تبلیغات :
خرید لپ تاپ استوک
ماهان سرور
آکوستیک ، فوم شانه تخم مرغی ، پنل صداگیر ، یونولیت
دستگاه جوجه کشی حرفه ای
فروش آنلاین لباس کودک
خرید فالوور ایرانی
خرید فالوور اینستاگرام
خرید ممبر تلگرام

[ + افزودن آگهی متنی جدید ]




صفحه 459 از 492 اولاول ... 359409449455456457458459460461462463469 ... آخرآخر
نمايش نتايج 4,581 به 4,590 از 4920

نام تاپيک: مشاعره سنتی

  1. #4581
    پروفشنال معرق's Avatar
    تاريخ عضويت
    Apr 2005
    محل سكونت
    عربان
    پست ها
    568

    پيش فرض

    شمه ای از داستان عشق شور انگیز ماست
    آن حکایت ها که از فرهاد و شیرین کرده اند


    حافظ

  2. #4582
    داره خودمونی میشه zahra.1363's Avatar
    تاريخ عضويت
    Mar 2010
    پست ها
    84

    پيش فرض

    در عشق تو گاه بت پرستم گویند
    گه رند و خراباتی و مستم گویند

    اینها همه از بهر شکستم گویند
    من شاد به اینکه هر چه هستم گویند

    ابوسعیدابوالخیر

  3. این کاربر از zahra.1363 بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده است


  4. #4583
    اگه نباشه جاش خالی می مونه haj mohammade's Avatar
    تاريخ عضويت
    Feb 2010
    محل سكونت
    شاهرود
    پست ها
    219

    پيش فرض

    درخواب ناز بودم شبی
    دیدم کسی در می زند
    در را گشودم روی او
    دیدم غم است در می زند
    ای دوستان بی وفا
    از غم بیاموزید وفا
    غم با همه بیگانگی
    هر شب به من سر می زند

  5. این کاربر از haj mohammade بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده است


  6. #4584
    آخر فروم باز 4MaRyAm's Avatar
    تاريخ عضويت
    Jul 2006
    پست ها
    1,273

    پيش فرض

    دور دار از خاک و خون دامن چو بر ما بگذري
    کاندر اين ره کشته بسيارند قربان شما
    .
    .
    گر چه دوريم از بساط قرب همت دور نيست
    بنده شاه شماييم و ثناخوان شما


    حافظ

  7. #4585
    پروفشنال seied-taher's Avatar
    تاريخ عضويت
    May 2008
    محل سكونت
    Vainglory
    پست ها
    778

    پيش فرض

    اين طرف مشتی صدف ، آنجا كمی گل ريخته است
    موج ، ماهی های عاشق را به ساحل ريخته
    بعد از اين در جام ما تصوير ابر تيره ای است
    بعد از اين در جام دريا ، ماه كامل ريخته است
    مرگ حق دارد كه از ما روی برگردانده است
    زندگی در كام ما مرگ هلاهل ريخته
    هر چه دام افكندم ، آهوها گريزان تر شدند
    حال ، صدها دام ديگر در مقابل ريخته
    هيچ راهی جز به دام افتادن صياد نيست
    هر كجا پا می گذارم دامنی دل ريخته
    عارفی از نيمه راه تحير بازگشت
    گفت : خون عاشقان منزل به منزل ريخته

    فاضل نظری

  8. این کاربر از seied-taher بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده است


  9. #4586
    آخر فروم باز 4MaRyAm's Avatar
    تاريخ عضويت
    Jul 2006
    پست ها
    1,273

    پيش فرض

    هيچ داني چيست مقصود از حيات آدمي
    يکدمي کزعمر با ياران همدم بگذرد

    گر بگفت دوست خواهد از حريفان عالمي
    مرد آن بادش که مي‌گفت از دو عالم بگذرد


    محتشم کاشانی

  10. #4587
    پروفشنال seied-taher's Avatar
    تاريخ عضويت
    May 2008
    محل سكونت
    Vainglory
    پست ها
    778

    پيش فرض

    دزدیده چون جان می روی اندر میان جان من
    سرو خرامان منی ای رونق بستان من

    چون می روی بی​من مرو ای جان جان بی​تن مرو
    وز چشم من بیرون مشو ای شعله تابان من

  11. این کاربر از seied-taher بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده است


  12. #4588
    آخر فروم باز 4MaRyAm's Avatar
    تاريخ عضويت
    Jul 2006
    پست ها
    1,273

    پيش فرض


    ندارم به جز عاشقي اعتباري
    به اين اعتبار اعتباري ندارم

    ربوده است خوابم مهي کز خيالش
    به جز چشم شب زنده داري ندارم

    قرار وفا کرده با من نگاري
    نگاري که بي‌او قراري ندارم


    دلي دارم و دورم از دل نوازي
    غمي دارم و غمگساري ندارم

    ندارم خيال ميان تو هرگز
    که از گريه پرخون کناري ندارم


    محتشم کاشانی

  13. #4589
    پروفشنال seied-taher's Avatar
    تاريخ عضويت
    May 2008
    محل سكونت
    Vainglory
    پست ها
    778

    پيش فرض

    من امشب دوست دارم از تو بنویسم


    تویی که حال مجنون را نمی فهمی


    تویی که آسمان سینه ات ابری سیاه از تیره ی رگبار و توفانست


    من امشب درد دل با کوه خواهم کرد



    و از درد جنون با کوه خواهم گفت


    چه می دانی که هر شب بعد از آن دیدار شوق انگیز !


    هزاران بار افسون نگاهت را ،


    در این دیوانه دل

    سرمشق می کردم .... ادامه دارد



    فرهاد مرادی...

  14. این کاربر از seied-taher بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده است


  15. #4590
    آخر فروم باز 4MaRyAm's Avatar
    تاريخ عضويت
    Jul 2006
    پست ها
    1,273

    پيش فرض

    مگر می ، این چراغ بزم جان مستی نمی آرد
    مگر این می پرستی ها و مستی ها
    برای یک نفس آسودگی از رنج هستی نیست ؟

    مگر افیون افسونکار
    نهال بیخودی را در زمین جان نمی کارد

    مگر دنبال آرامش نمی گردید

    چرا از مرگ می ترسید ؟


    فریدون مشیری

Thread Information

Users Browsing this Thread

هم اکنون 1 کاربر در حال مشاهده این تاپیک میباشد. (0 کاربر عضو شده و 1 مهمان)

User Tag List

قوانين ايجاد تاپيک در انجمن

  • شما نمی توانید تاپیک ایحاد کنید
  • شما نمی توانید پاسخی ارسال کنید
  • شما نمی توانید فایل پیوست کنید
  • شما نمی توانید پاسخ خود را ویرایش کنید
  •