بعله !
عذاب وجدان می آید : دی
شاید نباید لوت میدادم !
اما جواب سوال آخر منو ندادی!!!!
خوشحالم که هنوز تا اون اندازه ... نشدی که تو چشمای آواتارم نگاه کنی بگی نه مولتی نبودی!
مولتی بودنت تو اون ورد ربطی به اینجا داره که بخای بچه ها رو سیت کنی؟ تازه مگه سیت ؟ : دی
بهرحال هنوز منتظرم آیـــــــــــــــــــــــ ـــــــا با بیشتر از 10 تا اکانت(چجوری پسوردشونو حفظ کردیا؟؟؟؟) استارت آور نکردی؟
مگه هر روز گزارششونو بهم نمی دادی؟؟؟؟
مرتضی جواب خیلی از سوالام رو ندادی از پست قبلی!
و اینکه آیا چجوری چگونه و به چه صورت اون 3 تا روستا داشت و فصل نوبل آغاز نشده بود و چرا چجوری و چگونه تو می خواستی طرف رو نوبل کنی؟
و آیا چرا داشتیم برنامه ریزی میکردیم که 3 تا روستاشو بگیریم؟
آیا اسپیر می توانست روستا نوبل کند یا رم ؟؟؟؟؟
بهر تقدیر من احساس می کنم دیگه نباید بهت فشار وارد کنم.
ولی خیلی ناراحت شدم که گفتی مولتی!!!
من واقعا از دروغ بدم میاد
و از شعرم خوشم اومد باز با جازه میزارمش.
اوه اوه : دی
من تازه شاهنامه خوندم جو گیرم !
فعلا این جواب مرتضی !
فقط قبلش بگم چطور و چرا و با چه رویی و مدرکی به من گفتی مولتی؟
مگه غیر اینه که چیزه دیگه ای نداشتی بگی؟؟؟
ولی جدی میگم بعد از این 3 سال که دارم با ممد و ... تو پی سی کل می کنم و بن و بن کشی میشد و من تازه امروز تو پی سی بعد از 1 سال از بن خارج شدم هیچوقت هیچ جمله ای اینقدر اعصابمو خورد نکرد که تو بهم گفتی مولتی!
شعرو بخون تا هم یه خاطراتی برات زنده شه لیدره عزیز و هممعلوم شه کی مولتی هست !
اگه محمد هارد داره واسه ذخیره کردن حرفاش من مخم تا این حد کار میکنه که همه چی تو ذهنم بمونه !
بی انصاف !
من بجات بودم از .... میمردم.
بچه ها شعرخه بی درو پیکره تو 10 مین گفتمش و خواستم منظورو برسونم.
اگه به سبک شاهنامه بخونینش یکمی بهتر میشه قافیه هاش : دی
خدایا ترا شاکرم من ، همیــــن --- که دشمنانم هستند در کمیـــن : دی
چو دشمن تو محمـــــد بود --- ترا خاک گور بهتـــر بود
چو مستر گوید مرا مولتی ! --- آب دهنم را می دهم قورتی
من از او گله دارمو رنج و درد ---- که مولتی من هستم یا آن مرد !!!!
که با13 اکانت استارت زد!!! ---- سراسر ورد همه داد زد
که من برترم از همه بیش تر --- که استارت زدند 1 ماه از من پیشتر !
یکی نیست گوید ای مرد ِ زن !!! --- تو آیا پلیری یا راه زن !
تو را که رسم مردی ندانی همی ---- چرا لب گشایی به صحبت همی !
مرا درد فزونی گشت و غم --- که تهمت مولتی را زد به من
مرا سوالیست در ذهن با خود همی --- که از آن دارم من بد غمی !
که چرا مرا مولتی خواندی ؟؟؟؟؟ --- چرا مرا با خودت یکجا بنشاندی ؟؟؟؟
مگر نه که تو 13 اکانت داشتی ؟؟؟ --- مگر نه که خود را خدا پنداشتی ؟؟؟
مگر نه که با نیروهاشان قر میدادی؟؟--- مگر نه که همه را به اصلی میفرستادی ؟؟؟
مگر نه که بعضی کلیر گشتند ؟؟؟؟- مگر نه کز آن پس ول گشتند ؟؟
مگر فراموش کردی که گفتی به من ---- همه آینان در آن انجمن ؟؟؟
مگر نه از آن روستاهای در کمین --- تو از این میگرفتی و این از آن ، آن از این ؟؟؟
مگر نه ... :||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||| |||
مرا سزاست گر زباندرازی کنم ---- چون همیشه به کردار مرد بازی کنم !
به شیر شتر خوردن و سوسمار --- عرب را به جایی رسیدست کار !!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!
که تاج کیانی کند آرزو ---- تفو بر تو ای چرخ گردون تففففففففففففففو !!!!!!!!!!!!
ویرایش:
آقایون من احتمالا کم سر بزنم ولی هر موقع سر زدم جوابا رو میدم.(آخه درسو زندگی داریم : دی)
فعلا...