ميكنم. بيني بزرگش جا به جا پر از خال هاي سياه است. صداي خرخر از دهان بازش بيرون ميآيد. گوش هايش پر از مو و دست هايش زبر است. اسمش عبو است و عبو پدر من است. ولي نميدانم چرا پدر كه اين همه معنا دارد، براي من معنا ندارد. حتي حالا كه دارم او را براي هميشه از دست ميدهم."..."
از کتاب "رازی در کوچه ها" نوشته ی فریبا وفی
نمي شود آن قدر از چيزي متنفر بود مگر آنكه قسمتي از روحمان آن را بسيار دوست داشته باشد .
سه گانه نيويورك
فرصت هاي از دست رفته همان قدر جزئي از زندگي ما هستند كه فرصت هايي كه به دست مي آوريم .
سه گانه نيويورك
داستان فقط براي كسي اتفاق مي افتد كه قادر به نقل آن باشد
سه گانه نيويورك
هم اکنون 2 کاربر در حال مشاهده این تاپیک میباشد. (0 کاربر عضو شده و 2 مهمان)