تبلیغات :
ماهان سرور
آکوستیک ، فوم شانه تخم مرغی ، پنل صداگیر ، یونولیت
فروش آنلاین لباس کودک
خرید فالوور ایرانی
خرید فالوور اینستاگرام
خرید ممبر تلگرام

[ + افزودن آگهی متنی جدید ]




مشاهده نتيجه نظر خواهي: --

راي دهنده
0. شما نمي توانيد در اين راي گيري راي بدهيد
  • --

    0 0%
  • --

    0 0%
صفحه 459 از 469 اولاول ... 359409449455456457458459460461462463 ... آخرآخر
نمايش نتايج 4,581 به 4,590 از 4685

نام تاپيک: ســــــو تــــــــــي بــــــــــازار!

  1. #4581
    آخر فروم باز M.etallic.A's Avatar
    تاريخ عضويت
    Aug 2006
    محل سكونت
    کره زمین
    پست ها
    3,962

    پيش فرض

    حامد خطر سوتیست جدید ... سوتی های باحال میدی ایول... سوتیست اهل خلاف

    من که هر چی فکر میکنم چیز عجیب غریبی نبود که نشان از خالی بندی بودن باشه. خوب شماها اینجور جاها نرفتید شاید براتون عجیب باشه انشالله راتون بیفته با چشمای خودتون ببینید باورتون میشه. .....

  2. #4582
    آخر فروم باز *hamedkhatar*'s Avatar
    تاريخ عضويت
    Jan 2006
    محل سكونت
    Esfahan
    پست ها
    4,490

    پيش فرض

    حامد خطر سوتیست جدید ... سوتی های باحال میدی ایول... سوتیست اهل خلاف



    من که هر چی فکر میکنم چیز عجیب غریبی نبود که نشان از خالی بندی بودن باشه. خوب شماها اینجور جاها نرفتید شاید براتون عجیب باشه انشالله راتون بیفته با چشمای خودتون ببینید باورتون میشه. .....

    قربون متالیکای عزیز
    شما لطف داری
    انشا الله بازم سوتی میتعریفیم ولی منظر سوتیهای خفن شما هم هستیم
    چاکرم

  3. #4583
    آخر فروم باز frnsh's Avatar
    تاريخ عضويت
    Sep 2007
    پست ها
    3,823

    پيش فرض

    حامد خطر سوتیست جدید ... سوتی های باحال میدی ایول... سوتیست اهل خلاف



    من که هر چی فکر میکنم چیز عجیب غریبی نبود که نشان از خالی بندی بودن باشه. خوب شماها اینجور جاها نرفتید شاید براتون عجیب باشه انشالله راتون بیفته با چشمای خودتون ببینید باورتون میشه. .....
    کاملا تایید میشه! (هر دو تیکه!)
    آخه مگه حرف خیلی غیر معقولی زد که اینقدر فکر میکنین این سوتی از آسمون اومده! به نظر من تنها چیزی که خیلی غیر واقعیش کرده بود این بود که تو چند تا پست جدایی داده بود که پشت سر هم نبودن. اگه اینطوری نمیداد هیچکی مشکوک نمیشد.
    Last edited by frnsh; 04-10-2008 at 02:42.

  4. #4584
    Banned
    تاريخ عضويت
    Jul 2008
    محل سكونت
    Ghost town
    پست ها
    637

    پيش فرض

    حامد جان این ها همشون بچه مثبت هستن هنوز نمی دونن پاسگاه کجاست

    واسه همین هم وقتی تعریف می کنی که بازداشتگاه بود فکر می کنن رفتی مریخ که شاخ در اوردن

  5. #4585
    آخر فروم باز *hamedkhatar*'s Avatar
    تاريخ عضويت
    Jan 2006
    محل سكونت
    Esfahan
    پست ها
    4,490

    پيش فرض

    با تشکر از فرنوش خانوم
    خوب چون همش یه جا یادم نبود و هر چند ساعت یکمش یادم میومد برای همین تو چند تا تاپیک زدم
    تازه اون داستان کلی ادامه داره و کلی هیجان ولی چون زیاد داستان بعدا تخیلی میشه و حتی فامیل و دوستان

    هم باورشون نمیشد که برای من چه اتفاقی افتاد بعدا تعریف نمیکنم چون فقط خودم ضایع میشم
    حالا برای اینکه این پستم اسپم نباشه یه سوتی از دوران هنرستان رشته کامپیوتر (کار و دانش)

    ما دو تا رشته بودیم که عمومی ها مون با هم بود یعنی ما با رشته برق
    به همین خاطر یه جورایی با هم آشنا بودید و تا حدودی هم دوست ولی میخواستی سر به تن هیچکدوم نباشه

    خداییش هم این برقی ها خیلی بی جنبه و وحشی بودند معلم کامپیوتر ما هم که همه کاره مدرسه بود اصلا

    ازشون خوشش نمیومد ولی خیلی با ما کامپیوتری ها دوست و خودمونی بود به حدی که خارج از وقت

    مدرسه میرفتیم چایخونه و بیلیارد و ... فحش بی ناموشس هم گاهی جلوش به زبون میاوردیم

    این مقدمه بود (تقلید از استاد متالیکا)
    حالا اصل سوتی:
    یه بار برقیا معلم نداشتند به همین خاطر معلم کامپیوترمون لطف کردند و راهشون دادند سر کلاس همه هم

    مودب نشسته بودند
    من دو تا سوتی دادم که شاید تو تعریف زیاد جالب نباشه ولی کل کلاس منفجر شد
    اول اینکه از کلاس رفتم بیرون وقتی برگشتم دیدم یه ماژیک از اول کلاس پرت شد ته کلاس که در بود (معلممون ماژیک رو پرت کرده بود به طرف یه برقی ها که داشت حرف میزد) منم با عصبانیت تمام که حاصل جو گیری بود وارد کلاست شدم و ماژیک و برداشتم و پرت کردم طرف معلم .... معلمه اعصابش خورد شد ولی از اونجایی که من کارم زیاد زشت نبود فقط یه لبخد زد بقیه بچه ها هم داشتند میخندیدند

    دومیش این بود که رفته بودم پیش مدیر من اونموقع معنی کلمه ا ب ن ه ا ی رو نمیدونستم یعنی همیشه به کار میبردم ولی نمیدونستم یعنی چی فکر میکردم همون عقده ایه خلاصه رفتیم پیش مدیر گفت برو این پرینتر رو از معلمتون بگیر کلی کار داریم من هم رفتم تو کلاست معلممون داشت با یه برقی ها صحبت میکرد که من گفتم آقا این پرینتر رو بدید این آقا مدیر ابنه ..... شده همون موقع چشمای معلممون گرد شد گفت خفه شو بیشعور برو بیرون بعد با هزار بدبختی رفتیم پشت کامپیوتر نشستم و سرم رو انداختم زیر بعد معلمه اومد بالا سرم گفت مرتیکه آخه این رو جلوی برقیه باید میگفتی؟ گفتم حواسم نبود بعد تاره خود معلممون معنی این کلمه رو برات توضیح داد کلی با هم خندیدیم
    ببخشید خیلی طولانی شد
    زیاد هم خنده دار نبود
    شرمنده
    Last edited by *hamedkhatar*; 04-10-2008 at 09:56.

  6. #4586
    آخر فروم باز *hamedkhatar*'s Avatar
    تاريخ عضويت
    Jan 2006
    محل سكونت
    Esfahan
    پست ها
    4,490

    پيش فرض

    حامد جان این ها همشون بچه مثبت هستن هنوز نمی دونن پاسگاه کجاست

    واسه همین هم وقتی تعریف می کنی که بازداشتگاه بود فکر می کنن رفتی مریخ که شاخ در اوردن
    بله
    ما که کل عمرمون رو حبس بودیم هفته ای یه بار میایم بیرون ببینیم دنیا دست کیه!

    یه بار سر کلاس کامپیوتر ماژیک گم شد کل کلاس رو معلممون داشت میگشت اعصابش خورد شد من به شیوه کامل حرفه ای که همه این صحنه رو ببینند ماژیک رو از تو جیبم در آوردم خیلی جدی گفتم آقا دنبال این مگردید؟
    یکی از دوستام که از خنده افتاده بود کف کلاس معمللمون هم نمیدونست عصبانی بشه یا بخنده
    خلاصه اوضاعی بود

  7. #4587
    پروفشنال asextor1's Avatar
    تاريخ عضويت
    Jul 2007
    پست ها
    573

    پيش فرض

    حالا یعنی چی ؟

  8. #4588
    آخر فروم باز *hamedkhatar*'s Avatar
    تاريخ عضويت
    Jan 2006
    محل سكونت
    Esfahan
    پست ها
    4,490

    پيش فرض

    هر چی
    -----------------------------------------

  9. #4589
    حـــــرفـه ای Havbb's Avatar
    تاريخ عضويت
    Apr 2007
    محل سكونت
    .: اصــــــ‍‍‍‍‍فــــــهــــان :. اسم من: حـامـد
    پست ها
    2,171

    پيش فرض

    اصطلاح اصفهانی هست. شما متوجه نمیشید: دی

  10. #4590
    آخر فروم باز M.etallic.A's Avatar
    تاريخ عضويت
    Aug 2006
    محل سكونت
    کره زمین
    پست ها
    3,962

    پيش فرض

    دیروز بحث از دربی بود این دوست ما یهو برگشت گفت. بچه ها دیدید کریم باقری یه شوت کرد خورد به تیربرق !!!

    سوتی شماره دو... بحث در مورد بهترین سریال ماه رمضان بود که همون دوست ما برگشت گفت به نظر من بز نگاه ( قسمت اول نام حیوان و قسمت دوم نگاه ) از همه بهتر بود. با وجود اینکه همگی از خنده نزدیک بود بترکیم ولی خودمونو زدیم به اون راه ... بعد من از این پسره پرسیدم به نظر تو چرا اسم این سریال رو گذاشتن بز نگاه ... گفت فکر کنم چون بازیگراش عین بز نگاه میکنن اسمشو این گذاشتن. در این لحظه دیگه ما نتونستیم جلوی خودمون رو بگیریم و چند نفری ولو شدن رو زمین....

Thread Information

Users Browsing this Thread

هم اکنون 1 کاربر در حال مشاهده این تاپیک میباشد. (0 کاربر عضو شده و 1 مهمان)

User Tag List

برچسب های این موضوع

قوانين ايجاد تاپيک در انجمن

  • شما نمی توانید تاپیک ایحاد کنید
  • شما نمی توانید پاسخی ارسال کنید
  • شما نمی توانید فایل پیوست کنید
  • شما نمی توانید پاسخ خود را ویرایش کنید
  •