در شب هجران مرا پروانه وصلي فرست / ورنه از دردت جهاني را بسوزانم چو شمع
بي جمال عالم آراي تو روزم چون شب است / با كمال عشق تو در عين نقصانم چو شمع
در شب هجران مرا پروانه وصلي فرست / ورنه از دردت جهاني را بسوزانم چو شمع
بي جمال عالم آراي تو روزم چون شب است / با كمال عشق تو در عين نقصانم چو شمع
سلام به همه دوستان یک سوال راجع به این دو بیتی آخر دوستمون شهنی می خواستم بدون کدوم خواننده اونرو خونده چون خیلی از ترانش خوشم میاد ولی یادم نیست کی خونده؟ لطفا" راهنمایی کنید
عقل اگر داند که دل در بند زلفش چون خوشست عاقلان دیوانه گردند از پی زنجیر ما
نوشته شده توسط Monica
اخه فعلا تذکره![]()
هنوز به مرحله عمل نرسیده![]()
![]()
....
ترانه يي تازه براي داستاني نه تازه
مزد كار سخت طاقت سوز را
از پي يك ماه، آوردم به چنگ
با دلي از آرزو سرشار و گرم
سوي منزل، روي كردم بي درنگ،
ليك - آوخ - كار مزد اندكم
جملگي، با دست بستانكار، رفت!
تا گشودم ديده را، ديدم كه آه
آنچه بود از درهم ودينار، رفت!
كودكم آمد به چشمم خيره ماند-
آن دو چشم چون دو الماس سياه.
شعله هاي سينه سوز آرزو
سر كشيد از آن نگاه بي گناه:
«- آه، مادر! گفته بودي ماه پيش
جامه يي بهرم فراهم آوري.
وعده را تمديد كردي، بي گمان
بايد اينك هر چه خواهم آوري
جامه هايم پاره شد، آخر كجاست
جامه هاي نغز و دلخواه دگر؟
شرمگين، آهسته، گفتم زير لب:
«صبركن فرزند من! ماه دگر...»
رسيد مژده كه ايام غم نخواهد ماند
چنان نماند و چنين نيز هم نخواهد ماند
دلا طمع مبر از لطف بی نهایت دوست
چو لاف عشق زدی سر بباز چابک و چست
تیره شده و تار
اندام آرزو
هر لحظه در غمی
هر دم به آرزو
رفتی و من به داد
گفتم تو را بیا
یکدم کنار او !
بیچاره آرزو !
رفتی تو و دگر
انگار آرزو
راز دلش که مرد
تیره شده و تار
اندام آرزو !
Last edited by khademzadeh; 07-10-2006 at 03:43.
وقتي رفتم كسي قلبش نگرفت
بغض هيچ آدمي فرياد نشد
وقتي رفتم كسي گريش نگرفت
اشكشو كسي نريخت پشت سرم
راستي كه بي كسي درد بديه
منم انگار هميشه تو سفرم
وقتي رفتم كسي غصش نگرفت
وقتي رفتم كسي بدرقم نكرد
دل من مي خواس تلافي بكنه
پس چش هيچ كسي عاشقم نكرد
دیدی انگار رفتی
رفتی و تکرار کلام
تا هنوز من
ترس ناباوری عشقت بود !؟
ترس آن بود که شاید دگری جای من است
لیکن امروز سخن را
راندی
که تو هم تابع آنی که به چشمان من است !
توي كوچه ي رفاقت يه سلام جواب ندادم
تو دلم تويي اون و با كسي آشنا نكردم
مي دونم دوسم نداري حتي قد يه قناري
اما عاشقم هنوزم بودن اشتباه نكردم
ما جايي قرار نذاشتيم جز تو كوچه هاي رويا
اين دفعه تو اومدي من به قرار وفا نكردم
هم اکنون 1 کاربر در حال مشاهده این تاپیک میباشد. (0 کاربر عضو شده و 1 مهمان)