تبلیغات :
خرید لپ تاپ استوک
ماهان سرور
آکوستیک ، فوم شانه تخم مرغی ، پنل صداگیر ، یونولیت
دستگاه جوجه کشی حرفه ای
فروش آنلاین لباس کودک
خرید فالوور ایرانی
خرید فالوور اینستاگرام
خرید ممبر تلگرام

[ + افزودن آگهی متنی جدید ]




صفحه 456 از 2734 اولاول ... 3564064464524534544554564574584594604665065569561456 ... آخرآخر
نمايش نتايج 4,551 به 4,560 از 27334

نام تاپيک: مشاعره

  1. #4551
    اگه نباشه جاش خالی می مونه Bedahe's Avatar
    تاريخ عضويت
    Jul 2006
    پست ها
    312

    پيش فرض

    شاهد این همه افکار عجیب :
    صندلی محکم بر زمین میچسبید
    قوطی ی وا شده ی دهن چاک رب
    جذب جذاب لاله ی زیر زمین ، خورشید را
    و سکوت تکرار
    از دهان مادر
    همه انگار دوباره رفتند و کنون
    منم و آینه و یک چمدان خالی
    جفت کفشی دم در
    که امان برده ز بر
    همه را تکرار است .

  2. #4552
    اگه نباشه جاش خالی می مونه Bedahe's Avatar
    تاريخ عضويت
    Jul 2006
    پست ها
    312

    پيش فرض

    این جبران قبلی !
    --------------------------------
    دوده ی بیچاره !
    هی تکان میخورد
    هی به هر سو که زمین هموار بود
    یا به هر سو که هوا آرام بود
    تک نگاهی میکرد
    تا که یاید ترک کوچکی از روی زمین
    جان بی جانش را زین همه درد
    لحظه ای وا دارد
    لیکن انگار باد آمده بود
    که چنین خار و خفیف
    از زمین پرواز کرد .

  3. #4553
    حـــــرفـه ای saye's Avatar
    تاريخ عضويت
    Nov 2005
    محل سكونت
    mirror
    پست ها
    2,677

    پيش فرض

    مونیکا جان
    عزیزم !!
    معمولا اگه بخوان از یک شعر قسمتیشو برای مشاعره انتخاب کنن
    از مصرع دوم شروع نمیکنن که !
    ............
    شب شده است
    هوایی سرد
    نم نمی باران
    اندکی رویا
    ذره ای هم نور

    جغد ها بر سر برج
    دیده بان خواب آلود
    مردم شهر محکوم به خوابند
    خواب در چشمشان نیست
    ولی خوابیده اند
    گرگ را چه کسی خواهد دید؟

    در شهر خبری از مرگ نیست
    از تولد هم نیست
    شاید آن نوزاد بی خواب باشد!

    اندکی بیدارند
    لالند
    و همین کافیست
    کوله باری دارند
    می روند.

    زمان را چه کسی میداند؟
    در بازار ها ساعتی نیست
    و کسی نپرسید: چرا؟

    شاید کودکی می خواهیم
    تا بگرید نیمه شب
    شهر را بیدار کند
    مردم را
    شاید مادری دلسوز بی خواب شود!

    ...

  4. #4554
    آخر فروم باز Monica's Avatar
    تاريخ عضويت
    Jan 2005
    پست ها
    1,817

    پيش فرض

    سایه خانومی شعر نو که مصرع نداره غزلها رو والا هیچ کدومو نصفه نگفتم در هر صورت از اونجایی که شاحب مجلس بیدی احترامتون هم واجب من عرذ می خوام
    دوش از جناب آصف پيك بشارت آمد

    كز حضرت سليمان عشرت اشارت آمد

  5. #4555
    حـــــرفـه ای saye's Avatar
    تاريخ عضويت
    Nov 2005
    محل سكونت
    mirror
    پست ها
    2,677

    پيش فرض

    لطف داری عزیز
    شما سروری
    ............
    فعل مجهول

    بچه ها –صبحتان به خیر سلام
    درس امروز،فعل مجهول است
    فعل مجهول چیست ؟می دانید؟
    نسبت فعل ما به مفعول است.....
    در دهانم زبان چو آویزی
    در تهی گاه زنگ ،میلغزید
    صوت ناسازم آنچنان که مگر
    شیشه بر روی سنگ می لغزید
    ساعتی داد آن سخن دادم
    حق گفتار را ادا کردم
    تا ز اعجاز خود شدم آگاه
    ژاله را زان میان صدا کردم
    ژاله از درس چه فهمیدی ؟
    پاسخ من سکوت بود و سکوت.......
    " د جوابم بده !کجا بودی ؟
    رفته بودی به عالم هپروت ؟........."
    خنده ی دختران و غرش من
    ریخت بر فرق ژاله ،چون باران
    لیک او بود غرق حیرت خویش
    غافل از اوستاد و یاران
    خشمگین و انتقام جو گفتم :
    بچه ها گوش ژاله سنگین است !
    دختری طعنه زد که نه خانم!
    درس در گوش ژاله یاسین است
    باز هم خنده ها و همهمه ها
    تند و پیگیر میرسید به گوش
    زیر آتشفشان دیده من
    ژاله ارام بود و سرد و خموش
    رفته تا عمق چشم حیرانم،
    آن دومیخ نگاه خیره ی او
    موج زن ،در دو چشم بیگنهش
    رازی از روزگار تیره ی او
    آنچه در آن نگاه میخواندم
    قصه ی غصه بود و حرمان بود
    ناله ای کرد و در سخن آمد
    با صدایی که سخت لرزان بود:
    فعل مجهول،فعل آن پدری است
    که دلم را زدرد ،پر خون کرد
    خواهرم را به مشت و سیلی کوفت
    مادرم را ز خانه بیرون کرد
    شب دوش از گرسنگی تا صبح
    خواهر شیر خوار من نالید
    سوخت در تاب تب برادر من
    تا سحر در کنار من نالید
    در غم آن دو تن ،دو دیده ی من
    آن یکی اشک بود و آن خون بود
    مادرم را دگر نمیدانم
    که کجا رفت و حال او چون بود
    گفت و نالید و آنچه باقی ماند
    هق هق گریه بود ناله ی او
    شسته میشد به قطره ها ی سرشک
    چهره ی همچو برگ لاله ی او
    ناله ی من به نا له اش آمیخت
    که غلط بود آنچه من گفتم :
    درس امروز ،قصه ی غم تو ست .
    تو بگو با من چرا سخن گفتم
    فعل مجهول فعل آن پدری است
    که تو را بی گناه میسوزد
    آن حریق هوس بود که در او
    مادری بی پناه می سوزد


    شعر ازسیمین بهبهانی
    ...

  6. #4556
    Banned masoud-lat's Avatar
    تاريخ عضويت
    Dec 2005
    محل سكونت
    تهران/کشتی کج
    پست ها
    563

    پيش فرض

    امضامو نگاه كنيد حافظ گفته ها

  7. #4557
    حـــــرفـه ای saye's Avatar
    تاريخ عضويت
    Nov 2005
    محل سكونت
    mirror
    پست ها
    2,677

    پيش فرض

    فکر کنم اینجا تاپیک مشاعره هست!!

  8. #4558
    اگه نباشه جاش خالی می مونه Bedahe's Avatar
    تاريخ عضويت
    Jul 2006
    پست ها
    312

    پيش فرض

    دیشب انگار من مردم
    مرده اي بي جانم
    سالهاست که دگر
    ساز تنم بي جان است !
    من مرده ام
    مرده اي بيجانم
    و هنوز
    خورشيد ميدرخشد
    زمين گرد است
    بهار نيک است
    و خدا . . .
    و خدا ابهام ! ! !

  9. #4559
    حـــــرفـه ای magmagf's Avatar
    تاريخ عضويت
    Mar 2006
    محل سكونت
    esfahan
    پست ها
    14,650

    پيش فرض

    مي خواهمت سرود بت بذله گوي من
    روي لبش شكفت گل آرزوي من
    خنديد آسمان و فروريخت آفتاب
    در ديه اميدم باران روشني
    جوشيد اشك شادي ازين پرتو افكني
    بخشيد تازگي به گل گلشن شباب
    مي خواهمت شنفتم و پنداشتم كه اوست
    پنداشتم كه مژده آن صبح روشن است
    پنداشتم كه نغمه گم گشته من است
    پنداشتم كه شاهد گمنام آرزوست
    خواب فريب باز ز لالايي اميد
    در چشم آزمايش من آشيانه ساخت
    ناي اميد باز نواي هوس نواخت
    باز بز براي بوسه دل خواهشم تپيد
    مي خواهمت شنفتم و دنبال اين سرود
    رفتم به آسمان فروزنده خيال
    ديدم چو بازگشتم ازين ره شكسته بال
    اين نغمه آه نغمه ساز فريب بود
    مي خواهمت بگو و دگرباره ام بسوز
    در شعله فريب دم دلنشين خويش
    تا نوكم اميد شكيب آفرين خويش
    آري تو هم بگو كه درين حسرتم هنوز
    پايان اين فسانه ناگفته تو را
    نيرنگ اين شكوفه نشكفته تو را
    مي دانم و هنوز ز افسون آرزو
    در دامن سراب فريبننده اميد
    در جست و جوي مستي اين جام ناپديد
    مي خواهم از تو بشنوم اي دلربا بگو

  10. #4560
    آخر فروم باز Monica's Avatar
    تاريخ عضويت
    Jan 2005
    پست ها
    1,817

    پيش فرض

    نقل قول نوشته شده توسط saye
    فکر کنم اینجا تاپیک مشاعره هست!!
    سایه جونم اسمایلت منو مرده چه جذبه ای
    می گم اینا هم هستنا : و
    ------------------
    تمام هستي ام بود وندانست
    كه در قلبم چه آشوبي به پا كرد
    و او هرگز شكستم را نفهميد
    اگر چه تا ته دنيا صدا كرد

Thread Information

Users Browsing this Thread

هم اکنون 1 کاربر در حال مشاهده این تاپیک میباشد. (0 کاربر عضو شده و 1 مهمان)

User Tag List

برچسب های این موضوع

قوانين ايجاد تاپيک در انجمن

  • شما نمی توانید تاپیک ایحاد کنید
  • شما نمی توانید پاسخی ارسال کنید
  • شما نمی توانید فایل پیوست کنید
  • شما نمی توانید پاسخ خود را ویرایش کنید
  •